فیلم / نگاهی به سرنوشت تلخ و سیاه نیان کوچولو در خانه نامادری + نظر کارشناسی درباره همه متهمان
تبلیغات

به گزارش رکنا، اواخر دی‌ماه سال گذشته، خبری تلخ و تکان‌دهنده از شهرستان بوکان در استان آذربایجان غربی، افکار عمومی را در شوک فرو برد؛ خبری درباره تعرض و کودک‌آزاری منجر به قتل دختربچه‌ای خردسال که به‌سرعت به یکی از بحث‌برانگیزترین پرونده‌های قضایی کشور تبدیل شد.

آغاز تراژدی؛ انتشار خبر و ورود دستگاه قضایی

در روزهای پایانی دی‌ماه، رسانه‌های محلی نخستین گزارش‌ها از وقوع جنایت علیه دختربچه‌ای ۶ ساله را منتشر کردند؛ گزارشی که از مرگ مشکوک کودک در یکی از محله‌های بوکان خبر می‌داد.

در پی این گزارش‌ها، موضوع به‌سرعت در دستور کار دستگاه قضایی استان قرار گرفت.

ناصر عتباتی، رئیس کل دادگستری آذربایجان غربی، همان زمان با انتشار بیانیه‌ای رسمی اعلام کرد:«پرونده با نهایت دقت، سرعت و قاطعیت بررسی خواهد شد و هیچ‌گونه اغماضی در برخورد با عامل یا عاملان این جنایت صورت نخواهد گرفت.»

هم‌زمان، تیمی ویژه از دادسرا و پلیس آگاهی مأمور شناسایی عوامل اصلی این پرونده شدند.

تحقیقات قضایی و اعتراف صریح متهم اصلی

چند روز پس از آغاز تحقیقات، بازپرس پرونده با بررسی‌های فنی و میدانی توانست متهم اصلی را شناسایی و بازداشت کند.

به گفته رئیس کل دادگستری استان، متهم که جوانی ۱۹ ساله است، در همان مراحل نخست بازجویی به تجاوز و آزار جسمی کودک اعتراف کرد.

عتباتی در گفت‌وگویی با رسانه‌ها تأکید کرد: «متهم نه‌تنها هویت خود را آشکار کرده، بلکه بدون هیچ ابهامی، به ارتکاب جرم اعتراف کرده است. جزئیات اعترافات او با نتایج پزشکی قانونی و شواهد صحنه جرم مطابقت دارد.»

بازپرس پس از بررسی مدارک و اعترافات، برای متهم قرار بازداشت موقت صادر کرد و تحقیقات تکمیلی برای شناسایی سایر افراد دخیل در حادثه آغاز شد.

نقش همدستان و گسترش ابعاد پرونده

با ادامه بازجویی‌ها، مشخص شد که متهم اصلی در زمان وقوع جرم در خانه‌ای زندگی می‌کرده که به واسطه آشنایی پدر کودک با خانواده او فراهم شده بود.

بر اساس گزارش‌های رسمی، مادر و خواهر متهم و همچنین پدر کودک مقتول نیز در جریان وقوع جرم نقش داشتند.

دادگاه این افراد را به اتهام معاونت در جرم، بی‌توجهی عامدانه و تسهیل وقوع جنایت مورد تعقیب قرار داد.

رأی دادگاه؛ اعدام برای متهم ردیف اول و حبس برای همدستان

در پایان مراحل دادرسی و با توجه به اعترافات، گزارش پزشکی قانونی، و شهادت‌های موجود، دادگاه کیفری استان آذربایجان غربی حکم خود را صادر کرد:

متهم ردیف اول (جوان ۱۹ ساله) به جرم تجاوز و قتل کودک بوکانی به اعدام در ملأعام محکوم شد.

سه متهم دیگر شامل مادر و خواهر متهم اصلی و پدر کودک، به اتهام معاونت در جرم و تسهیل وقوع جنایت هر یک به ۱۵ سال حبس تعزیری و مجازات‌های تکمیلی دیگر محکوم شدند.

دادگاه در رأی خود تأکید کرد که این احکام با لحاظ «شدت جرم»، «مطالبه اولیای دم» و «تأثر شدید افکار عمومی» صادر شده است.

تأکید بر شفافیت و رعایت حقوق متهمان

در جریان رسیدگی، رئیس کل دادگستری استان با اشاره به حساسیت اجتماعی پرونده گفت:«تمام مراحل دادرسی با رعایت کامل تشریفات قانونی و حضور وکلای مدافع متهمان و شکات انجام شد. دستگاه قضایی در این پرونده، ضمن اجرای عدالت، حفظ حقوق طرفین را به‌طور کامل مدنظر قرار داد.»

این موضع‌گیری، در پاسخ به نگرانی‌هایی بود که برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره روند قضایی مطرح کرده بودند.

تأیید حکم در دیوان عالی و اجرای آن در بوکان

پس از صدور رأی، متهمان از حکم صادره درخواست فرجام‌خواهی کردند.

اما دیوان عالی کشور با بررسی دقیق پرونده، در تیرماه امسال رأی صادره را تأیید کرد.

در پی این تصمیم، حکم اعدام متهم اصلی در سحرگاه شنبه، ۲۱ تیر ۱۴۰۴ در میدان مرکزی بوکان و در حضور جمعی از مردم، خانواده قربانی، و مسئولان قضایی اجرا شد.

به گفته منابع محلی، فضای اجرای حکم آمیخته با اندوه و خشم عمومی بود؛ جمعیتی که برای نظاره اجرای عدالت گرد آمده بودند، در سکوت، پایان یکی از دردناک‌ترین پرونده‌های کودک‌آزاری کشور را شاهد بودند.

دیدگاه روان‌شناسی در پرونده‌ای مثل مرگ «نیان جبرئیل‌پور» چند لایه دارد چون ما با یک تراژدی انسانی چندبعدی روبه‌رو هستیم که در آن عوامل خانوادگی، اجتماعی، شخصیتی و نهادی با هم تداخل داشته‌اند.

در ادامه یک تحلیل روان‌شناسی جامع در سه محور ارائه می‌دهم:

 ۱. تحلیل روان‌شناسی خانواده و پدر

رفتار پدر نیان را می‌توان از منظر چند اختلال یا الگوی شخصیتی بررسی کرد:

▪ الگوی «خودشیفتگی آسیب‌زا» (Pathological Narcissism)

افرادی که از این الگو رنج می‌برند، نیاز به کنترل و قدرت بر اعضای خانواده دارند. بی‌تفاوتی نسبت به رنج کودک، بی‌احترامی به همسر و استفاده از خشونت، نشانه‌هایی از نقص عاطفی و همدلی پایین هستند. در چنین تیپ شخصیتی، فرزند به‌جای آنکه موضوع عشق و مراقبت باشد، «ابزار کنترل و مالکیت» تلقی می‌شود.

▪ رفتارهای اعتیادی و پرخطر

مصرف مشروبات الکلی که مادر به آن اشاره کرده، ممکن است نشانه‌ای از فرار از مسئولیت، فقدان نظم هیجانی و وابستگی جبرانی باشد. در چنین شرایطی، والد نه‌تنها نمی‌تواند پناهگاه کودک باشد، بلکه خودش منبع تهدید و ناایمنی می‌شود.

▪ انکار و مکانیزم‌های دفاعی

احتمال اینکه پدر نشانه‌های آزار را «نبیند» یا نادیده بگیرد، ممکن است ناشی از مکانیزم دفاعی انکار باشد؛ یعنی ذهن فرد برای فرار از احساس گناه یا ترس از رسوایی، واقعیت دردناک را انکار می‌کند. این انکار، در محیط‌های بسته و مردسالار که «آبرو» بر «حقیقت» مقدم است، بیشتر دیده می‌شود.

 ۲. تحلیل روان‌شناسی کودک و اثرات آزار

آزار جنسی و جسمی در کودکان، به‌ویژه وقتی توسط افراد نزدیک رخ می‌دهد، سنگین‌ترین نوع تروما (trauma) است.

در مورد نیان، شواهد نشان می‌دهد که او به مدت چند ماه در محیطی زندگی کرده که در آن امنیت، حمایت و شنیده شدن وجود نداشته. پیامدهای چنین شرایطی در سایر کودکانی که زنده مانده‌اند معمولاً شامل موارد زیر است:

اضطراب شدید و کابوس‌های مکرر

احساس گناه و شرم («من باعث شدم این اتفاق بیفتد»)

ترس از حرف زدن، به‌ویژه وقتی آزارگر نزدیک خانواده باشد

بی‌اعتمادی عمیق نسبت به بزرگسالان

و در مواردی، «خاموشی یادگیری» (learned helplessness) یعنی کودک باور می‌کند هیچ اقدامی نمی‌تواند نجاتش دهد.

این سازوکار روانی باعث می‌شود قربانی حتی وقتی نشانه‌های واضح آسیب دارد، از کسی کمک نخواهد — درست همان‌طور که درباره‌ی نیان گفته شده بود: «تهدیدش کرده بودند که اگر چیزی بگوید، کتک می‌خورد.»

 ۳. تحلیل روان‌شناسی اجتماعی و محیطی

این پرونده فقط داستان یک خانواده نیست؛ نماد شکست شبکهٔ حمایت روانی و اجتماعی از کودکان است.

▪ فقر عاطفی و فرهنگی

در بسیاری از مناطق، هنوز فرهنگ «پنهان‌کاری خانوادگی» بر «حمایت از قربانی» غلبه دارد. وقتی آزار دیده در معرض خشونت قرار می‌گیرد، خانواده یا اطرافیان به‌جای گزارش به مراجع قانونی، از ترس آبرو سکوت می‌کنند — این سکوت، تداوم آزار را ممکن می‌سازد.

▪ نبود آموزش والدگری و سلامت روان

هیچ نظام آموزشی منسجمی برای آگاهی خانواده‌ها از رفتارهای پرخطر، تربیت عاطفی و نشانه‌های آزار کودک وجود ندارد. پدر نیان اگر آموزش دیده بود که هر کبودی یا تغییر رفتاری در کودک می‌تواند هشدار باشد، شاید زودتر دخالت می‌کرد (یا دست‌کم از بروز فاجعه جلوگیری می‌شد).

▪ بی‌توجهی نهادی

مادر بارها گفته بود که برای گرفتن حضانت یا اطلاع از محل زندگی دخترش به کلانتری و دادگاه مراجعه کرده اما پاسخی نگرفته است. از دید روان‌شناسی اجتماعی، این احساس بی‌پناهی و ناکارآمدی نهادها در نهایت موجب می‌شود قربانی در چرخهٔ آزار باقی بماند.

جمع‌بندی روان‌شناسی

پرونده نیان نمادی است از «شکست همزمان سه حلقهٔ حمایت روانی»:

۱. خانوادهٔ امن (که باید نخستین سپر کودک باشد)،

۲. نظام اجتماعی و فرهنگی (که باید قربانی را تشویق به افشا کند نه شرمساری)،

۳. نهادهای حمایتی و قضایی (که باید در نخستین مراجعه وارد عمل شوند).

از نظر روان‌شناسی، بازسازی جامعه بعد از چنین رویدادی فقط در گرو مجازات نیست، بلکه نیازمند آموزش سلامت روان، غربالگری خشونت خانوادگی و تربیت عاطفی والدین است.

اگر این چرخه‌ها اصلاح نشوند، هر سال کودکانی مثل نیان قربانی سکوت، ناآگاهی و بی‌تفاوتی خواهند شد.

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی