رقابت عمل های زیبایی بین بازیگران ایرانی ! / از لاغری تا جراحی های پلاستیک برای جذاب شدن !

یک چهره سینمایی،‌یک سلبریتی تا چقدر حق دارد در ظاهر خود دست ببرد؟ سوال عجیبی است. بگذارید از حداقل ماجرا شروع کنیم. حتی اصولگراترین مجریان تلویزیونی هم حتی آقایان هم وقتی می‌خواهند جلوی دوربین استودیو ظاهر شوند با فراغ بال خود را به دست گریمورها می‌سپارند. کمی آرایش مو،‌سشوار، مرتب کردن خط ریش و حتی –زبانم لال- ابرو،پودر صورت،‌گرفتن تیرگی پای چشمان و…

این حداقل ماجراست. امابا این حال هنوز هم درباره ماهیت زیبایی، ماهیت مقبول بودن خط و مرزهای ناگفته و نامشخص فراوانی وجود دارد. تا کجا ؟‌چه اندازه ؟‌چقدر؟ ‌این داستانی بود که بر اثر حضور بهنوش طباطبایی در چند مراسم پشت سرهم رخ داد و ناگهان افکار عمومی متمرکز شد بر تغییرات چهره این بازیگر تحصیلکرده و بی‌حاشیه که به‌زودی قرار است با نقش زری در سریال سووشون به تلویزیون‌های ما بیاید.

بهنوش طباطبایی

تصویر رنگ پریده، غمزده و به‌هم ریخته او در مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی و همسرش به دلیل گمانه‌زنی در مورد انواع عمل‌ها در صورتش سوژه کاربران فضای مجازی شد. فورا کاربران مختلف موشکافی روی صورت او را شروع کردند و اجماع بر این شد که آنچه بیشتر از همه بر تغییر چهره این بازیگر معروف تاثیر داشته تزریق فیلر یا همان ژل بوده است در کنار لیفتینگ یا کشیدگی ابروها، طبیعتا حمله‌ها با این جمله که «چرا با خودش این کار را کرد» اوج گرفت و آنقدر ادامه‌دار شد که در چند روز گذشته دوباره تصویری از او اینبار در حالتی طبیعی‌تر دست‌به‌دست شد بلکه رضایت کاربران جلب شود اما در نهایت باز هم جمله‌هایی با محتوای «حالا عمل‌ها جا افتاده اما همان قبلا بهتر بود» بیشترین تکرار را داشت.

بهنوش طباطبایی نمونه‌ای از ستاره‌های سینمای ایران است که در کشوری با حاکمیت مذهبی باید خود را زیبا و آراسته نشان دهد چراکه خودش می‌داند بقای حرفه‌ای او در برآیند تسلطش بر حرفه بازیگری و خوشایند بودن چهره‌اش شکل گرفته است. این از الزامات حرفه اوست. مورد توجه قرار گرفتن، ‌قضاوت شدن، ‌تشویق شدن و سرزنش شدن.

جالب اینکه همین کاربران وقتی که یک سلبریتی اجازه می‌دهد گذر زمان روی صورتش تاثیر بگذارد هم بی‌خیال او نمی‌شوند و اینبار جمله‌هایی مانند «چهره شکسته فلانی» همراه با عکسش دست‌به‌دست می‌شود. همین ماجرا در مورد کاهش و افزایش وزن هم صدق می‌کند.

«افزایش ناگهانی وزن فلان بازیگر»، «راز کاهش وزن زیاد فلان بازیگر»، «بیماری دلیل کاهش وزن فلانی» بعد از هر بار دیده شدن سلبریتی‌ها نقل محافل مجازی و بعضی سایت‌ها می‌شود انگار که از آنها به ویژه زنان می‌خواهند که زیبا و جوان و بی‌تغییر بمانند اما عمل جراحی هم نکنند! البته این موضوعی مختص ایران نیست و اتفاقا در کشورهای دیگر که سینما و دنیای مد و فشن بزرگ‌تری دارند این حرف و حدیث‌ها بسیار پر رونق‌تر است.

در ایران این وضعیت غیر از بهنوش طباطبایی، قربانیان دیگری هم داشته است، مثلا بهاره رهنما در تمام سال‌های گذشته یکی از پای ثابت‌های قضاوت‌های مبتنی بر تغییر بوده به ویژه در زمینه وزن. هر بار بهاره رهنما تغییر محسوسی در وزنش داشته به سرعت به سرخط گفت‌وگوهای مجازی تبدیل شده.

این ماجرا هنوز هم در مورد او ادامه دارد و در کنار تمام حاشیه‌های دیگرش هر چند وقت یک بار تکرار می‌شود. جالب اینکه نیوشا ضیغمی دوست بهاره رهنما که حالا مدت زیادی است ستاره سینما محسوب نمی‌شود هم هنوز پا به پای او سوژه چنین قضاوت‌هایی است و هر چند وقت یک بار تصویر قبل و بعد او را می‌بینیم تا یادآوری شود ژل لب تازه‌ای تزریق کرده یا تکنیک بوتاکسش را تغییر داده است.

عقب‌تر که برویم می‌بینیم زمانی که شبکه‌های اجتماعی به شکل امروزی فعال نبودند و کل کار در اختیار مجله‌های زرد بود آنها به خوبی از پس این ماموریت بر می‌آمدند تا جایی که یکی از این مجله‌ها کار را به بازخواست از نگار فروزنده کشاند و از او پرسید چرا با جراحی بینی کاری کرده که چشم‌هایش درشت‌تر شده و به این ترتیب چهره معصومانه‌اش به چهره‌ای خشن و جدی تبدیل شود؟

او هم مجبور شد توضیح بدهد که در پشت صحنه یک کار سینمایی صورتش با در برخورد کرده و برای اینکه توضیحاتش قانع‌کننده‌تر باشد اضافه کرد که حتی کارش به بیمارستان و معاینه برای ضربه مغزی هم کشیده و در نهایت بینی‌اش را که از سه جا شکسته و کاملا کج شده بوده به دست جراح سپرده است.

نمونه‌های بدتری هم وجود دارند و حمله‌ها گاه از این هم شدیدتر بوده است مثلا شاید خیلی‌ها هنوز یادشان نرفته باشد که فرزاد حسنی در برنامه‌ای تصویری وقتی شراره رخام داشت تجربه ناراحت‌کننده تزریق ژل لب را توضیح می‌داد به او گفت که «خدایی خیلی دفرمه و بد بود!» و بلافاصله این جمله و این بخش از برنامه دست‌به‌دست شد.

شراره رخام هم در نقش یک مقصر توضیح داد که واقعا پشیمان بوده و به کسانی که آن زمان از دست او عصبانی بودند حق می‌داده است. البته فرزاد حسنی یک بار هم خطاب به نعیمه نظام دوست در برنامه‌ای تلویزیونی وقتی او داشت از تجربه بالن گذاشتن در معده که منجر به چاقی او شده توضیح می‌داد گفت: «شاید بالن نذاشته کایت گذاشته، شما هم دیگه بعدش به غذا رحم نکردی و…» که این بخش هم با عنوان «پشیمانی شدید نعیمه نظام دوست از عمل لاغری» بسیار دیده شد.

البته اینطور نبوده که همیشه تجربه جراحی‌های زیبایی برای چهره‌های معروف با حمله افکار عمومی و شرمساری خودشان همراه باشد بلکه مواردی هم بوده که دقیقا بعد از آن موجب شکوفایی آنها شده است مثلا وقتی محسن یگانه با جراحی بینی‌اش که همراه با تغییر مدل مو و ابروهایش بود به صحنه برگشت چنان با استقبال مواجه شد که خیلی‌ها این همه تغییر مثبت را چیزی شبیه معجزه می‌دانستند.

یا خیلی سال قبل‌تر چهره‌هایی مانند کتایون ریاحی و افسانه بایگان جراحی بینی کردند که به اقبالشان اضافه کرد. در آخرین مورد باید به مهران غفوریان اشاره کرد که عمل جراحی منجر به لاغری شدید او نوعی آشفتگی در پذیرش این کمدین محبوب به وجود آورد و ناخواسته منجر به حضور مهران غفوریان در نقش‌هایی جدی‌تر هم شده است.

وبگردی