هیئت داوران یا هیئت دوستان بخش ملی جشنواره فیلم‌های ورزشی؟

به گزارش رکنا، هیئت داورانی که تعدادی از آنها چندین سال در بخش ورزش کشور سوابق مدیریت و مسئولیت در ورزش کشور را داشته ودارند و عملا بوجود آورندگان وضع موجود در ورزش کشور هستند و تعدادی شان هم نه سابقه مدیریتی دارند و از آن همه فن حریفهایی هستند که در هر حوزه از ورزش کشور صاحب نظر هستند، موقعیتی که مثل این عزیزان در کشور ما به وفور رشد یافته اند.

اما از این معرفی بگذریم بد نیست به عنوان جشنواره و محصولاتی که قرار است در آن ارائه شده و به رقابت گذاشته شود می پردازیم که خود دنیایی دارد به وسعت یک دنیا، یعنی فیلم.

جشنوراه فیلمهای ورزشی که یک جشنواره بین المللی است فی النفسه باید که فضایی باشد از تلفیق دیدگاه هنر با موضوع مطروحه در آن که اینجا ورزش مد نظر است. در نگاه اول این اتفاق اتفاق بسیار خجسته ای  می تواند برای کشور باشد اما آنچه که در واقعیت اتفاق می افتد با تعیین هیئت داورانی این چنینی که خالی از هرگونه دیدگاه تخصصی هنری، اجتماعی هستند و صرفا کارشناس ورزش آن هم معلوم نیست دقیقا کجای آن! به روشنی بیان میدارد که این ره مانند بسیاری از فرصتهایی که در کشور ما سوخت، به ترکستان است.

آنچه که از این انتخابات و صدور احکام و ابعاد رسانه ای آن برمیآید بیشتر به گروه بندی های خاص می خورد تا انتصاب یک هیئت داوران که قرار است داور باشند یعنی قاضی یعنی قضاوت کننده!

مایه تعجب است که به ذهن هیچکدام از سایر عزیزان تصمیم گیر در این جشنواره نرسیده که واقعا معیار این انتخابات ریشه در چه مولفه هایی دارد؟ چگونه است که یک جوان تازه از راه رسیده به صرف داشتن مدرک دانشگاهی چگونه سر از همه حوزه ورزش کشور در میآورد در حالی که در هیچکدام نه سابقه فعالیت جدی داشته و نه توفیق قابل توجه؟

این نکته ها سربسته گفته شد از باب تلنگری که حواسمان باشد این رویداد یک رویداد استانی، شهرستانی نیست بلکه یک رویداد بین المللی است و البته اینکه شاید فدراسیون رسمی فیلمهای ورزشی سر از این کار ما درنیاورد اما خودمان که میدانیم چه میکنیم.

و حرف آخر اینکه عرصه هنر یک عرصه چند وجهی است که نمیتوان بمانند دیگر عرصه ها با زد وبند واین دست کارها در آن ابراز وجود کرد، شادی تا مراحل بشود اما از یک جایی به بعد ماحصل نظر، تصمیم و تولیدات است که ادامه دادن راه یا پایان راه را تعیین میکند. عرصه هنر شناخت میخواهد و اگر نباشد قطعا محکوم به فناست.

داود ملکی صیدآبادی