چون پرده در افتد، نه تو مانی و نه من... / شعرخوانی جگرسوز رشید کاکاوند با رباعیات خیام و ابوسعید ابوالخیر درباره عشق زودگذر + ویدئو

رشید کاکاوند (زادهٔ 1346 در نیشابور) دکتر ادبیات فارسی، شاعر، داستان‌نویس، ترانه‌سرا، پژوهشگر ادبیات فارسی، مجری رادیو و تلویزیون و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی است. دوره کارشناسی ادبیات را در دانشگاه علامه طباطبایی، فوق لیسانس در دانشگاه آزاد کرج و دکتری ادبیات فارسی را دردانشگاه کردستان در سنندج خوانده و اکنون عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه آزاد کرج است. کاکاوند به تفأل حافظ و قصه‌گویی نیز معروف است.

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من

وین حرف معما، نه تو خوانی و نه من

هست از پس پرده گفتگوی من و تو

چون پرده در افتد، نه تو مانی و نه من

رباعی شمارهٔ 555 ابوسعید ابوالخیر

این ابیات به رازهای عمیق و اسرار وجود اشاره دارند که نه به درستی قابل فهم برای کسی هستند و نه قابل بیان. سخن از گفتگویی است که میان من و تو وجود دارد، اما وقتی که پرده راز کنار برود، دیگر نه من باقی می‌مانم و نه تو. به نوعی، این اشعار به بی‌معنایی و ناپایداری وجود اشاره می‌کنند.


ای کاش که جای آرمیدن بودی

یا این ره دور را رسیدن بودی

کاش از پی صد هزار سال از دل خاک

چون سبزه امید بر دمیدن بودی

رباعی شمارهٔ 163 خیام

در این شعر، شاعر آرزو می‌کند که ای کاش در جایی برای آرامش و استراحت وجود داشت یا اینکه راه طولانی به پایان می‌رسید. بعد از صد هزار سال از دل خاک، امید مانند سبزه‌ای دوباره جوانه بزند.


هنگام سپیده‌دم خروس سحری

دانی که چرا همی کند نوحه‌گری؟

یعنی که نمودند در آیینهٔ صبح

کز عمر، شبی گذشت و تو بی‌خبری

رباعی 114 خیام

در این شعر، شاعر به لحظه سپیده دم اشاره می‌کند که صدای خروس به خاطر فرا رسیدن سحر نوحه‌گری می‌کند. این نوحه‌گری نشان‌دهنده‌ای است که شب به پایان رسیده و عمر یک شب گذشته است، در حالی که انسان‌ها از آن بی‌خبرند. در واقع، شاعر در تلاش است تا به اهمیت زمان و آگاهی از گذر آن اشاره کند.


اخبار تاپ حوادث

وبگردی