حکم عروس پلید تهرانی صادر شد / راز لباس سربازی در اتاق او چه بود؟ + عکس

به گزارش گروه حوادث رکنا، تابستان سال 95 مأموران پلیس پایتخت از حادثه اسید پاشی در یکی از محله های افسریه باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان می داد در این حادثه زن جوان بعد از پاشیدن اسید روی صورت خواهر همسرش قصد فرار داشته که از سوی همسایگان دستگیر شده بود. زهره به بیمارستان منتقل شد و عروس خانواده به نام سمیه در پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت اما جرمش را انکار کرد و گفت نمی داند چه کسی باعث این حادثه شده است.

زهره بعد از بهبودی  نسبی در طرح شکایتش به مأموران گفت: شب حادثه در خانه برادرم مهمان بودم و شب را آنجا خوابیدم. سمیه با فرزندش در اتاق خواب بود. صبح بعد از اینکه برادرم به محل کار رفت، سمیه در حالیکه لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر و صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد. با سر و صداهای من بود که همسایه ها بیرون آمدند و سمیه را در حال فرار دستگیر کردند.

با افشای ماجرا برای عروس  جوان کیفرخواست صادر و وی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

ابتدای جلسه شاکی در جایگاه قرار گرفت و بار دیگر شکایتش را مطرح کرد. وی گفت در این ماجرا پوست صورتم آسیب دیده و قسمتی از حس شنوایی و بینایی ام را از دست داده ام به همین خاطر  و برای زن برادرم درخواست قصاص دارم.

سپس متهم بار دیگر جرمش را انکار کرد و گفت:  همه این حرفها دروغ است و من عامل اسیدپاشی نبودم. اصلا از لباس هایی که او می گوید خبر ندارم و آنها را نپوشیدم. الآن دو سال است که شوهرم و خانوادهاش اجازه نمی دهند فرزندم را ببینم. من بیگناهم و بی دلیل در زندان هستم.

سپس شوهر متهم نیز به عنوان مطلع در جایگاه قرار گرفت و گفت: من در خانه لباس سربازی داشتم. یک هفته قبل از حادثه متوجه شدم لباس ها در میان  رختخواب ها پنهان شده است. کنار لباس ها یک بسته پودر اسید هم قرار داشت. پیگیر ماجرا نشدم چون اصلا فکر نمی کردم همسرم قصد چنین کاری داشته باشد. خانه ما در طبقه سوم است. راهی به غیر از راه پله و در ورودی ندارد که کسی بتواند وارد خانه شود. آن روز هم تنها همسر و فرزندم در خانه بودند پس این حادثه از سوی همسرم اتفاق افتاده و کسی دیگری در خانه نبوده است.

وی در رابطه با اخلاقیات همسرش  به دادگاه گفت: زمانی که فرزندم خیلی کوچک بود یک روز  به خانه آمدم و متوجه شدم مچ دست او آسیب دیده است. علت را پرسیدم که سمیه گفت دستش را گرفتم و که در رفت و آسیب دید. من حرف همسرم را باور کردم و او را به بیمارستان بردم. اما حالا  با این اتفاق فهمیدم در آن حادثه هم سمیه مقصر بوده است.

در پایان  جلسه هایت قضایی وارد شور شد و با توجه به درخواست شاکی مبنی بر قصاص از پزشکی قانونی امکان آن را استعلام کرد. چون پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد در قصاص  رعایت تساوی امکان پذیر نیست عروس جوان را به پرداخت دیه و زندان محکوم کرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

کدخبر: 458640 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟