به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، رای آن که باردار شوم زمین و زمان را به هم دوختم و به هر کاری دست زدم نزد خیلی از پزشکان رفتم تا شاید باردار شوم و زندگی ام را از دست ندهم اما گویی سرنوشت من به گونه ای رقم خورده است که ...

زن 29 ساله درحالی که بیان می کرد دیگر نمی توانم زخم زبان و کنایه های همسرم را تحمل کنم اشک های غلتان را از چهره اش پاک کرد، گفت: هنوز امتحانات نهایی سال سوم راهنمایی آغاز نشده بود که دایی ام مرا برای پسرش خواستگاری کرد.

اگرچه آن زمان 14 سال بیشتر نداشتم و از مهارت های همسرداری چیزی نمی دانستم اما به خاطر علاقه ای که به پسردایی ام داشتم بدون تامل پاسخ مثبت دادم و خیلی زود به دلیل نسبت فامیلی مراسم عقدکنان ما طبق آداب و رسوم محلی برگزار شد و من پا به خانه بخت گذاشتم روزها و ماه ها سپری می شد و من خودم را خوشبخت ترین دختر روی زمین می دانستم چراکه «جعفر» هم به من علاقه داشت وخیلی از ندانم کاری ها و اشتباهات کودکانه مرا می بخشید.

درحالی که زندگی شیرینی را تجربه می کردم ناگهان ابر سیاه نازایی بر آسمان زندگی ام سایه افکند. آرام آرام نیش و کنایه های اطرافیان در گوشه و کنار این زندگی شیرین رخنه کرد و هرکس از ظن خود عیبی برایم می تراشید اما در این میان «جعفر» تنها پشت و پناهم بود و دلداری ام می داد.

او هزینه های پزشکی را می پرداخت تا معالجه شوم اما پزشکان معتقد بودند که من مشکلی برای بارداری ندارم. جعفر هم تحت معالجه قرار گرفت او نیز مشکلی نداشت در واقع هرکدام از ما به تنهایی ایرادی نداشتیم با این وجود نمی توانستم باردار شوم و به همین دلیل دیگر سرزنش های اطرافیان علنی شده بود.

به ناچار دوبار تخمک اهدایی گرفتم اما باز هم ماجرای بارداری من به سرانجام نرسید و جنین در همان هفته های اول سقط شد. سرپرستی یک کودک از بهزیستی آخرین امیدم بود ولی کارشناسان بهزیستی با دیدن مدارک پزشکی من و همسرم گفتند که هر دو نفر ما سالم هستیم و من می توانم باردار شوم دیگر هیچ روزنه ای برایم باقی نمانده بود تا این که حدود سه ماه قبل فهمیدم جعفر دو سال است که به طور پنهانی منشی شرکت را به عقد موقت خودش درآورده است.

آن روز وقتی با او تماس گرفتم آن زن خودش را خانم همسرم معرفی کرد و با بی حیایی گفت چرا از زندگی جعفر بیرون نمی روی؟ نه تنها زیبایی ظاهری نداری بلکه در طول 15 سال زندگی نتوانستی او را صاحب فرزند کنی و ... وقتی ماجرا را برای جعفر بازگو کردم مقابلم ایستاد و گفت: او زن صیغه ای من است واگر تا عید نوروز باردار نشوی او همسر رسمی من خواهد شد.

این بود که با گریه به منزل برادرم رفتم و قصد داشتم از او جداشوم اما باوساطت اقوام به خانه ام بازگشتم با این وجود جعفر همواره در حضور من از زیبایی های آن زن طوری تعریف می کند که... .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

جزییات زندگی 8 دختر در سقوط هواپیمای ترکیه ای / 2 زن باردار بودند + تصاویر

عموپورنگ در بیمارستان بسترى شد + عکس

تهرانی ها با الو پیک مشروب سفارش می دادند ! + عکس

چرا به تاجر مسلمان لقب « زورو» داده اند! / زنان به این مرد افتخار می کنند + تصاویر

فجیع / جوان تهرانی با چاقو مغز فرشاد را شکافت!

جسدی عجیب در تنگ درکش ورکش اردل پیدا شد

تجاوز وحشیانه پسر همسایه به لیلا زن جوان آبادانی

باید تا عید نوروز باردار شوم وگرنه شوهرم تهدید کرد منشی اش را به خانه می آورد!

فوری / اطلاعات جعبه سیاه هواپیمای تهران-یاسوج اعلام شد / خلبان کوه دنا را ندیده بود!

آزار و اذیت مرگبار دختر جوان توسط زندانی بی ریخت! +عکس

آخرین سلفی دختران پولدار ترکیه ای داخل جت سقوط کرده در ایران / 10 جسد پیدا شده است + عکس

مردی دست پسر 18 ساله شیطان صفتش را قطع کرد / محمد قریشی دستگیر شد! +عکس

جت خصوصی با 11 دختر ترکیه ای در شهرکرد سقوط کرد / شاهزاده استانبول آخرین جشن مجردی را گرفته بود! + عکس و جزئیات

۲ خواننده سرشناس هندی در تهران چه می کنند؟ + عکس

فوری / جسد دختر میلیاردر ترکیه ای شناسایی شد / عملیات تمام شد + عکس

تزریق واکسن اشتباه کار دست بازیگر مرد ایرانی داد +عکس

کدخبر: 365334 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟