عباس عبدی: معلوم نیست مخاطب نقدهای پزشکیان کیست؟ /رئیس جمهور فقط مشکلات را می‌ گویید پس راه حل آنها کجاست؟
تبلیغات

این فعال سیاسی اصلاح طلب در روزنامه اعتماد آورده است: از سخنان و جلسات آقای پزشکیان در هفته‌های اخیر دقیقا استنباط می‌کنیم که با وضعیت کنونی هیچ کدام از مسائل مهم کشور حل نخواهد شد. به‌طور طبیعی باید نتیجه بگیریم که این مسائل بدتر می‌شود که بهتر نمی‌شود.

بعید است که آقای پزشکیان متوجه معنای ضمنی این سخنان خود نباشند. به نظرم درست می‌گویند. بنده نیز بارها گفته‌ام مسائل ایران راه‌حل‌های فنی و جزیی و موردی ندارد. با وجود و غلبه رویکردهای گذشته هیچ مساله‌ای حل نخواهد شد. جالب است که آقای پزشکیان در آخرین گفت‌وگوی خود مجبور شد بگوید از همان ابتدا که آمد، ناترازی‌ها روی هم لبریز شده بود.

نکات دیگر اظهارات اخیر وی به صورت خلاصه چنین است که به علت نداشتن کار درخواست کاهش زمان کاری کارمندان را به ۴ ساعت داده است! «کشور گیر آب، خاک، سوخت و گاز افتاده، همه جا گیر هستیم، در حالی که روی گنج خوابیدیم.»، «اصفهان دچار فرونشست شده تهران و اطراف آن بدتر.»، «به کجا می‌خواهیم برویم؟»، «عامل تورم ما هستیم، بنشینیم در خانه و از کارهای خود توبه کنیم!»، «پول نداریم و در ادارات ولخرجی می‌کنیم، به مجلس گفتیم کمک کنند تا ادارات را کوچک کنیم.»، «هر که بهتر می‌تواند مشکل آب، کشاورزی یا ناترازی‌ها را حل کند، این گوی و این میدان.»، «کشور به سمت تغییرات وحشتناک اقلیمی می‌رود.» «باران کمتر می‌بارد و تبخیر بیشتر می‌شود. ۱.۵ درجه بیش از دوره‌های قبلی ایران گرم‌تر شده است. »

هنگامی که سیاهه‌ای از این سخنان بدون هیچ راه‌حلی ارایه می‌شود، نتیجه روشن است. یعنی دولت هم در موضع انتقادی مثل مردم و احزاب و روزنامه‌نگاران و… است. فقط، معلوم نیست مخاطب این نقدها کیست. به علاوه آقای پزشکیان باید به این پرسش‌ها پاسخ دهند که علت این وضع چیست؟ آیا در یک‌سال گذشته این شاخص‌ها بهبود یافته‌اند یا بدتر شده‌اند؟ و با ادامه این وضع به کجا خواهیم رسید؟ اگر از من بپرسند، پاسخم این است که اگر رقیب شما می‌آمد قطعا وضع فاجعه‌باری بود ولی با آمدن شما نیز هیچ کدام از ناترازی‌ها کمتر نشده است.

ادامه این وضع نیز غیرممکن است و به زودی اغلب شاخص‌ها غیرقابل تحمل خواهند شد. علت رسیدن به اینجا نیز چند عامل به هم پیوسته رویکردی، سیاستگذاری، کارگزاری و نظارتی است. 

مشکل اصلی نیز رویکردی است. هم در حوزه سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی. به تبع آن سیاستگذاری درست نیز انجام نمی‌شود و مهم‌تر اینکه کارگزاران شایسته جذب نمی‌شوند یا حاضر به حضور در پیشبرد برنامه‌ها نمی‌شوند و بالاخره نهادهای نظارتی رسمی و غیر رسمی فاقد کارایی و اثرگذاری هستند.

مشکل رویکردی در سیاست داخلی چسبندگی به برنامه یکدست‌سازی و انحصار قدرت نزد یک اقلیت است که شما به خوبی در انتخابات به خطرات آن اشاره داشتید، راه‌حل نیز بازگشت به مردم است. سیاست انحصاری که هدف آن بردن مردم به نقطه‌ای دست نیافتنی است که آن جمع اندک مطلوب می‌پندارند، در حالی که هدف حکومت چیز دیگری باید باشد.

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی