مبارزه با فساد؛ نمایش یا پاسخگویی؟
کبری آجربندیان - خبرنگار
مبارزه با فساد نهتنها امری مذموم نیست، بلکه ضرورتی حیاتی و گاه فراموششده در حکمرانی است؛ ضرورتی که اگر بهموقع، شفاف و عادلانه دنبال نشود، خود به بیاعتمادی عمومی دامن میزند. در روزهای اخیر، همزمان با اوجگیری بحثها پیرامون جرائم فردی که تخلفات اقتصادی او و تأثیراتش بر نظام بانکی محرز شده و اخبارش در میان عوام و خواص پیچیده است، خبر تخریب ویلای فوقلاکچری منتسب به وی در کرج با پوشش گسترده رسانهای—از جمله حضور صداوسیما—منتشر شد؛ اقدامی که بهعنوان «مصداق مبارزه با فساد» معرفی شد.
اما پرسشهای اساسی از همینجا آغاز میشود.
نخست آنکه اگر این ساختوساز، بنا به اعلام مسئولان، به حریم کوه و رودخانه تجاوز کرده و اساساً «نباید» انجام میشده، چرا در همان مراحل ابتدایی جلوی آن گرفته نشد؟ مگر نه اینکه دستگاههای متعدد نظارتی، اجرایی و صدور مجوز در این فرآیند دخیلاند؟ اگر قصوری رخ داده-که ظاهراً رخ داده- سهم و مسئولیت آن بر عهده چه کسانی است؟ آیا همه مسئولان ذیربط در خواب بودهاند یا مسئله فراتر از غفلت ساده است؟
اکنون که ارادهای برای برخورد شکل گرفته و دوربینها برای ثبت «اقدام قاطع» دعوت میشوند، افکار عمومی حق دارد بداند با آنانی که مجوز دادهاند، همراهی کردهاند یا چشم بر تخلف بستهاند چه برخوردی شده است. اگر نامش تقصیر نباشد، دستکم قصور بوده؛ و قصور هم پاسخ میخواهد. چرا گزارشی شفاف به مردم ارائه نمیشود؟ چرا صداوسیما همانقدر که برای تخریب ویلا حضور دارد، برای توضیح درباره برخورد با مجوزدهندگان و تسهیلگران تخلف دعوت نمیشود؟
موضوع دوم، عقلانیت در مواجهه با واقعیتهای موجود است. این ویلای لاکچری-درست یا نادرست- با هزینههای کلان ساخته شده؛ هزینههایی که بنا بر ادعاها، از منابع نامشروع و تضییع بیتالمال تأمین شده است. امروز که کوه شکافته و محیطزیست آسیب دیده، تخریب صرف، چه دستاوردی برای مردم دارد؟ چرا از این فرصت برای جبران بخشی از خسارت عمومی استفاده نمیشود؟
امکان تبدیل چنین مکانی به موزه، مرکز پذیرایی از مهمانان خارجی، هتل، اردوگاه تفریحی-آموزشی دانشآموزان، مرکز بهداشت یا هر کاربری عامالمنفعه دیگری وجود داشت. این رویکرد، هم پیام بازپسگیری منافع عمومی را مخابره میکرد و هم از تکرار خطاهای پرهزینه گذشته جلوگیری میشد. چرا به جای بهرهبرداری عمومی، راه ساده اما کمثمرِ تخریب انتخاب میشود؟
بازخوانی تجربههای اوایل انقلاب نشان میدهد که تصمیمهای احساسی و نمایشی، اگر با تدبیر و پاسخگویی همراه نباشد، به تکرار خطا میانجامد. پس از نزدیک به پنج دهه، انتظار میرود حکمرانی به بلوغی رسیده باشد که مبارزه با فساد را نه در قاب دوربین، بلکه در شفافیت، پاسخگویی، برخورد با همه حلقههای تخلف و حداکثرسازی منافع عمومی معنا کند.
مبارزه با فساد، پیش از هر چیز، نیازمند صداقت با مردم است. مردم گزارش میخواهند؛ نه صرفاً تصویر.
ارسال نظر