این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
علی دایی: من از مرگ اصلاً ترسی نداشتم ...عین خیالم نبود ... / موقعی که نورا دختر کوچیکم تو بیمارستان اومد پیشم ترسیدم گفتم خدایا...
صحبت های جالب علی دایی را در یکی از مصاحبه هایی که با عادل فردوسی پور داشته است مطالعه بفرمایید.
    
    
    
    
  حادثه ناگوار برای علی دایی
در اواخر سال 1390، هنگامی که علی دایی ، سرمربی وقت تیم فوتبال راهآهن، پس از بازی با تیم سپاهان در حال بازگشت به تهران بود، خودروی او در اتوبان اصفهان به سمت کاشان دچار سانحه رانندگی شد. این حادثه وی را تا آستانه مرگ رساند و به شدت آسیب دید.
جزئیات این تصادف تلخ
در آن زمان، علی دایی همراه با برادرش و مربی خارجی تیم راهآهن، میاچ، سوار بر خودروی پرادو بود. خودرو در مسیر حرکت از جاده منحرف شد و دچار حادثه شد. خوشبختانه علی دایی از این حادثه خطرناک جان سالم به در برد. این اتفاق سهمگین، جراحتهایی برای او به همراه داشت؛ اما به لطف خدا، آسیبها از حد خطرناک و غیرقابل جبران گذشت.
بازگشت به زندگی و روایت دایی از لحظات تلخ
در یک گفتوگوی تلویزیونی جدید با عادل فردوسیپور، علی دایی به جزئیات این حادثه پرداخت. او گفت:
"من هیچ ترس ی از مرگ نداشتم؛ در حال رانندگی با سرعت بالا بودم. در راه برگشت از اصفهان، سرماخورده بودم و برای درمان قرص سرماخوردگی و شربت اکسپکتورانت مصرف کرده بودم. یک لحظه در خودرو خوابم برد و حادثه رخ داد. ولی واقعاً هیچ نگران نبودم."
لحظهای که دایی احساس ترس کرد
وی در ادامه افزود: "هنگامی که در بیمارستان بودم و دختر کوچکم، نورا ، کنارم آمد، ترس واقعی را احساس کردم. نورا روی شکمم نشسته بود و دستش را روی سرم، که باندپیچی شده بود، تکان میداد. در آن لحظه به خدا گفتم: 'اگر بروم، این بچه تنها میماند.' ترس از آینده کودکانم باعث شد که از خدا بخواهم عمری با عزت به من دهد؛ تا بتوانم رشد و موفقیت آنها را ببینم."
              
        
از علی دایی با عزت تر تو کرره زمین مگه داریم ؟ نه نداریم.
به امید خدا سالهای سال با همین عزت و شرف سایتون روی سر فرزندانتون و مردم ایران باشه ،
آمین