جان مادر !
غلامرضا تدینی راد
افروز خانم قربانیان، مادر ۷۸ ساله که ۹ فرزند را به ثمر رسانده ، اهل بخش مرزی لطف آباد شهرستان درگز در خراسان رضوی است. مادر دچار تنگی نفس است و به خاطر بیماری آنفولانزا چند روزی از کپسول اکسیژن استفاده میکند.
شب گذشته ساعت از ۳۰ بامداد گذشته بود که فرزندش متوجه میشود کپسول جانی ندارد. حسن آقا که کارشناس امور گمرکی منطقه مرزی لطف آباد است بلافاصله دست به کار میشود و به هر جایی که فکرش قد میدهد برای تهیه کپسول زنگ میزند.
با توجه به فاصله ۲۵ کیلومتری منطقه لطف آباد با شهر درگز به نتیجهای نمیرسد. حتی برادرش که در درگز زندگی میکند هم در آن موقع شب نمیتواند کاری کند. حسن آقا با نگرانی به مادر نگاه میکند، نفسهایش به شماره افتاده، با دلهره مادر را صدا میزند.
مادر به سختی در پاسخ میگوید: جان مادر. حسن آقا با چشمهای پر اشک به جناب سروان یعقوبی فرمانده کلانتری لطفآباد زنگ میزند.
ساعت یک بامداد است. جناب سروان یعقوبی تلفن را جواب میدهد و با اطلاع از موضوع میگوید چند دقیقهای فرصت بدهید و خونسردیتان را حفظ کنید.
سروان یعقوبی بلافاصله با هماهنگی سرگرد قائمی ،فرمانده پاسگاه مرزی منطقه لطف آباد و جناب سرهنگ عباس زاده، فرمانده انتظامی درگز و سرهنگ حسینزاده فرمانده هنگ مرزی لطفآباد کپسول اکسیژن را از هنگ مرزی تحویل گرفته و کمتر از چند دقیقه خود را به خانه حسن آقا میرسانند.
جناب سروان نعمتی افسر گشت کلانتری و سرباز همراهش خودشان دست به کار میشوند و کپسول را تعویض میکنند. افروز خانم قربانیان در حالی به زندگی باز میگردد که چهرهاش کبود شده بود و دیگر نمیتوانست نفس بکشد.
افروز خانم توسط دو دخترش صبح امروز به مشهد انتقال پیدا میکنند تا روند درمانی را کامل کنند. حسن دلیر میگوید: پلیس و مرزبانان غیور لطفآباد جان مادرم را نجات دادند و من تا جان در بدن دارم مخلص همه بچههای زحمتکش،ایثارگر و جان بر کف فراجا هستم و برای شان دعا میکنم.
حسن آقا اشک هایش را پاک میکند و میگوید: این اتفاق درست روز تولد حضرت زهرا (س) و مقام مادر برای ما افتاد و واقعا لحظات سختی رادر سالروز تولد مادرم پشت سر گذاشتیم.
ارسال نظر