قصه تلخ از دست رفتن میراث تاریخی کشور
به نظر میرسد که وزارت میراث فرهنگی در نگهداشت بناها و محوطههای تاریخی و میراث ملی کشور، در مقابل دهها نهاد که اختیارات بیشتر برای تصاحب میراث فرهنگی و تاریخی کشور دارند، تک افتاده و پای میز چانهزنی برای کوتاه کردن دست صاحبان منافع، قدرتی برای اعمال زور و نظر ندارد. البته ضرغامی، اولین نفری نیست که در عین مشاهده از دست رفتن میراث تاریخی کشور، برای قطع دست صاحبان پول و قدرت از میراث تاریخی ناتوان است. پیش از سال ۱۴۰۰ هم اتفاقات مشابه برای بناهای تاریخی کشور رخ داد، اما وزرای میراث فرهنگی توانی برای توقف این دستاندازیها نداشتند.
به گزارش اعتماد، محوطه باستانی رامهرمز با وجود تاکید مسوولان میراث فرهنگی استان خوزستان درباره ضرورت انجام بررسیهای کارشناسی برای چگونگی نصب تاسیسات آب، باز هم مورد هجوم ماشینآلات سنگین سازمان آب و برق استان قرار گرفت. دیروز ایلنا گزارش داد که گودبرداری مجدد در این محوطه باستانی در حالی از سر گرفته شده که حدود یک ماه قبل رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور به استان خوزستان رفته و به همراه مدیرکل میراث فرهنگی استان، از برخی محوطههای باستانی و ۲۷۰۰ ساله رامهرمز بازدید کرده و معاون میراث فرهنگی استان هم گفته: «طی دو یا سه سال گذشته، محوطههای باستانی رامهرمز و طرح ۱۲ هزار هکتاری منطقه جوبجی؛ کاوش و موارد کارشناسی توسط باستانشناسان بررسی و نتایج آن ارسال شده است.
در حال حاضر باتوجه به آنکه در کاوشهای گذشته حدود ۶۷ محوطه، سایت و آثار تاریخی و باستانی تا دوره اسلامی در این بخشها شناسایی شده، بازهم نیازمند بازنگری هستیم و با توجه به گستردگی منطقه نیاز است تا نتیجه به سازمان آب منطقهای اعلام شود و به زودی در خصوص طرح عبور لوله آب از عرصه باستانی تصمیمگیری خواهد شد.»
با این حال، مجتبی گهستونی که روزنامهنگار و از فعالان میراث فرهنگی است، به ایلنا خبر داده که صبح روز ۲۰ بهمنماه، فعالیت بیلهای مکانیکی سازمان آب و برق خوزستان برای ایجاد یک سیفون «کانال آبی» به طول ۲۰۰ متر در محوطه باستانی آغاز شده است. این تعرض البته تازگی ندارد و طی هفتههای اخیر اخبار دیگری از تخریب بناهای تاریخی به اشکال مختلف منتشر شد که نشان میدهد مسوولان وزارت میراث فرهنگی برای نگهداشت آثار تاریخی کشور از قدرت و اختیار کاملی برخوردار نیستند. پایان دیماه امسال، اعلام شد که در قبرستان تاریخی شیرهای سنگی بختیاری شهسوار در شهرستان ایذه، یک سازه فلزی و بتنی در حال ساخت است.
حسین محمدی مالمیر؛ عضو شورای راهبردی ثبت جهانی ایذه به دنبال اعلام این خبر، به خبرنگار ایلنا گفت: «ساخت این سازه فلزی و بتُنی میتواند به حذف این قبرستان ارزشمند از لیست محوطههای در حال تبدیل به سایت موزه منجر شود. پیش از این اگر چه موضوع شکسته شدن و تخریب شیرهای سنگی مطرح شده بود، اما این اتفاق زنگ خطری جدی برای دیگر محوطههای تاریخی و فرهنگی شهرستان خواهد بود.» تخریب حریم گورستان و زیارتگاه شهسوار که مهمترین محوطه وجود شیرهای سنگی بختیاری در استان خوزستان محسوب میشود در حالی صورت گرفته که این محوطه تاریخی، بهمن ۱۳۷۸ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده بود.
هفته پایانی دیماه، خبری هم درباره «مرمت پل روستای خیرآباد با سیمان و لاشه سنگ و ملات سفید» منتشر شد در حالی که این پل تاریخی در استان کهگیلویه و بویراحمد، از آثار دوره ساسانی بوده که آبان ۱۳۸۶ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. فعالان میراث فرهنگی که درباره این مرمت غیر اصولی اطلاعرسانی کرده بودند، همچنین خبر دادند که «بخشهایی از محوطه خاکبرداری شده و این پرسش مطرح است که آیا برای برداشت خاک از این محوطه باستانی مجوز داشتهاند؟ چرا که برداشت خاک به هر دلیلی از چنین محوطههایی، کاوش و حفاری محسوب میشود و حتما به مجوز نیاز دارد، چون با برداشت خاک ممکن است به لایههای باستانی آسیب وارد شود.» پایان تابستان امسال هم خبر دیگری از مرمت غیراصولی برج دیدبانی «نهضت جنگل» معروف به «مناره بازار» در شهرستان صومعهسرای استان گیلان رسید.
طبق اخبار منتشر شده در خبرگزاریها، در مرمت این برج بازمانده از دوره صفوی، مصالح متفاوتی به کار رفته بود به گونهای که بخشهایی از بدنه برج، با سیمان سفیدرنگ لکهگیری شده بود علاوه بر اینکه بندکشی غیر اصولی و پاکسازی نشدن آجرها و باقی ماندن گل سنگ و گیاهان هرز تحت تاثیر رطوبتزدگی سازه هم در ظاهر بنا کاملا واضح بود و فعالان میراث فرهنگی گفته بودند که این شیوه مرمت، تخریب بنایی که سال ۱۳۷۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده را تسریع خواهد کرد در حالی که سازه اولیه، یک نوبت در زلزله سال ۱۳۶۹ رودبار و منجیل دچار آسیب شده و حدود ۱۲ متر از برج ۳۰ متری در جریان زلزله فرو ریخته است. تخریب میراث تاریخی کشور در حالی ادامه دارد که در قانون مجازات اسلامی، بندهای مشخصی درباره ممنوعیت تخریب میراث فرهنگی کشور وجود دارد و طبق مفاد ۵۵۸ تا ۵۶۹ این قانون، تخریب تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی تاریخی یا مذهبی ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران، هرگونه عملیات ساخت و ساز منجر به لطمه، تخریب یا تزلزل بنیان ابنیه تاریخی، تجاوز به اراضی و تپهها و اماکن تاریخی و مذهبی، مرمت یا تعمیر، تغییر، تجدید و توسعه ابنیه یا تزئینات، تغییر نحوه استفاده برخلاف شؤونات اثر و بدون کسب مجوز از میراث فرهنگی، علاوه بر جبران خسارات وارده توسط عامل یا عوامل تخریب، بسته به نوع تخلف، تا ۱۰ سال حبس دارد. خرداد امسال هم عزتالله ضرغامی؛ وزیر میراث فرهنگی اعلام کرد: «مقابل جریانی که برای نابودی میراث فرهنگی اقدام میکند ایستادهایم و تمام تلاش ما برای حفظ میراث کشور است.»
حالا با این اخبار به نظر میرسد که وزارت میراث فرهنگی در نگهداشت بناها و محوطههای تاریخی و میراث ملی کشور، در مقابل دهها نهاد که اختیارات بیشتر برای تصاحب میراث فرهنگی و تاریخی کشور دارند، تک افتاده و پای میز چانهزنی برای کوتاه کردن دست صاحبان منافع، قدرتی برای اعمال زور و نظر ندارد. البته ضرغامی، اولین نفری نیست که در عین مشاهده از دست رفتن میراث تاریخی کشور، برای قطع دست صاحبان پول و قدرت از میراث تاریخی ناتوان است. پیش از سال ۱۴۰۰ هم اتفاقات مشابه برای بناهای تاریخی کشور رخ داد، اما وزرای میراث فرهنگی توانی برای توقف این دستاندازیها نداشتند.
تخریب عامدانه میراث فرهنگی و تاریخی ایران را باید به چند بخش تقسیم کرد؛ آثاری که به دلیل مرمت غیراصولی در معرض تخریب قرار میگیرند، آثاری که در حال تخریب هستند، اما مسوولان وزارت میراث به دلایل مختلف برای مرمت و نگهداشت آنها اقدامی انجام نمیدهند، آثاری که طبق نظر وزارت میراث فرهنگی، واجد شرایط ورود به فهرست آثار ملی نیستند و با تصمیم مالک خصوصی تخریب میشوند تا به جای آنها، برجهای تجاری قد بکشند، آثاری که به دلیل ناتوانی مسوولان وزارت میراث فرهنگی، توسط سایر نهادها و به بهانههای مختلف تصاحب و تخریب میشوند یا حریم شان مورد تعدی و آسیب قرار میگیرد. برای هر کدام از این بخشها هم مثالهای متعدد وجود دارد؛ مسجد امیرچخماق در بافت تاریخی شهر یزد، نمونهای از آثار تاریخی است که با وجود فرو ریزش بخشهایی از گنبد، به دلیل نامعلوم تاکنون مورد مرمت قرار نگرفته در حالی که جدیدترین تصاویر منتشر شده از گنبد این مسجد نشان میدهد که این تخریب، مربوط به دیروز و هفته قبل و ماه قبل نبوده، اما معلوم نیست به چه دلیل مرمت آن تاکنون آغاز نشده است. بافت تاریخی شیراز، نمونه دیگری است که به دلیل ناتوانی وزارت میراث فرهنگی در مقابل جوسازیهای سیاسی، قربانی شد. بهمن پارسال، خبرگزاری فارس در گزارشی به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «برخلاف تکذیبهایی که صورت میگیرد، به ساکنان ۶۰ پلاک در بافت تاریخی ۳۶۰ هکتاری شیراز به بهانه توسعه حرم هشدار داده شده تا طی دو روز آینده منازل را تخلیه کنند.
بخشی از این ۶۰ پلاک خارج از خط مصوب پژوهشگاه میراث فرهنگی و کارگروه ویژه در طرح سال جاری و طبق کمیسیون ماده ۵ است. در این ۶۰ پلاک، بناهای ثبت ملی و واجد ارزش نیز وجود دارد که طبق متن مصوبه نباید تخریب شوند. اما شواهد حاکی از این است که هیچ بنایی از این ۶۰ پلاک قرار نیست از تخریب جان سالم به در ببرد. دستور تخریب ۶۰ پلاک در این منطقه به شورای تامین استان فارس آمده و به واسطه خلع ید شورای عالی استان از موضوع تخریب بناهای تاریخی و تفویض این اختیار به استانداری فارس، به احتمال زیاد تخریبها با حضور نیروی انتظامی انجام خواهد شد تا جو امنیتی حاکم بشود و کسی نتواند مقاومت یا مخالفتی کند. به مالکان و مستاجران بناهایی که افراد در آن سکونت دارند، در چند نوبت هشدار داده شده که تا آخر هفته املاک خود را تخلیه کنند، در غیر این صورت در مرحله اول آب و برق و گاز پلاکهای مدنظر، قطع و در مرحله بعد تخریب شروع خواهد شد. از ۶۰ پلاکی که در معرض تخریب است تعدادی بالای خط مصوب پژوهشگاه میراث فرهنگی و تعدادی پایین این خط است. هرچند در متن مصوبه پژوهشگاه نیز آمده که بناهای تاریخی ثبت ملی و واجد ارزش حتی اگر در داخل خط پیشنهادی باشند هم نباید تخریب شوند، شنیدهها حاکی از این است که قرار است هر بنایی که در خط پژوهشگاه قرار دارد و تعدادی در بیرون از خط نیز تخریب شود. در مرحله اول حکم تخریب ۶۰ پلاک به صورت قطعی صادر شده و در ادامه نیز شهرداری و راه و شهرسازی استان فارس در حال رایزنی برای تملک باقی بناهاست.
شنیدهها مبنی بر این است که به تعدادی از مالکان هشدار تملک داده شده، اما هنوز ملک از آنها خریداری نشده و قیمتی هم اعلام نشده است. اکثر مالکین نمیدانند تا چند روز آینده و بعد از تخریب باید کجا ساکن شوند و سرگردانند.» محمدمهدی کلانتری، دبیر پویش ملی نجات بافت تاریخی شیراز هم به فارس گفته بود: «اکثر بناهای این بافت تاریخی، ارزشمند و متعلق به دوره قاجار است. در حال حاضر این بافت دارای ۲۵۰۰ اثر تاریخی ارزشمند است که تنها ۴۱۰ اثر در فهرست آثار ملی ثبت شده و باید گفت تعمدی برای عدم ثبت بناهای کل پهنه ۳۶۰ هکتاری بافت تاریخی شیراز از سالها پیش وجود داشته تا جهت طرحهای توسعهای، راحتتر تخریب شوند، اما تجربه سالیان اخیر نشان داده که ثبتی بودن یک بنا هم مانع از تخریب آن نشده و ۱۰ اثر ثبت ملی نظیر خانه پورنواب، سلیمی، منتصری، رقیه رسولی و... در سالهای ۸۹ تا ۹۶ جهت طرح توسعه ۵۷ هکتاری حرم حضرت شاهچراغ (ع) توسط نهادهای مسوول با خاک یکسان شده است.» اردیبهشت امسال هم خبری از تخریب «باغ سراب شاهرود» منتشر شد؛ باغی که از آثار دوره قاجار بود و سال ۱۴۰۱ در فهرست آثار ملی ثبت شده بود، اما طبق گزارش خبرگزاری مهر، بیتوجهی مسوولان میراث فرهنگی استان سمنان به نگهداشت این اثر باعث خشک شدن بخشهای زیادی از این باغ میوه شد و بخشی از باغ هم توسط حفاران غیرمجاز به بهانه انتقال آب تخریب شد و ختم حیات این اثر تاریخی توسط شرکت مجری طرح آبرسانی به رویان رقم خورد که با ادعای نامهنگاری و کسب مجوز از وزارت جهاد کشاورزی، داخل باغ تاریخی، برای لولهگذاری حفاری کرد که در نتیجه این حفاری، ریشه درخت چنار کهنسال داخل باغ قطع شد. خانه تاریخی «عرب مازار» در شهر یزد، از دیگر آثار تاریخی بود که مرداد ۱۳۸۴ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده بود و از بناهای بازمانده از دوران قاجار بود، اما طبق اخباری که پارسال منتشر شد، بخشهایی از این خانه تاریخی در سایه بیتوجهی مسوولان وزارت میراث فرهنگی، تخریب شد.
مرداد پارسال هم، مدیرکل میراث فرهنگی آذربایجان غربی از تخریب غیرمجاز یک خانه قدیمی در بافت تاریخی ارومیه خبر داد و گفت: «این تخریب به صورت شبانه و بدون اخذ هرگونه مجوز و هماهنگی لازم انجام شده و با عاملین تخلف طبق مقررات برخورد خواهد شد.» خبرسازترین مرمت غیراصولی که هنوز هم باعث انتقاد فعالان میراث فرهنگی است، بلایی بود که به سر گنبد مسجد شیخ لطفالله و مسجد جامع عباسی اصفهان آمد. تابستان پارسال، خبر رسید که به دنبال مرمت غیراصولی گنبد مسجد جامع عباسی در میدان نقش جهان اصفهان، شکل هندسی گنبد ازبین رفته و گنبد دچار اعوجاج شده است. به دنبال انتشار این خبر، امیرحسین دهباشی؛ کارشناس مرمت میراث فرهنگی به خبرگزاریها گفت: «در نظام هندسی شکلدهنده به گنبد مسجد جامع عباسی، اساس شکلگیری آن برمبنای دایره است، اما در جریان مرمت بیم آن میرود هندسه گنبد از بین رفته و از مقطع دایره به مقطع بیضی نزدیک شده که در این صورت باید به طور کامل پایین آمده و از نو اجرا شود.
داربستها در مسجد جامع عباسی کاملا اشتباه اجرا شدهاند. در داربستزنی برای بنای تاریخی، داربستها همیشه باید وزن خود را به تنهایی تحمل کنند و هیچ تکیهگاهی به بنای تاریخی نداشته باشند، درحالی که سیستم داربستی که در گنبد مسجد جامع عباسی به کار رفته، پروفیلهای گرد توخالی (لوله) بوده که این سیستم لوله و بست استحکاکی برای استواری و جلوگیری از لرزش حین کار روی آن همیشه نیازمند تکیهگاه است که در این کارگاه داربستها بالاجبار به تکیهگاه گنبد، خود را استوار نگه میداشتند که این سیستم بستها در درازمدت به واسطه لرزش یا فرسایش، مقاومت خود را از دست میدهند و نتیجه آن در صورت عدم توجه و اصلاح، به معنی تحمیل وزن بیشتر به محل تکیهگاه خود بوده و در داربستزنی گنبد مسجد جامع عباسی، داربستها وزن خود را به سازه گنبد تحمیل کردهاند که این موضوع در بهترین حالت، عامل تورفتگی و اعوجاج سازه میشود.» گنبد مسجد شیخ لطفالله هم سرنوشت مشابهی داشت و فعالان میراث فرهنگی خبر دادند که مرمت غیراصولی گنبد این مسجد واقع در میدان نقش جهان اصفهان باعث دو رنگ شدن گنبد شده است.
گنبد مسجد شیخ لطفالله که با کاشیهای معرق فرش شده درحالی در مرمت غیراصولی آسیب دیده بود که شنیدههای دیگری هم از برس کشی روی کاشیهای معرق گنبد مسجد حکایت داشت و در آخر، یک کارشناس معماری و مرمت به خبرنگار ایسنا گفت که مرمت کار گنبد مسجد شیخ لطفالله، تجربهای در کاشی کاری گنبد مسجد نداشته و به همین دلیل بند کاشیهای گنبد، از یکدیگر فاصله پیدا کرده است.
از تخریب سرای دلگشا و ساختمان پرچم و دبیرستان خیام که بگذریم، به تخریب حمام تاریخی در روستای «شورین» استان همدان میرسیم که اثری بازمانده از دوره قاجار بود و در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده بود، اما به عنوان لوکیشن سریال تلویزیونی «علیالبدل» به کارگردانی سیروس مقدم استفاده شد و عوامل ساخت سریال، دیوارهای این حمام تاریخی را کامپوزیت کردند و کف حمام، حوض و استخر ساختند و نیمی از ستونهای حمام را رنگ زدند و. فعال میراث فرهنگی که اسفند ۱۴۰۰ خبر این تخریب را به ایسنا داد، درباره فاجعهای که عوامل ساخت این سریال در سال ۱۳۹۵ در این بنای تاریخی رقم زدهاند، گفت: «این حمام پس از پایان فیلمبرداری به زبالهدانی تبدیل شده و غیرقابل استفاده است. از هیچ تخریبگر میراث فرهنگی برنمیآید که یک حوض را به استخر بزرگ تبدیل کند، از همان ورودی حمام، دیوارها کامپوزیت شده، بخشی از دیوارها رنگ شده است، سکوها را کنده و از بین بردهاند، دو استخر بزرگ ساخته شده است. یک حوض کوچک وسط حمام بوده که دیوارههای اطراف آن را کنده و بتن کردهاند، دیوار آجری داخل حمام کاملا نابود شده است. در بخش دیگری از آن حفرههای ایجاد شده که احتمالا برای نصب ستون سازههای مصنوعی بوده، بر اثر این حفاری، خشتهای تاریخی را از بین بردهاند.»
ارسال نظر