ناخن پا و سرطان ریه: ارتباطی که باید بدانید!
رکنا: ناخنهای پا میتوانند تماس طولانیمدت با گاز رادیواکتیو رادون، دومین عامل اصلی سرطان ریه پس از سیگار، را آشکار کنند؛ کشفی که به شناسایی افراد غیرسیگاری در معرض خطر این بیماری کمک میکند.

به گزارش رکنا، شاید باور نکنید، اما ناخنهای پا میتوانند اطلاعاتی مهم درباره یک بیماری خاموش و مرگبار ارائه دهند. پژوهشگران کانادایی روشی ساده را برای شناسایی تماس طولانیمدت با گاز رادیواکتیو رادون کشف کردهاند، و این روش چیزی نیست جز بررسی ناخنهای پا. این یافته میتواند به شناسایی افرادی که سیگار نمیکشند ولی در معرض خطر سرطان ریه قرار دارند، کمک کند.
رادون، گازی خاموش اما مرگبار
بر اساس گزارش به نقل از sciencealert، گاز رادون که بیرنگ و بیبو است، پس از سیگار به عنوان دومین عامل مهم سرطان ریه شناخته میشود. با این حال، بیشتر افراد غیرسیگاری یا کسانی که سیگار بسیار کم مصرف میکنند، اغلب از انجام غربالگری ریه غفلت میکنند و از قرار گرفتن در معرض رادون بیاطلاع میمانند.
نقش ناخن به عنوان ذخیرهگاه طبیعی
محققان دانشگاه کلگری کانادا کشف کردهاند که ناخنهای پا میتوانند نشاندهنده قرار گرفتن طولانیمدت در معرض رادون باشند. این ناخنها به عنوان یک آرشیو طبیعی در بدن عمل میکنند، بهطوری که ایزوتوپهای رادیواکتیو ناشی از رادون در آنها ذخیره میشوند و در طول سالهای متمادی باقی میمانند.
آرون گودارزی، بیوشیمیست در این پژوهش، توضیح میدهد: «وقتی رادون استنشاق میشود، این گاز به نوعی سرب رادیواکتیو تبدیل میشود و بدن آن را در بافتهایی که روند بازسازی آنها کندتر است، مانند ناخنها، مو و پوست ذخیره میکند.»
کشف شگفتانگیز در تحقیقات
در مطالعهای که روی ناخن پای ۵۵ نفر انجام شد، پژوهشگران ایزوتوپ ۲۱۰Pb را در ۷۱ درصد از نمونهها شناسایی کردند. مشخص شد ناخنهای افرادی که سالها در معرض سطوح بالای رادون بودهاند، حدود چهار برابر بیشتر از ناخنهای کسانی که تماس کمتری با این گاز داشتهاند، حاوی این ایزوتوپ هستند. حتی پس از گذشت شش سال از کاهش رادون در محیط زندگی، این ایزوتوپ همچنان در ناخنها یافت میشد.
آینده تحقیقات بر روی رادون
در حال حاضر، یک مطالعه بزرگتر در حال انجام است. دانشمندان به دنبال جذب ۱۰ هزار نفر از کاناداییها هستند تا سطح رادون محیط زندگی خود را اندازهگیری کرده و بخشی از ناخنهای خود را برای آزمایش ارسال کنند. این پروژه میتواند رویکرد ما را نسبت به غربالگری سرطان و شناسایی عوامل خطر تغییر دهد.
ارسال نظر