خانم بازیگر سریال هفت سر اژدها راننده تاکسی است ! + عکس ها و بیوگرافی مینو شیخان

مینو شیخان بازیگر سینما و تلویزیون در آثاری همچون فیلم های “انگشتر”، “خانه پلاک ندارد”، “رگ خواب”، “سه ماهی”، “راز یک حقیقت” و سریال های “آزادی مشروط”، “کرگدن”، “رقص روی شیشه”، “جاده قدیم”، “فاصله ها” و … به عنوان بازیگر حضور داشته است. در بخش فرهنگ و هنر از سری مطالب هنرمندان بیوگرافی مینو شیخان و تصاویرش را مشاهده کنید. 

مینو شیخان، یک چهره خندان و آشنا با روپوش زیتونی و عینک دودی سبز و کلاه سبز و تقریبا خیلی چیزهای سبز که قرار است با تاکسی سبزش هماهنگ شود. آنقدر باهیجان صحبت می کند که کمتر می شود توی حرفهایش پرید و بحث را به سمت دیگری کشاند. به قول خودش آنقدر مسئله و حرف دارد که برای گفتنش باید ساعت ها حرف بزند و تعریف کند.

برای همین است که قرار مصاحبه کوتاهمان تبدیل به یک مصاحبه مفصل ۳ ساعته می شود. مصاحبه ای توی یک تاکسی سبز که دورتادور شهر می چرخد و بارها در ترافیک گیر می کند و « مینو شیخان » مجبور می شود بارها سرش را از پنجره بیرون ببرد و به پلیس های حواس پرت و رانندگان متخلف تذکر بدهد. تذکری که آقای پلیس سر راهمان را عصبانی می کند و تهدید می شویم به یک جریمه آن هم به خاطر گزارش دادن یک تخلف در آن سر خیابان!

مینو شیخان

مسافرت دور اروپا و مینو شیخان

مینو شیخان، آنقدر حرفهایمان زود گل می اندازد که سریع ایست می کنیم تا خانم شیخان یک بار همه چیز را از اول تعریف کند. از تاریخ ۵ مرداد ۱۳۳۲ که زندگی اش آغاز می شود و به قول خودش با تولدش جنگ کره شمالی و جنوبی بالاخره تمام می شود. متولد تهران است و نیمه شمالی شهر.

پدرش یکی از اولین مهندس های فرانسه درس خوانده نفت پالایشگاه آبادان بوده و مادرش هم از اولین مدرسان زبانکده ملی. به خاطر همین انگلیسی و فرانسه را از بچگی از بر بوده و توانسته دیپلمش را در رشته منشی گری با زبان فرانسه بگیرد. بعد از آن برای تفریح به ایتالیا و برای تحصیل به لندن می رود تا مسافرت هایش را آغاز کند. « ۱۸ ساله بودم که یک تور اروپا رفتم جالب است بدانید که این سفر فقط ۶۶۵۰ تومان خرج برداشت، همراه صبحانه، ناهار و شام» بعد از تحصیل در انگلستان به ایران می آید و تحصیلش را در رشته مدیریت عمومی در شعبه دانشگاه هاروارد در ایران ادامه می دهد.

« من در لندن مهارتهایی مانند « short hand» و « استنوگرافی» را آموزش دیده بودم که یک چیزی شبیه « مورس» است اما بعد از سریال «فوق سری» که عید پخش شد خیلی از مردم با مورس آشنا شدند. چیزی که من ۴۰ سال پیش می شناختم. آن موقع ها من به خاطر اینکه زبانم خوب بود دوره ای که سه سال و نیم طول می کشید را دو ساله تمام کردم چون نیاز نداشتم که ابتدا مراحل آموزش زبان را بگذرانم»

مینو شیخان

 

مینو شیخان و زندگی در خارج

بعد از تحصیل به خاطر چند زبانه بودن خیلی از شرکت های لندنی خواستند استخدامش کنند اما چون از خانواده دور بود نتوانست طاقت بیاورد و به ایران برگشت. «در یک سفر که همراه خانواده ام به آمریکا رفتیم حتی عمویم به من پیشنهاد کار داد که با حقوق خیلی بالایی در جای مشغول شوم چون چندزبانه بودن در شرکت های بزرگ خیلی مهم است و حاضرند برای منشی های چندزبانه مبلغ های زیادی اختصاص بدهند اما من بازهم نماندم و به ایران بازگشتم.

آن موقع ها سنم خیلی کم بود آمریکا هم کشور ترسناکی بود شما در تهران ممکن است بتوانید تا ۳ بعد از نصفه شب در خیابان باشید اما در آمریکا از ۶ بعد از ظهر به بعد شهر ترسناک می شود. برای همین برگشتم و در ایران منشی « جنرال موتورز» شدم. من منشی خیلی از شرکت های بزرگ مثل «زیمنس»، « بی بی سی»، « آ اِ گ» بودم.» خانم شیخان آنقدر فعال بود که وقتی با همسرش تصمیم گرفت به آلمان برود. جالب است که آلمانی ها اقامت را به خاطر خانم شیخان دادند.

« وقتی درخواست اقامت من را پذیرفتند به من گفتند که شما تحصیل کرده و چند زبانه هستید و کشور ما به رشته شما خیلی نیاز دارد و بسیارصادقانه حرف می زنید. من وقتی از آلمان درخواست اقامت کردم با افتخار گفتم من مسلمانم و شیعه هستم متاسفانه بسیاری از ایرانی ها برای گرفتن اقامت کشورهای مختلف کارهای زشتی انجام می دهند و رفتارهای زننده ای از خود نشان می دهند. اکثراین آدمها فراری، خلافکار درووغگو هستند.

مینو شیخان

مینو شیخان از تکنولوژی خوشش نمی آید

از اول یک پایش هم تئاتر بوده اما به علت کارهایی که انجام می داده رهایش می کند. قبل از اینکه به آلمان برود به پیشنهاد برادرش برای فیلم روز واقعه تست می دهد و قبول می شود اما از ترس وجود مار سر صحنه همه چیز را رها می کند و به آلمان می رود. بعد از برگشت به ایران هم دوباره سراغ تئاتر می رود اما به علت مشکلات عجیب و غریب گروهشان که مربوط به محل تمرین بوده، تئاتر روی صحنه نمی رود.

اما بعد از چند کار تلویزیونی، دراولین فیلم سینمایی اش «ازدواج به سبک ایرانی» حسن فتحی بازی می کند. « بی وفا»، « من همسرش هستم»، «دهلیز»، «فاصله ها» و کلی تله فیلم و تیزر دیگر از جمله کارهایی است که خانم شیخان در قالب بازیگری در آنها ظاهر شده است.

از هرکدامشان هم کلی خاطره های ریز و درشت دارد. « من دوره فیلمبرداری هم دیدم اما اصلا دوستش نداشتم چون آدم باید همیشه در داشتن تجهیزاتش به روز باشد و هر روز یک مدل جدیدتر می آید و آن یکی از مد می افتد به نظرم همه این ها زباله های الکتریکی است که فقط آدم را کلافه می کند.» وقتی این جمله ها را می گوید با حساسیت زیادی درباره مخالفتش با تکنولوژی می گوید.

شیخان حتی از حرف زدن با موبایل خوشش نمی آید و می گوید: « من ۴۰ سال پیش کامپیوتر IBM داشتم اما این اعتیاد جوان ها به موبایل و اینترنت را که می بینم حالم بد می شود و از همه این ها منفرم می شوم.»

مینو شیخان و مسافر کشی

چند ساعتی است حرف زدیم اما هنوز سوال اصلی را نپرسیدیم که چرا سراغ تاکسی داری رفته است. سوال به اینجا که می رسد آینه اش را تنظیم می کند، سرش را می چرخاند و می گوید: « من تلویزیون ایران را همیشه تماشا می کردم.

اواخر حضورم در آلمان در اخبار دیدم که تاکسی در ایران راه افتاده که فقط مخصوص زنان است از این ایده خوشم آمد و بعد که ایران آمدم پیگیرش شدم وقتی به همه میگفتم که این خبر را در آلمان شنیدم باور نمی کردند. پیگیر شدم و این تاکسی را برای خودم خریدم و مشغول شدم. من گردن درد زیادی دارم جالب است بدانید که بعضی مسافرانم حتی مرا با گردنبند طبی و عینک دودی شناخته اند.

یک بار یکی از مسافرها من را از پشت عینک و گردن بند طبی با صدایم شناخت و حتی سریع اسم فیلم دهلیز را آورد و من خیلی تعجب کردم.»

زندگی مینو شیخان پر است از علاقه های عجیب و غریب که تقریبا پی گیر همه شان بوده از علاقه اش به رالی و شرکت در مسابقات اتومبیل رانی تا آرایشگری و سیرک و کارکردن در یکی از پارک های آلمان. همه این ها دنیاهای مختلفی است که در یک زن جا شده و او توانسته سراغ هرکدامشان برود و طعمشان را بچشد.

در حین مصاحبه حرف از آدمهای مختلفی به میان می آید که شیخان بی هیچ رودروایسی درباره شان رک حرف می زند و احساساتش را بیان می کند و همین بیان احساسات بارها حرف های دیگری را پیش می کشد تا مصاحبه گاهی اوقات شبیه دردو دلهای زنانه شود.

وبگردی