درد دل های افشین زمانی، کارگردان نمایش کابوس های شازده اجباری
رکنا: نمایش کابوس های شازده اجباری به کارگردانی و نویسندگی افشین زمانی از تئاترهای حاضر در چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر بوده است که به همین بهانه با کارگردان این اثر نمایشی گفتگویی را انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.
به گزارش رکنا، چهل و دومین دوره جشنواره تئاتر فجر هم به اتمام رسید و هر هنرپیشه و کارگردان و نویسنده ای حرف های ناگفته زیادی را دارد. در ادامه می توانید مصاحبه ای را که با افشین زمانی کارگردان نمایش کابوس های شازده اجباری انجام شد را بخوانید.
سلام. ابتدا خودتان را معرفی کنید؛ سن و اصالت و تحصیلات و از سنی که کار تئاتر را شروع کردید.
سلام. افشین زمانی هستم 35 ساله از تهران. تحصیلات تئاتری من از هنرستان شروع شد و در آکادمی استاد سمندریان کامل تر شد. من از 16 سالگی با انتخاب رشته نمایش وارد این عرصه شدم.
خلاصه نمایش کابوس های شازده اجباری که در جشنواره فجر به اجرا در آمد را بفرمایید.
شازده خسرو خمیده و خمار و خسته به خانه خود بازمی گردد و با جنازه خود رو به رو می شود…
آیا سختی های کار شما را دلزده کرد؟
سختی های کار نمایش هر سال بیش و بیشتر می شود و عمده این فشار روی شانه کارگردان هاست. متاسفانه در این سالها فضای تئاتر به سوی تجاری شدن پیش رفت و روح هنری این عرصه به کلی کشته شد… به چشم دیدم هنرمندان نخبه ای که زیر این فشار تاب نیاوردند و عطای تئاتر را به لقایش بخشیدند؛ هنرمندانی که هرکدام با دانش و بی نهایت با استعداد بودند و در حال حاضر مشغول انجام هر کاری جز تئاتر هستند و این موضوع روز به روز بیشتر و بیشتر شد؛ تا حدی که به مدیران تئاترها رسید و این عزیزان برای برنامه سالانه خود تنها به مسائل تجاری فکر می کنند و کیفیت اثر هیچ اهمیتی برایشان ندارد… مخصوصا سالن های دولتی و نیمهدولتی که بیشتر با آشناپروری برنامه سالانه می بندند و برای متقاضیان به حق هیچ جوابی ندارند. پس کارگردان ها در دام سالن های خصوصی می افتند و همچون برده ای برای کسب درآمد مدیر سالن ها عرق می ریزند و درنهایت با دروغ و فاکتورسازی هر آنچه فروش کردند را دودستی تحویل می دهند و این بهترین حالت است که در اکثر مواقع گروه ها بدهکار چند میلیونی دوستان سالن دار می شوند… البته در بخش خصوصی چند مدیر دلسوز وجود دارد که همچنان ایستادگی کرده اند و همچنان حامی بچه های تئاتری هستند که سالن نوفل لوشاتو با مدیریت داود نامور عزیز سرآمد این جریان است.
کابوس های شازده اجباری چقدر توانست با مخاطب در انتقال مفهوم ارتباط برقرار کند؟
همان طور که میدانید ایننمایش نتیجه یک ورکشاپ بازیگری بود که در سال قبل برپا کردم و با زحمت دانشجوهای بااستعدادم را روی صحنه بردم. اکثر دوستان تئاتری این اثر را شکست خورده می دیدند ولی به لطف خدا و زحمت گروه این نمایش جزو پرفروش های زمان خود بود و مورد استقبال زیاد مخاطبان، منتقدان و هنرمندان عزیز قرار گرفت.
یک جاهایی از کار به تکرار افتاده بود؛ قبول دارید؟
ببینید این نمایشنامه با ریزبینی بی اندازه نوشته شده؛ تا حدی که هر صحنه چندین بار بازنویسی شده و چند ماه هم تمرین شده است؛ پس حتما اگر تکراری اتفاق افتاده بدانید که با دلیل محکمی بوده چون برای لحظه لحظه این نمایش طراحی شده و با دلیل و منطق کامل شده است.
اگر بخواهید در ساخت این نمایش خاص از افرادی تشکر کنید از چه کسانی اسم می برید؟
در ساخت این اثر به غیر از گروه عزیزم هیچ کس کوچکترین حمایت و کمکی برای ما نداشت. پس تشکرها را از طراحان عزیزم میکنم که با طراحی های بی نظیرشان به کیفیت نمایش اضافه کردند… محیا قبادی عزیز، طراح لباس که در تمام مراحل کار همراه و یاور من بود و مشاور هنری اثر هم بودند. بهزاد بختیاری، دوست قدیمی که سال هاست برای نمایش های من آهنگسازی می کند و با ذهن خارق العاده اش فضای نمایش را دگرگون میکند.
فرشاد نصیری عزیزم طراح نور با سواد، فهیم ، خوش فکر و تئاتر فهم که این نمایش سومین همکاری ام با او بود و حتما که این همکاری ادامه خواهد داشت. ساچلین مهدیلوی عزیز، طراح گریم که با خوش فکری و آرامش رفتاری همیشه رنگ دیگری به کاراکترهای نمایش می دهد و دستیاران عزیزم امیرحسین نعیمی، پریا بختیاری و گندم پورنورام عزیز که پا به پای من دلسوزانه زحمات زیادی را برای برپا شدن این اثر کشیدند و همین طور محمدرضا پوریان عزیز، عکاس کاربلد و دوست داشتنی.
این حجم از قدرشناسی شما از گروه نمایش تان قابل تقدیر است؛ در کل جشنواره چهل و دوم تئاتر فجر را چگونه ارزیابی می کنید؟
جشنواره چهل و دوم هم مثل سالهای قبل جشنواره ای پر فراز و نشیب بود و متاسفانه مورد بی مهری واقع شد و با سیاسی جلوه دادن این رویداد تلاش به کمرنگ کردنش داشتند در حالی که این جشنواره تنها و تنها یک محفل هنری است برای گردهمایی هنرمندان تئاتر تا همه کنار هم زنده بودن این هنر را جشن بگیرند. امیدوارم این نگاه سیاسی هم از طرف سیاست گذاران و هم از جانب مخالفان برگزاری رنگ دیگری بگیرد و مثل سالهای قبل باکیفیت و پرشور برگزار شود.
آیا سال های قبل هم کاری در جشنواره داشته اید؟
بله؛ من سال هاست که در جشنواره فجر حضور دارم. در جشنواره سی و پنجم با نمایش خاطرات هنرپیشه نقش دوم نوشته بهرام بیضایی تندیس بهترین نمایش جشنواره و بهترین کارگردانی را دریافت کردم و سالهای بعد با نمایش های پایان بازی، شازده احتجاب و هاری حضور داشتم که هرکدام از این نمایش ها چندین کاندید و برگزیده داشت.
به هنرجویان تئاتر چه نصیحتی می کنید؟
هنرجویان تئاتر این نسل باید بدانند که تئاتر سکوی رسیدن به سینما نیست و باید با آگاهی از این مهم برای پیشرفت کردن در این حرفه تلاش زیادی بکشند… نسلی که متاسفانه تئاتر نمی بیند، فیلم نمی بیند، مطالعه نمی کند، تمرین نمی کند و هنرمندان و پیشکسوتان این هنر را نمی شناسد نمیتواند به بهبود تئاتر کمکی کند.
نظرتان در مورد داوری این دوره جشنواره تئاتر فجر چیست؟
این دوره پنجمین حضور من به عنوان کارگردان در جشنواره فجر بود، به همین دلیل شناخت کافی از این فضا دارم. همیشه سلیقه ها در جشنواره فجر جایزه ها را تقسیم میکنند یعنی اگر عمده داوران طرفدار تئاتر رئالیستی باشند بی شک تمام برگزیده ها با این سبک خواهند بود… تفاوت این دوره با ادوار دیگر جشنواره چیدمان تیم داوری بخش مسابقه صحنه بود. حضور عزیزانی که سال هاست اثری را روی صحنه نبرده اند و ضمنا به جز نمایش های دوستان شان اثری را نمی بینند. تیم داوری که درگیر تعارف های مرسوم دوستانه بود و در چند بخش هیچ نگاه علمی وجود نداشت. میزان ناهماهنگی بین دوستان داور به حدی بود که 2 نفر از داورها از حذف یکباره و دقیقه نودی بازیگر اصلی نمایش نمایش کابوس های شازده اجباری امیرحسین نعیمی بی اطلاع بودند و در اختتامیه مشخص شد تندیس بازیگری مهسا ظهیری، بازیگر نمایش شازده در لحظه پایانی به تقدیر تبدیل شد. این وقایع لکه ای سیاه است بر داوری چهل و دومین جشنواره فجر. جوایز با نگاه همه گروه ها را راضی به خانه بفرستیم تقسیم شد.
نمایش کابوس های شازده اجباری با 9 کاندید بیشترین کاندیداتوری جشنواره را داشت و با 4 برگزیده پرجایزه ترین اثر بود ولی جایزه بزرگ به نمایشی رسید که تنها یک تقدیر دریافت کرد. این وقایع مهر تاییدی است بر نگاه حمایت از رفقای قدیمی و نان قرض دادن به دوستان.
در بخش بازیگری مرد فاجعه ای رخ داد و آن هم نادیده گرفته شدن حمید رحیمی بود که باعث حیرت همگان شد؛ اتفاقی که بیش از پیش به داوری بدون علم این دوره از جشنواره دامن زد. جشنواره ای که با برگزاری اختتامیه پراشتباه و انتخاب مجری برنامه شاهکار خود را کامل کرد. امید که روزی این گردهمایی اهالی تئاتر بدون هیچ حب و بغضی و برپایه شایسته سالاری و با هدف بالا رفتن سطح کیفی این هنر برگزار شود.
در چند بخش از جشنواره تئاتر فجر کاندید بودید و در کدام یک برنده جایزه شدید؟
در بخش کارگردانی و نمایشنامهنویسی (افشین زمانی)، طراحی لباس (محیا قبادی)، طراحی نور (فرشاد نصیری)، طراحی موسیقی (بهزاد بختیاری)، بازیگری زن (مهسا ظهیری) و (فرانک افتاده حال)، بازیگری مرد (محمد سعادت) و (سلمان ذنوبی).
همان طور که گفتم، در کل 9 کاندیدا برای نمایش کابوس های شازده اجباری بود که بیشترین تعداد کاندیدا در تمام جشنواره بود و 2 جایزه بازیگری زن و یک جایزه بازیگری مرد و جایزه بهترین طراحی لباس سهم گروه نمایش کابوس های شازده اجباری شد.
اختتامیه چهل و دومین دوره جشنواره تئاتر فجر از نظر شما چگونه بود؟
در مراسم اختتامیه مبالغ جوایز را اصلا اعلام نکردند و این هم یک قانون من در آوردی بود که فقط امسال اتفاق افتاد و وقتی اعلام نمی شود دیگر کسی نیست که به آنها بگوید مثلا چرا 2 میلیون؟ چرا 5 میلیون؟ و ... و به نظرم کار درستی نیست. اگر گفته شود می تواند اتفاق خوبی باشد.
حرف آخر؟
امید که گوش شنوایی برای این درددل دوستانه وجود داشته باشد نه اینکه این صحبت ها باعث کدورت و ناراحتی و کینه پروری نسبت به شخص گوینده شود و با رفع نقطه ضعف ها جشنواره ای تماما حرفه ای و بر پایه شایسته سالاری و با هدف ارتقای سطح کیفی تئاتر را پیش رو داشته باشیم. همه اهالی تئاتر این ترس را دارند که در مقابل این ناعدالتی ها سکوت می کنند ولی من چون همیشه تکیه ام به خودم و توانایی هام بوده ترسی از کسی ندارم. از شما و پایگاه خبری رکنا هم تشکر می کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادید تا حرف هایم را بگویم.
ارسال نظر