بازی‌ خوب مهسا حجازی، صابر ابر، پانته‌آ پناهی‌ها و بابک حمیدیان نقطه قوت سریال تاسیان است/چند پله از خاتون پایین تر بود

« تاسیان » قصه عاشقانه ساده‌ای داشت. «امیر» کارگر اهل مطالعه یک چاپخانه، برای نزدیک شدن به دختر مورد علاقه‌اش وارد ساواک می‌شود و همین موضوع دردسرهایی را برای او و اطرافیانش ایجاد می‌کند. علاقه دیوانه‌وار «امیر» به «شیرین» عمقی نداشت، بنابراین بسیاری از رفتارهای او و «شیرین» قابل درک نبود.

برخلاف رابطه پرفراز و فرود «خاتون» و «شیرزاد» در ساخته قبلی پاکروان، قصه عشق کودکانه «امیر» و «شیرین» کشش و جذابیت خاصی ایجاد نمی‌کرد. بعد از 14 قسمت، با تقابل عاشق و معشوق، این ارتباط عاشقانه کمی تکان خورد و سپس خیلی زود به حالت قبل بازگشت.

«امیر» با رفتارهای اشتباه و هیجانی خود، همه حتی «شیرین» را به خاک سیاه نشاند و تا انتهای سریال نیز به همین شیوه و بدون هیچ تغییری پیش رفت، بنابراین چنین شخصیتی نتوانست مخاطب را با خود همراه کند. قصه عاشقانه راکد «تاسیان»، ریتم کند سریال و اتفاقات تکراری داستان نیز دیگر نقاط ضعف مهم سریال بودند. برخلاف «خاتون» که در آن وقایع تاریخی مانند تجاوز بیگانگان به ایران، کاملا با زندگی زوج عاشق قصه درهم تنیده شده بود، اما این انسجام و منطق روایی در «تاسیان» وجود نداشت.

نبود منطق روایی

ناگفته نماند تصویری که «تاسیان» از سازمان اطلاعاتی و امنیتی ساواک نشان داد، باورپذیر نبود و این خلأ منطق روایی در دیگر بخش‌های قصه مانند شیوه دستگیری ناموفق «رجب‌زاده» و اتفاقات قسمت پایانی سریال نیز وجود داشت و حتی غلظت صحنه‌های احساسی در قسمت آخر هم کمکی به پر کردن این خلأ نکرد. سرنوشت «شیرین» به عنوان شخصیت اصلی قصه بسیار دم‌دستی و ساده رقم خورد. فضاسازی پرجزئیات و قابل باور سریال، بازی‌ خوب مهسا حجازی، صابر ابر، پانته‌آ پناهی‌ها و بابک حمیدیان نقطه قوت سریال است، اما در یک نگاه کلی «تاسیان» نه تنها موفقیت «خاتون» را تکرار نکرد، بلکه چند پله از آن پایین‌تر بود.

  • فیلم / نگاهی به دکوراسیون با چیدمان رویایی خانه زیر شیروانی پردیس احمدیه / وای دل می بره این خانه / یاد کارتون ساراکوچولو میوفتی !

اخبار تاپ حوادث

وبگردی