انتقام وحشتناک از پیرمرد ثروتمند شیطان صفت در تهران / مرا در بیهوشی آزار داده بود

به گزارش رکنا، چندی قبل مردی با حضور در دادسرای امور جنایی تهران از سناریوی مرموزی پرده برداشت و از ناپدید شدن برادر خود و برداشت میلیونی از حسابش خبر داد.

این مرد به بازپرس پرونده گفت: از سال ها قبل من و برادرم یک حساب بانکی مشترک با هم باز کردیم و هر وقت می خواستیم پول برداشت کنیم به همدیگر اطلاع می دادیم اما چند روزی است که خبری از برادرم نیست و 12 میلیون و 500 هزار تومان از حساب مان پول برداشت شده است.

بدین ترتیب، پرونده مرموز ناپدید شدن مرد 70 ساله به دستور بازپرس جنایی در اختیار ماموران اداره 11 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات پلیسی برای رسیدن به یک سرنخ کلید زده شد.

پیدا شدن پیرمرد

تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا این که پس از یک هفته برادر مرد گم شده با حضور در دادسرای امور جنایی تهران ادعا کرد که برادرم با دست و پای بسته در نزدیکی میدان انقلاب پیدا شده است و نمی دانم چه کسانی و با چه انگیزه ای اقدام به ربودن وی کرده اند.

مرد 70 ساله که منصور نام دارد، پس از بهبودی به ماموران پلیس آگاهی تهران گفت: یک ماه و نیم قبل در حالی که کیسه زباله ای در دست داشتم از خانه خارج شدم تا زباله ها را داخل سطل زباله سر خیابان بیندازم که ناگهان چند مرد به سراغم آمدند و در ابتدا مرا به باد کتک گرفتند.

وی افزود: حالم بد شده بود و هرچه از آن ها پرسیدم چرا مرا می زنید جوابی ندادند، سپس یک لیوان آب به من دادند که پس از خوردن آن بیهوش شدم و دیگر متوجه هیچ چیزی نشدم.

وقتی به هوش آمدم، خودم را در یک خانه که فکر می کنم بیرون از تهران بود به حالت دست و پا بسته دیدم، نمی توانستم کاری کنم و فقط منتظر بودم یک نفر به کمکم بیاید.

این مرد ادامه داد: صورت هیچ کسی را نمی دیدم و چند روزی به همین حالت بودم. پس از چند روز کارت بانکی ام را گرفتند و با تهدید و کتک رمز آن را به دست آوردند. هرچه التماس شان می کردم بی فایده بود تا این که یک روز چند برگ کاغذ جلوی من گذاشتند و با تهدید و شکنجه به اجبار زیر آن را امضا کردم و انگشت زدم.

پیرمرد تنها گفت: نمی دانستم آن ها چه کاری می خواهند با این کاغذهای امضا شده انجام دهند و پس از چند روز مرا در حالی که دست و پاهایم بسته بود در خیابان انقلاب رها کردند. سپس چند رهگذر با دیدن من که روی زمین بودم به کمکم آمدند و از آن ها خواستم با برادرم تماس بگیرند که برادرم خیلی زود به کمکم آمد.

فروش خانه

پیرمرد تنها در ادامه به کارآگاهان گفت: بعد از رهایی از دست مردان شکنجه گر وقتی به خانه ام رفتم متوجه شدم خانه ام به فروش رفته و جایی برای زندگی ندارم.

کارآگاهان در ادامه تجسس ها پی بردند صاحب جدید خانه پیرمرد یک مرد نمایشگاه دار است که وقتی مقابل ماموران قرار گرفت، گفت: چندی قبل یک نفر پیشنهاد معامله یک خانه با خودرو را به من داد و من که در کار فروش خودروهای لوکس هستم وسوسه شدم و چند خودروی گران قیمت را که یکی از آن ها خودروی لکسوس بود به فروشنده خانه دادم، او نیز خانه را تحویل من داد و همه مدارکش نیز کامل و امضا شده بود.

تیم پلیسی در ادامه به سراغ مرد جوانی که این معامله را فراهم کرده بود و مشخص شد خودروهای لوکس نیز در قبال پرداخت دلار به فروش رفته است.

انتقام گیری

پیرمرد تنها در تحقیقات پلیسی ادعا کرد: وقتی در اسارت مردان ناشناس بودم، جوانی را دیدم که قبلا هم در منطقه زندگی ام دیده بودم و او از من خواست زیر کاغذهایی را که پیش رویم بود، امضا کنم.

همین سرنخ کافی بود تا تیمی از ماموران برای ردیابی نخستین سرنخ وارد عمل شوند و با همکاری پیرمرد خیلی زود پسر 35 ساله که جوانی متاهل و آرام در محل زندگی شان است، شناسایی شد.

پسر جوان که امید نام دارد به ماموران گفت: پیرمرد 70 ساله با ما در یک محل زندگی می کرد و او را می شناختم و رابطه خوبی با هم داشتیم تا این که فهمید من به زبان انگلیسی علاقه دارم و چون خودش مسلط به زبان انگلیسی بود پیشنهاد داد به خانه اش بروم تا به من در یادگیری زبان انگلیسی کمک کند.

این متهم ادعا کرد: وقتی به خانه این پیرمرد رفتم او با یک لیوان آب میوه از من پذیرایی کرد که بعد از خوردن آن بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم با او درگیر شدم و پرسیدم چه اتفاقی برای من افتاده است که این پیرمرد گفت که مرا در زمان بیهوشی مورد تجاوز قرار داده است. عصبانی بودم و با او درگیر شدم که پیرمرد هوسران با پرداخت 50 میلیون تومان خواست ساکت باشم و درباره این اتفاق حرفی نزنم.

من بعد از گرفتن این پول میلیونی یک خودرو خریدم و با آن در کار باربری بین شهری مشغول شدم. در این میان با چند کشاورز دوست شدم و یک روز که حال خوبی نداشتم با دو تن از آن ها شروع به صحبت کردم. آن ها وقتی فهمیدند که از سوی پیرمرد هدف تجاوز قرار گرفته ام پیشنهاد دادند از او انتقام بگیرم.

تصمیم به قتل

امید در اعترافاتش گفت: پس از صحبت با دو کشاورز جوان که با هم دوست بودیم چهار نقشه برای به قتل رساندن و انتقام گرفتن کشیدم. در ابتدا تصمیم گرفتم با خودرو او را زیر بگیرم که پشیمان شدم، سپس تصمیم به قتل با ضربات چاقو گرفتم که ترسیدم. در نقشه بعدی می خواستم مرد تنها را ابتدا بیهوش کنم و بعد به قتل برسانم که نقشه ام را تغییر دادم و تصمیم گرفتم با صحنه سازی مرگ او را خفگی با گاز منواکسید کربن نشان دهم اما از قتل پشیمان شدم و نقشه دیگری را طراحی کردم.

وی افزود: در این نقشه تصمیم گرفتم اموال و سرمایه پیرمرد تنها را بالا بکشم. از دو جوان کشاورز نیز کمک خواستم و این سناریو را به اجرا رساندم و همه این اتفاقات به خاطر رفتار پلید پیرمرد بود، اگر او کاری با من نداشت همه سر زندگی خودشان بودند و هیچ اتفاقی برای کسی نمی افتاد.

بنا به این گزارش، تجسس های پلیسی برای دستگیری دو همدست مرد انتقام جو ادامه دارد .

تحلیل کارشناسی / ریشه های انتقام جویی

دکتر عزت ا... کردمیرزا - روان شناس و استاد دانشگاه

انتقام جویی ناشی از تنگ نظری، کوته بینی، نداشتن آینده نگری، حسادت، کینه توزی و ضعف در عزت نفس است. این ویژگی اخلاقی در اغلب انسان ها دیده می شود اما برخی افراد توان مدیریت این رفتار را دارند و می توانند در مواقع بحرانی آن را مدیریت کنند و در مقابل افرادی نیز دیده می شوند که حس انتقام جویی در وجودشان ریشه می کند و منجر به رقم زدن بسیاری از قتل های هولناک و جنایت های ناگوار می شود.

 

 حس انتقام جویی از نگاه دیگر ریشه در خانواده دارد و در افراد انتقام جو به خاطر سرزنش ها، سرکوفت ها و خشونت های جسمانی و بیشتر به دلیل تحقیرهایی که از سوی اطرافیان خود تحمل کرده اند شعله ور می شود و آن ها با ورود به جوامع بزرگ تر و حضور در اجتماع این خصیصه زشت رفتاری را به جامعه تحمیل می کنند.

 

افراد انتقام جو به دلیل سرخوردگی در امیال و خواسته های خود در دوران کودکی و نوجوانی با عقده حقارت وارد جامعه می شوند و اگر از سوی افراد جامعه یا خانواده مورد آزار جسمانی و روانی قرار گرفته باشند با رسیدن به یک پست و منصب همین رفتارها را با زیردست خود یا افرادی که در زندگی شان هستند انجام می دهند تا حس انتقام جویی شان فروکش کند.

برخی افراد نیز به دلیل ناآگاهی و ناتوانی در محیط های نامناسب اجتماعی رشد کرده اند و اگر در این محیط ها بلایی سرشان بیاید قطعا با عقده حقارت بیشتری در جامعه قدم می گذارند و بدبینی خود را به افراد جامعه تعمیم می دهند. این افراد اهل نزاع و درگیری شدید هستند و همه اهداف خود را با عصبانیت به کرسی می نشانند.

انتقام جویی ریشه در خشونت فرهنگی، خانوادگی و محیطی دارد و چون در سن کم آسیب روانی و اجتماعی به آن ها وارد شده است مرتکب انتقام جویی می شوند تا به نوعی حق خود را از افراد جامعه بگیرند. انتقام جویی به طور کلی نظم اجتماعی را به هم می زند و گاهی باعث ضایع شدن اموال و نفوس و از میان رفتن قدرت جامعه می شود.

افراد انتقام جو به دلیل خیانت هایی که در زندگی تحمل کرده اند، زورشان فقط به افراد زیردست خود می رسد و توان مدیریت بحران های عمیق روحی و احساسی خود را ندارند. آن ها معمولا صدمه های عاطفی زیادی را تحمل کرده اند و برای فروکش کردن این حس منفی مرتکب رفتارهای زشت اجتماعی می شوند و گاه با پرونده هایی رو به رو می شویم که در آن ها افراد مرتکب قتل و سرقت و ... شده اند که ریشه در انتقام جویی دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

کدخبر: 524432 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟