یک زن روستایی زمان برگشت از شهر بنابر سفارش شوهرش به خرید مقداری گوجه فرنگی(خرمالو) اقدام کرد اما نمی دانست با این اشتباهش دچار دردسر می شود.

مصدوم که از ناحیه دماغ و صورت دچار شکستگی شده بود به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: همسرم علاقه زیادی به گوجه فرنگی داشت و هر بار که برای خرید به شهر می آمد مقدار زیادی می خرید. این ماجرا ادامه داشت تا این که یک روز خودم برای کاری از روستا به شهر آمدم و بنابر سفارش او کمی گوجه فرنگی خریدم.

وقتی به مغازه میوه فروشی که شلوغ بود رفتم از فروشنده تقاضای چند کیلو گوجه فرنگی کردم و او یک پلاستیک در اختیارم گذاشت تا خودم از جلوی در مغازه از داخل سبدها بچینم.

چند جعبه گوجه فرنگی کنار هم گذاشته شده بود و من که تا آن موقع خرمالو ندیده و نخورده بودم، به اشتباه و به دلیل تشابه ظاهری، چند کیلو خرمالو به جای گوجه فرنگی خریدم و به روستا برگشتم.

از بد اقبالی همان شب دوستان شوهرم مهمان مان بودند و همسرم از من خواست با گوجه ها یک غذای سبک درست کنم. زمان ریز کردن گوجه فرنگی ها (خرمالوها) کمی دودل بودم اما فکر کردم احتمالاً گوجه فرنگی ها گلخانه ای است برای همین کمی ظاهرش فرق دارد.

زمانی که غذا را درست کردم و سر سفره گذاشتم شوهرم به اتفاق دوستانش با ولع خاصی شروع به خوردن کردند ولی هنوز چند لقمه از گلوی شان پایین نرفته بود که دیدم یک جور خاصی به املت نگاه می کنند و زیر لب چیزهایی به هم می گویند. زمانی که دوستان شوهرم به ماجرا پی بردند شروع به مسخره کردن من و شوهرم کردند در آن لحظه شوهرم به شدت از دستم عصبانی شد و دعوا به پا کرد.

بعد از رفتن مهمانان شوهرم که به گفته خودش به خاطر اشتباه ساده لوحانه ام خیلی پیش دوستانش خجالت زده شده بود به من حمله ور شد و چند مشت بر صورتم کوبید و دماغم را شکست. صبح روز بعد به خاطر شکستگی بینی ام به درمانگاه رفتم و چند روز بعد به خاطر این کار زشت شوهرم به دادگاه آمدم تا از دست او شکایت کنم چون به خاطر اشتباهم، نزد فامیل برایم آبرویی نگذاشت.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

 

کدخبر: 444049 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟