قصه الاغ و قاطر؛ چگونه باعث ثروت تهرانیها شدند؟
رکنا: پالاندوزی و نعلبندی، مشاغل نانوآبداری که روزگاری از پولسازترین حرفههای تهران قدیم بودند، روایتگر سنتهای فراموششدهای هستند که زندگی مردم را بدون چهارپا ناممکن میکردند؛ اینجا حکایتی از مثل معروف «یکی به نعل میزند و یکی به میخ» را میشنوید.

به گزارش رکنا، در گذشته، پالاندوزی و نعلبندی جزو پردرآمدترین مشاغل در تهران محسوب میشدند. اگرچه این کسبوکارها برای افراد سودآور بودند، اما در میان جوانان محبوبیتی نداشتند.
بازارچه عباس هرندی؛ مرکز نعلبندها
بر اساس گزارش همشهری آنلاین، در تهران قدیم، بازارچهای به نام عباس هرندی وجود داشت که انتهای آن به یک سهراهی منتهی میشد و تا حوالی حرم حضرت عبدالعظیم (ع) ادامه داشت. این محل یکی از معروفترین راستههای نعلبندی در تهران بود. علاوه بر نعلبندی، پالاندوزی نیز بهعنوان شغلی مرتبط با نعلبندی در این منطقه رایج بود.
اهمیت چهارپا در زندگی مردم
در گذشته، زندگی روزمره و کارهای مردم بدون چهارپا عملاً غیرممکن بود. برای اینکه اشیاء و حتی افراد بتوانند بهراحتی روی چهارپا قرار بگیرند، نیاز به وسیلهای ضروری وجود داشت: پالان. پالاندوزها مسئول تهیه و تعمیر این وسایل بودند و به همین دلیل، جایگاه ویژهای در میان مشاغل آن زمان داشتند.
ستل معروف: یکی به نعل میزند و یکی به میخ
شاید همه ما بارها و بارها عبارت معروف «یکی به نعل میزند و یکی به میخ» را شنیده باشیم. این عبارت در واقع اشارهای به حکایتی از حرفه نعلبندان دارد که برای امرار معاش، در کار خود هم با نعل و هم با میخ سروکار داشتند.
-
طرز تهیه سالاد سزار به سبک رستوران ها + فیلم
ارسال نظر