تلاش مرد کارتن‌خواب برای دستگیری داعش در حرم امام ره

عملیات تروریستی داعش ISIS در مرقد امام راحل(ره) با حضور سرکلانتر دهم پلیس تهران بازسازی شد. یکی از شاهدان به خبرنگار ما گفت مرد کارتن خوابی را دیده که بامیله آهنی قصد شکار یکی از عناصر داعش را داشته، اما گلوله پلیس قبل از حمله کارتن خواب به زندگی داعشی پایان داده است.

صبح روز پنج‌شنبه 18 خردادماه درست پس از گذشت 24 ساعت از حادثه Incident تروریستی حرم‌مطهر امام خمینی‌(ره) و هلاکت دو مزدور داعش، صحنه حادثه با حضور خبرنگاران، مأموران کلانتری مصطفی خمینی و سرهنگ بهمنیاری، سرکلانتر دهم فرمانده انتظامی پلیس تهران بازسازی شد. به گفته سرهنگ بهمنیاری: ساعت حدود 10:10 صبح روز چهارشنبه بود که دو مرد مسلح که یکی پیراهن قرمز و دیگری پیراهن مشکی به تن داشت از زیر‌گذار آزادراه تهران – قم به جلو در ورودی‌7، معروف به ورودی زیر‌گذر آمدند. در همان لحظه اول اسلحه‌های کلاشنیکف خود را از داخل کوله پشتی‌هایشان بیرون آوردند. یکی از آنها نگهبان در ورودی را داخل اتاق نگهبانی هدف قرار داد و وی را با شلیک تیری به صورتش به شدت زخمی کرد. مرد مسلح دیگر از در کناری وارد محوطه شد و در همان ابتدا بمب‌صوتی به طرف در ورودی خواهران پرتاب کرد تا با فریب مأموران‌پلیس خیلی سریع خودشان را از قسمتی دیگری به داخل حرم مطهر برسانند و داخل حرم کمربند انتحاری خود را منفجر کنند. مردان مسلح داخل محوطه 400 متری و فضای سبز ابتدای صحن مصطفی خمینی شروع به تیراندازی به سوی زائران حرم کردند.

آنها خودروی برقی حامل زائران که همه افراد سالمند و خردسال بودند به رگبار بستند، اما خوشبختانه خیلی زود زائران پشت خودرو پناه گرفتند و آسیبی به آنها نرسید و فقط خودرو هدف اصابت چندین گلوله قرار گرفت. مردان مسلح قصد داشتند هر چه زودتر خودشان را به داخل حرم برسانند به همین دلیل به اشتباه به طرف در درمانگاه حرم رفتند و در برابر درمانگاه کارگرانی که در حال تخلیه دارو بودند را هدف قرار دادند که متأسفانه یکی از کارگران به نام سبزعلی هدف گلوله افراد داعش قرار گرفت و به شهادت رسید. مردان داعشی برای ایجاد رعب و وحشت به شیشه‌های درمانگاه شلیک کردند و به خیال اینکه در ورودی حرم است وارد درمانگاه شدند، اما وقتی متوجه اشتباه خود شدند از درمانگاه بیرون آمدند و به طرف صحن مصطفی‌خمینی رفتند. جایی که یکی از درهای آن درست در مقابل ضریح امام خمینی(ره) قرار دارد، اما دو تروریست باز هم دچار اشتباه شدند و این بار دو تابلو قدیمی که ورودی حرم را از صحن دیگری نشان می‌دهد آنها را به اشتباه انداخت و بدین ترتیب دو مرد مسلح وارد دالانی شدند که کنار در کلانتری است. در این لحظه مأموران کلانتری با شنیدن صدای تیراندازی همگی خیلی زود مسلح شدند و برای مقابله با افراد مسلح بیرون آمدند.

دو مرد داعشی وقتی با مأموران مواجه شدند پشت درخت‌ها پناه گرفتند و شروع به تیراندازی به سوی مأموران کردند. مأموران هم پشت خودروی سمند پلیس و خودروی اورژانس که آنجا پارک بود کمین کردند و دو مرد مسلح را هدف قرار دادند. در حالی که یکی از مأموران از ناحیه پا هدف گلوله داعشی قرار گرفت، یکی از مأموران کلانتری سر یکی از داعشی را هدف قرار داد و وی را قبل از اینکه موفق به کشیدن ضامن کمربندی انتحاری خود شود به هلاکت رساند. در سوی دیگر تبادل آتش بین مرد داعشی باقی‌مانده و مأموران کلانتری بر قرار بود. مرد مسلح که هدفش انفجار داخل حرم بود وقتی متوجه شد به زودی به هلاکت می‌رسد به طرف مأموران حمله‌ور شد تا کمربندی انتحاری خود را بین مأموران منفجر کند، اما با هوشیاری مأموران قبل از اینکه به جایگاه مأموران برسد، هدف قرار گرفت و کمربند انتحاری آن بدون اینکه به فردی آسیب برساند، منفجر شد و بدین ترتیب داعشی دوم هم به دست مأموران پلیس به هلاکت رسید. سرهنگ بهمنیاری با بیان اینکه بدین ترتیب عملیات تروریستی مردان داعشی با هوشیاری مأموران ناکام ماند، گفت: در ادامه مأموران یک زن را که مظنون به همکاری با مردان داعشی بود دستگیر کردند و برای بازجویی در اختیار نیروهای امنیتی قرار گرفت.

حادثه از زبان راننده خودروی برقی

یکی از شاهدان عینی حادثه تروریستی حرم‌مطهر امام خمینی‌(ره) به خبرنگار ما گفت: من راننده خودروی برقی حمل زائران هستم. دقایقی قبل از حادثه تعدادی از زائران که همگی افراد سالخورده و خردسال بودند از دم در ورودی حرم سوار کردم تا به در ورودی 7 برسانم. چند متری مانده به در ورودی بودم که صدای انفجار‌بمبی از نزدیکی در ورودی به گوشم رسید. بلافاصله خودرو را متوقف کردم که دیدم دو مرد مسلح که یکی پیراهن قرمز و دیگری پیراهن مشکی به تن داشت چند تیر به داخل نگهبانی شلیک کردند و بعد هم افراد داخل محوطه را به رگبار بستند. به سرعت از زائران خواستم از خودرو پیاده شوند و پشت خودرو پناه بگیرند. همه پناه گرفته بودیم که مردان مسلح خودروی مرا به رگبار بستند. تیرهای زیادی به خودرو اصابت کرد، اما خوشبختانه به کسی آسیبی نرسید. مردان مسلح پس از این به طرف درمانگاه رفتند و من هم خودم را سریع به نگهبانی رساندم که دیدم نگهبان هدف گلوله قرار گرفته و به شدت زخمی شده است. دو مرد مسلح جلوی درمانگاه یکی از کارگران را به نام سبزعلی که قرار بود به زودی بازنشسته شود هدف قرار دادند و به شهادت رساندند. من بلافاصله سوار خودرو شدم و به طرف کلانتری حرکت کردم تا موضوع را به مأموران خبر بدهم. وقتی به نزدیک کلانتری رسیدم مردان مسلح هم از داخل صحن مصطفی خمینی به جلو کلانتری رسیدند که با مأموران درگیر شدند. خوشبختانه مأموران، مردان مسلح را قبل از اینکه به حرم برسند به هلاکت رساندند.

تلاش کارتن‌خواب برای شکار داعش

یکی دیگر از شاهدان عینی گفت: من اینجا مغازه دارم. لحظه حادثه با شنیدن صدای شلیک تیر از مغازه‌ام بیرون آمدم. دو مرد مسلح زائران و خادمان را به رگبار بسته بودند. همه فرار Escape می‌کردند و در گوشه‌ای پناه می‌گرفتند تا اینکه یکی از مأموران کلانتری راه آنها را سد کرد. افسر کلانتری قبل از اینکه مأموران دیگر به کمک او بیایند شجاعانه با دو مرد مسلح درگیر شد و بدون ترس آنها را هدف قرار داد و مانع فرار آنها به طرف در ورودی حرم شد تا اینکه چند مأمور دیگر از کلانتری بیرون آمدند و با مردان مسلح درگیر شدند. وی در ادامه گفت: یکی از صحنه‌هایی که در این درگیری نظرم را به خود جلب کرد، حرکت مرد کارتن‌خوابی بود که قصد داشت با داعشی‌ها درگیر شود. در حالی که مأموران پلیس با داعشی‌ها درگیر بودند مشاهده کردم مرد کارتن‌خوابی که میله‌آهنی در دست داشت به صورت سینه‌خیز به طرف یکی از داعشی‌ها که پشت درختی کمین کرده بود، حرکت می‌کرد. او قصد داشت از پشت به مرد داعشی ضربه بزند و او را به هلاکت برساند. او با شجاعت و بدون ترس به طرف مرد داعشی می‌رفت، اما قبل از اینکه او برسد مأموران داعشی را به هلاکت رساندند. یکی دیگر از شاهدان گفت: من از ابتدا شاهد وحشیگری تروریست‌ها بودم، اما چیزی که مهم بود مقابله جانانه یکی از افسران کلانتری با داعشی بود. او واقعاً ابتدا یک‌تنه جلو داعشی‌ها را گرفت. وی در ادامه گفت: داعشی‌ها بدانند که ایران پر از سربازان قاسم سلیمانی است که ترسی از آنها ندارند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

کدخبر: 271436 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟