نمی خواهم حقیقت ماجرا و آن چه را که در افکارم می گذشت پنهان کنم در واقع قصد داشتم با کمک به «جعفر» نظر او را به خودم جلب کنم اگرچه وقتی فهمیدم او متاهل است تردید کردم و با وجدانم درگیر شدم، اما در همین حال «جعفر» هم که گویی پی به ماجرا برده بود نقشه دیگری برای بالا کشیدن پول های من طراحی کرد و این گونه بود که . . .

دختر 40 ساله در حالی که عنوان می کرد در دام کلاهبرداری گرفتار شدم که تنها یک شماره تلفن از او دارم و از سوی دیگر هم آبرویم در معرض خطر قرار دارد گفت: 17 ساله بودم که پدرم را از دست دادم. آن روزها در کلاس سوم دبیرستان تحصیل می کردم که متوجه شدم ارثیه زیادی به من رسیده است. پدرم ملک و املاک زیادی در شهرستان داشت و سهم مرا نیز برابر با برادرانم تعیین کرده بود.

مادرم زنی متین و خوش اخلاق بود او آرزو داشت هرچه زودتر مرا در لباس عروسی ببیند. به پیشنهاد مادر و برادر بزرگ ترم پول هایم را در بانک سپرده گذاری کردم تا پس از ازدواج زندگی راحتی داشته باشم اما سرنوشت به گونه ای دیگر رقم خورد و مادرم قبل از ازدواج من، به خاطر بیماری که داشت فوت کرد و من هم مشغول تحصیل و کار شدم هر دو برادرم ازدواج کردند و من در خانه ویلایی پدرم ساکن شدم این در حالی بود که پس از پایان تحصیلات در یک مرکز فرهنگی مشغول کار شده بودم و مجبور بودم در همین خانه ارثیه ای زندگی کنم دیگر 40 سالم شده بود اما هنوز ازدواج نکردم تا این که حدود 4 ماه قبل وقتی از اداره به خانه برمی گشتم جوان پراید سواری کنارم توقف کرد و از من دعوت کرد تا سوار خودرویش شوم نمی دانم در یک لحظه چه اتفاقی افتاد که بدون فکر سوار شدم.

راننده که جوانی 25 ساله به نام «جعفر» بود در مسیر راه داستان تلخ زندگی اش را برایم بازگو کرد و سپس از من خواست برای گرفتن یک وام 10 میلیون تومانی او را کمک کنم من هم که عاشق رفتار و ادب او شده بودم قبول کردم و 10 میلیون تومان از پول هایم را به عنوان وام به او دادم. همین موضوع به ارتباط بیشتر ما منجر شد تا این که «جعفر» به من ابراز علاقه کرد. در ظاهر به او گفتم من سن مادر تو را دارم، اما در واقع نمی توانستم از او جدا شوم وقتی هم فهمیدم متاهل است تصمیم به قطع رابطه گرفتم اما او عنوان کرد همسرش در جریان ماجرا قرار دارد تا این که چند روز بعد خانمی که خود را همسر «جعفر» معرفی می کرد با من تماس گرفت و در حالی که می گفت با ازدواج «جعفر» مخالفتی ندارد از حمایت های مالی من قدردانی کرد. این در حالی بود که من به عنوان کارمند ضامن ده ها میلیون تومان وام دیگر «جعفر» شده بودم و حتی گوشی های گران قیمت برایش می خریدم، اما از یک ماه قبل او تهدیدم کرد که باید یک دستگاه خودروی «دنا» برایش بخرم وگرنه ماجرای تصاویر خصوصی و ارتباط خیابانی مرا به برادرانم اطلاع می دهد .

از آن روز به بعد هم دیگر تلفن خودش را خاموش کرده و اقساط وام هایش را هم نپرداخته است حالا در حالی که هیچ گونه آدرسی از او ندارم می ترسم که . . .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت  رکنا را از دست ندهید:

ناگفته های صدف 16 ساله از آزار های 3 جوان شیطان صفت در ساختمان نیمه کاره

زن نازا شوهرش را در جنوب تهران کشت! / طاهره هنوز به قتل اعتراف نکرده است +عکس

لحظه به لحظه با اختتامیه جشنواره فیلم فجر +تصاویر

نجات شجاعانه پلنگ خشمگین توسط مرد ایرانی!+ فیلم دیدنی

بلای وحشتناکی که در خانه پدربزرگ بر سر دختر تنها آمد + عکس آثار شکنجه هولناک

خندیدن حضار به کاندید شدن پژمان جمشیدی در جشنواره فجر/پاسخ پژمان چه بود؟ + فیلم های این اتفاق

وقتی مهتاب 15 ساله را به خانه مادربزرگم بردم ..! / 18 سالم بود و او را صیغه کردم تا..!

ناگفته هایی از شواری امنیت سال 57 / اعترافاتی که در جلسات انجام گرفت + فیلم

نقشه شیطانی برای خواهر دوست صمیمی / تنها پای تلویزیون بودم که ..!

فرزانه به دنبال ارتباط شیطانی با تازه داماد بود که ..! / عروس رازی داشت؟!

نقشه سیاه یک زن برای همسایه

قتل زن بدنام در خیابان گرگان تهران + عکس

انتقام شیطانی از زن جوان / مردهای کثیف به شماره من زنگ می زدند و..!

مسعود همه چیزم را گرفت و دختری را در برابر پدرش سرافکنده کرد!

اقدام شیطانی زن جوان در خانه اش + عکس

عاقبت شوم پیشنهادهای بی شرمانه برای سهیلا که به دنبال کار بود!

هما و امیر نیمه شب در پارک ملت دستگیر شدند / هما از خانه فرار کرده بود که ..!

عکس نامتعارف بازیگر زن مشهور در آغوش یک بازیگر مرد در پردیس ملت

تجاوز همزمان 2 مرد ایرانی به 8 دختر نوجوان در سوئد / بزرگترین پرونده شیطانی با 1700 فیلم سیاه + عکس

تجاوز به دخترخوانده 9 ساله + عکس ناپدری شیطان صفت

14 ساله بودم که از جمشید 70 ساله باردار شدم!

پلمب خانه فساد / دستگیری 2 زن ماساژر در خانه شیطان +عکس

کدخبر: 347639 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟