بازماندگان باشگاه میلیاردی

رسوایی ۲؛ در امتداد سینمــــای ده نمکی

«رسوایی ۲» از اواسط بهار روی پرده رفت و دو میلیارد و ششصد میلیون تومان فروخت. چیزی حدود یک میلیارد کمتر از «رسوایی یک» که سه سال پیش اکران شد و این یعنی به هر حال مخاطبان آن ریزش داشته اند. حال آنکه «رسوایی ۲» از حیث جلوه های ویژه رایانه ای چند گام جلوتر از استانداردهای سینمای ایران است و در تبلیغات فیلم هم روی آن تأکید و تمرکز زیادی وجود داشت. ده نمکی در رسوایی دو مطالبات همیشگی و مولفه های آشنای سینمایش را پی گرفت. عدالت طلبی و صراحت لهجه او همچنان در «رسوایی ۲» و در دیالوگهای پیرمرد روحانی (با بازی اکبر عبدی) به چشم می خورد. ضمن اینکه عبدی بازی درونی و کنترل شده تری دارد و آشکارا از بداهه گویی های او، نظیر آنچه در سری فیلم های «اخراجیها» دیده بودیم، فاصله گرفته است. ده نمکی مشخصاً تلاش کرده از لوده بازی کاراکترهایش بکاهد و بر طرح مسائل آسیب شناسانه حتی در قالب صحبت هایی با اندکی چاشنی طنز همت بگمارد. از سویی وی روی جلوه های ویژه فیلمش و کارکرد آنها در باور پذیر شدن داستان و تحت تأثیر قرار دادن تماشاگران حساب ویژه ای باز کرد. این بخش در جشنواره فجر ۳۴ کاندیدای دریافت جایزه هم بود که برنده جایزه نشد. ده نمکی با انتقاد از این مسئله چهار ماه پیش به «هفت» آمد و با لحن کنایی گفت: «کسانی که داوری فجر می کردند، فرق جلوه های ویژه میدانی و بصری را نمی دانستند و کارشناس نبودند! شاید فکر کردند ما زلزله «رسوایی ۲» را از یک مستند بریده ایم و در کار گذاشته ایم؛ آنقدر که واقعی و خوب بود».

در «رسوایی ۲» همچنان نشانه های ایدئولوژی گرایی های پررنگ ده نمکی در فیلمسازی را می توان دریافت.

ده نمکی علاقه مند بود فیلمش در نوروز روی پرده رود که با منتفی شدن آن، تا حدودی شانس فروش بالاتر را از دست داد. از سویی زمزمه های منفی درباره فیلم از سوی برخی تماشاگران که در جشنواره فجر شاهد آن بودند، ذهنیت ها را نسبت به «رسوایی ۲» تغییر داد؛ تا جایی که آنونس های تلویزیونی فراوان هم نتوانست به فروش خارق العاده آن بینجامد. ده نمکی هم برای این فیلمش از توسل به حاشیه سازی های تبلیغاتی مألوف خود اجتناب کرد تا در آرامش پروسه اکران خود را سپری کند و با رقمی کمتر از سایر ساخته های او از پرده کنار رود.

 من؛ فیلمی که نگرفت

دومین حضور فم فتال وار لیلا حاتمی پس از «آب و آتش» (فریدون جیرانی) در «من» ساخته سهیل بیرقی هم نتیجه درخشانی در گیشه به دنبال نداشت. فیلم با کاستی هایی در فیلمنامه و کارگردانی، سایر ارزشهای خود را کمرنگ دید و با وجود حضور در بخش سودای سیمرغ جشنواره ۳۴ فجر، تنها در دو رشته بهترین بازیگر Actor نقش دوم زن (بهنوش بختیاری) و نقش دوم مرد (امیر جدیدی) کاندیدا شد. «من» در گیشه هم خیلی غیر مترقبه عمل نکرد و سهم آن تنها دو میلیارد و سیصد میلیون تومان بود. البته سازندگان بی میل نبودند تقصیر این گیشه پایین تر از حد انتظار را به گردن مواردی چون خودداری تلویزیون از پخش تیزرها، بودجه محدود تبلیغات، نبود امکان تبلیغ فیلم در ماهواره و… بیندازند، اما کیست که نداند فیلم خوب اگر مورد قبول تماشاگران باشد، به هر ترتیبی خواهد فروخت. «من» اما به دلیل فضای نامتعارف خود از اقبال عامه تماشاگران محروم ماند و حتی حضور بازیگری در جایگاه لیلا حاتمی هم نتوانست امتیازی برای آن تلقی شود. هر چند حاتمی در این فیلم هم ابعادی تازه از قدرت بازیگری اش را به رخ کشید و از بازی درونگرایانه آشنای خود در قالب سیمای زنی آرام و متین فاصله گرفت.

«من» هر چند در رسیدن به تعریف یک تریلر ایرانیزه، الکن به نظر می رسد، اما آنرا می توان کوششی برای بارور شدن فیلم نوآرسازی در ایران با عنایت به مختصات بومی و التفات سینماگران به این گونه از فیلمسازی دانست. به ویژه وقتی در رجوع به تولیدات سینمای ایران با انبوهی از فیلم های اجتماعی یا کمدی مواجه می شویم که فقر ژانر را یادآور می شود. سازندگان «من» می توانستند با تأکید روی تم فیلم و فضای متفاوت آن، حتی با توجه به خامدستی هایش، مخاطبان بیشتری را جذب کار کنند. در واقع عدم معرفی دقیق فیلم را باید از جمله آسیب هایی دانست که روی فروش آن تأثیر منفی گذاشت. در فضای مجازی هم نحوه تبلیغات فیلم تعریفی نداشت و بدون توجه به اتمسفر پر رمز و راز اثر، حس و حالی شوخ و شنگ از تیزرها، پشت صحنه ها و صحبت های بازیگران فیلم به تماشاگر القا می شد. این را هم نباید فراموش کرد از بین گروه بازیگران فیلم متشکل از لیلا حاتمی، مانی حقیقی، امیر جدیدی و بهنوش بختیاری سه نفر اول اغلب کمتر تن به مصاحبه می دهند که ضعف جنبه های تبلیغاتی فیلم را موجب شد و نفر آخر هم به دلیل کارکرد کمدی اش در فیلم ها و سریالها، معرف مناسبی برای چنین فیلمی نبود.

اژدها وارد می شود؛ حیف از فروش پایین

رقم فروش دو میلیارد برای فیلمی که بستر برداشت ها و تأویل های متفاوت و گاه متناقضی شد و توانست مطابق با سلایق تعداد زیادی از اهالی رسانه و فرهنگ جلوه کند، آن هم برای فیلمسازی که هجو مبتذل و دم دستی اش (پنجاه کیلو آلبالو) سومین فیلم پرفروش امسال شده، تأسف بار است. گر چه این فروش در هر حال تابع تقاضای تماشاگر است و در نهایت چندان هم نمی توان به فیلمساز خرده گرفت! «اژدها وارد می شود» در عین کارکردهای آوانگارد در فرم و محتوا و انگ های جشنواره پسندی که به آن زده شد، به سبب نوآوریهایش در سینمای ایران و رجوعش به مولفه های سینمای مهجور وحشت، قابل تقدیر و تحسین است. در واقع معیار قرار دادن میزان فروش برای ارزیابی ارزشهای کیفی چنین فیلمی، قطعاً نمی تواند حق مطلب را ادا کند و شاخص مناسب و دقیقی باشد. چنین فیلم هایی که سلیقه مخاطبان عام را بر نمی تابند و قشر خاصی از تماشاگران را هدف گرفته اند، اصولاً در گیشه با توفیق چندانی مواجه نمی شوند. به ویژه آنکه ستاره های گیشه پسند نیز ندارند و شاخصه های موردنظر عامه تماشاگران را رعایت نکرده اند. با این وصف، فروش دو میلیاردی «اژدها وارد می شود» و جای گرفتن آن در رده چهاردهمین فیلم پرفروش امسال، نشان از رشد توقعات هنری تماشاگران از سینما Cinema دارد. ضمن اینکه برداشت های سهل و ممتنع از چنین فیلمی ـ که عمده آنها را می توان در نوشته های رسانه ها و مطبوعات لمس کرد ـ ، آنرا از چهارچوبهای صرف یک فیلم سینمایی Movie خارج می سازد و به آن زوایای عمیق تری می بخشد که نیاز امروز سینمای ایران و لازمه تماشاگران است.

عادت نمی کنیم؛ تحت الشعاع ناگزیر فرهادی

«عادت نمی کنیم» اگرچه به یک میلیارد و هشتصد میلیون فروش کلی در تهران و شهرستانها دست یافت، ولی مروری بر حواشی اکران آن، چینش بازیگران،‌ رعایت اصول سینمای گیشه و برخی دیگر از موارد این طور می نماید که باید بسیار بیش از این می فروخت. حضور بازیگر این روزها گزیده کاری مثل هدیه تهرانی طبعاً‌ باید عطش تماشاگران را برای دیدن او روی پرده عریض بیشتر کند؛ در صورتی که ظاهراً این ویژگی ستاره بودن تهرانی در سال های اخیر کمرنگ شده است. «روز مبادا» و «پل چوبی» دو فیلم اکران شده دیگر تهرانی در دهه ۹۰ هیچکدام نتوانستند فروش های خیره کننده ای داشته باشند و اگر هم داشتند، نمی شد آنرا تمام و کمال به پای این بازیگر نوشت. ضمن اینکه در بررسی فیلم،‌ هدیه تهرانی فارغ از نحوه قرارگیری نامش در عنوان بندی، نقش اول «عادت نمی کنیم» محسوب نمی شود.

از سوی دیگر محمدرضا فروتن،‌ ستاره دهه های ۷۰ و ۸۰ سینمای ایران در دهه ۹۰ توفیق گیشه ای خاصی نداشته است. می ماند حمیدرضا آذرنگ و ساره بیات که در عین توانایی های بازیگری و تکنیکی بودنشان، برای گیشه امتیازی تلقی نمی شوند. پس در می یابیم ویترین فیلم آنچنان باب طبع گیشه امروز نیست. از سویی اصولاً منتقدان در مواجهه با فیلم هایی در این حال و هوا،‌ میزان را سینمای اصغر فرهادی قرار داده اند و با یک چوب همه را می رانند. همان اتفاقی که اخیراً‌ در مقیاس های متنوع برای فیلم های «ملبورن»،‌ «شکاف» و… افتاده است. البته «عادت نمی کنیم» و دیگر آثار مشابه نامبرده به جهت ضعف در پرورش کاراکتر و پنهانکاری های بعضاً‌ ناشیانه در ایجاد گره افکنی و تعلیق،‌ تنها شبحی از سینمای فرهادی هستند. همین مسئله موجب می شود فیلم از حیث تکیه بر افتخارات هنری در بخش بازاریابی و اکران، لنگ بزند. عادت نمی کنیم در فجر ۳۴ تنها در دو رشته بهترین بازیگر اول زن (بیات) و نقش دوم مرد (آذرنگ) نامزد شد،‌ اما جایزه ای را تصاحب نکرد. هر چند بازی آذرنگ در این فیلم جزو تأثیرگذارترین ویژگی های فیلم بود و سطح بازیهای فیلم را ارتقای مشهودی بخشید،‌ ولی همچنان کمکی به افزایش فروش فیلم نکرد.

سازندگان حتی با استفاده از نوعی املای ابداعی،‌ «آآآدت نمی کنیم» را به عنوان جایگزین «عادت نمی کنیم» رونمایی کردند که در حد یک ایده معمولی و نه چندان کارا در معرفی فیلم باقی ماند. حواشی کنار گذاشتن فیلم از پرده در حین اکران به دلیل تبلیغات ماهواره ای هم خیلی به کار نیامد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

اخبار زیر را از دست ندهید:

فیلم لحظه رفتار خشن پلیس ایران با متهم فراری در پمپ بنزین + فیلم

واکنش ناجا به انتقال خودروی حامل دوکودک به پارکینگ + عکس 2 کودک

فیلم دهشتناک آزار و اذیت زن باردار در خانه سگی یک مرد وحشی (16+) + تصاویر

ارتباط کثیف دوست پسر دختر 14 ساله با خواهر شوهردار نازنین

دردسر عجیب خواستگاری استاد دانشگاه از دختر دانشجو

قاتل پس از اذیت و آزار دختر 15ساله را با 61 ضربه چاقوکشت+عکس

پزشک کثیف به زن باردار هم رحم نکرد! + عکس

 

نخستین عکس آقای بازیگر پس از جدایی از همسرش

نگار جواهریان علاوه بر بازیگری دو شغل دیگر هم دارد! +عکس

ممنوع التصویر شدن مجری سرشناس ایرانی بخاطر فعالیت در فضای مجازی +عکس

کدخبر: 229615 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟