زن میان سال که مدعی بود دختری جوان با دستبرد به پول های پس اندازش به مکان نامعلومی گریخته است به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: حدود یک سال قبل وقتی آخرین مشتری، سالن آرایشگاهم را ترک کرد، من هم مشغول مرتب کردن لوازم آرایش و پیرایش شدم پس از آن هم جارو را برداشتم تا کف آرایشگاه را تمیز کنم. درحالی که در افکار خودم غرق بودم ناگهان صدای سلام دختری جوان رشته افکارم را برید او دختری زیبا و مودب بود و درحالی که خیلی محترمانه سخن می گفت به دنبال شغلی برای کسب درآمد می گشت.

می گفت پدر و مادرم در شهرستان زندگی می کنند و اوضاع مالی خوبی ندارند من هم چند ماه قبل از شوهرم طلاق گرفتم و اکنون به دنبال کاری می گردم تا هزینه های زندگی ام را تامین کنم. آن دختر جوان درحالی که از من تقاضا می کرد او را در آرایشگاه استخدام کنم مدعی بود تا حدودی امور مربوط به آرایش و پیرایش را فرا گرفته است.

من هم که جذب سخن گفتن او شده بودم و از سوی دیگر حس دلسوزی و عاطفی ام گل کرده بود، خیلی زود و بدون هیچ گونه تحقیقی «غزاله» را استخدام کردم و او در آرایشگاه مشغول به کار شد. با این وجود وقتی بیان کرد جایی برای خواب ندارد و از من خواست اجازه دهم شب را در سالن آرایشگاه سپری کند، بیشتر دلم به حالش سوخت، این بود که از همان شب اول غزاله را به خانه خودم بردم تا در کنار من و دختر 25 ساله ام زندگی کند.

چرا که من هم از حدود 10 سال قبل از شوهرم طلاق گرفته بودم و با دخترم زندگی می کردم. آن شب غزاله از سختی های زندگی و بدبختی هایش برایم سخن گفت. من هم که حرف های او را با تمام وجودم درک می کردم، تصمیم گرفتم از هر طریق ممکن به او کمک کنم تا زندگی خوبی داشته باشد. خلاصه روزها به همین ترتیب سپری می شد و او با کار در آرایشگاه پول هایش را پس انداز می کرد، من هم از او راضی بودم چرا که دختری خوش زبان و جذاب بود.

مدتی بعد زمانی که دیگر همه زندگی من در اختیار او قرار داشت، یکی از بستگانم که مردی بازنشسته و تنها بود، تصمیم به ازدواج مجدد گرفت، من هم بلافاصله غزاله را به او معرفی کردم و هر دو نفر آن ها پس از گفت وگوهای مقدماتی در منزل من ، قبول کردند که با یکدیگر ازدواج کنند. خیلی زود مراسم عقدکنان آن ها برگزار شد و من برای خوشحال کردن غزاله قولنامه 10 میلیون تومانی رهن منزل آن ها را در حالی به نام غزاله نوشتم که مبلغ رهن را خودم پرداخته بودم و از این کارم بسیار احساس لذت می کردم که بانی یک کار خیر شده ام. اما هنوز شش ماه از این ماجرا سپری نشده بود که روزی فامیل مان با من تماس گرفت و با نگرانی گفت: غزاله با گرفتن پول رهن از بنگاه، وسایلش را نیز برداشته و به مکان نامعلومی رفته است. از آن روز به بعد هرچه با شماره تلفن او تماس گرفته ایم خاموش بود. وقتی به طور ناگهانی سراغ پول های پس اندازم رفتم، متوجه شدم که پول های پس اندازم هم نیست کاش به راحتی به یک غریبه اعتماد نمی کردم تا این گونه ...

شایان ذکر است به دستور سرهنگ توفیق حاجی زاده (رئیس کلانتری الهیه مشهد) تلاش پلیس Police برای شناسایی و دستگیری غزاله آغاز شده است. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

شرایط طلاق فوری در تهران!

اولین عکس از چهره بدون پوشش قاتل دانش آموز 10 ساله مشهدی+ جزئیات اعتراف

قتل مرموز عروس سر سفره عقد / محمد داماد جوان چه گفت؟ + عکس

شاهین مرا به زور به خانه اش برد / همسایه های این شیطان صفت به دادمهناز رسیدند

زن تهرانی برای گرفتن طلاق قاضی پرونده را فریب داد!

گفتگو با قاتل ایدزی / اختصاصی+ فیلم و عکس

محاکمه فوتبالیست جوان به خاطر قتل در کرج

مرد افغان نیمه شب با نیت شوم وارد خانه ویلایی همسایه شد + عکس

کشتار وحشیانه 12 سگ در خانه یک زن تنها

حمله موشکی به مقر مستشاران ایرانی در حلب و حماه

اعدام معصومه اشک همه را در آورد! / اعدام دل آرا قلب این وکیل را شکست + عکس

 

کدخبر: 376087 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟