قتل وحشیانه یک دوست بعد از آزادی از زندان در عالم مستی / من قاتل نیستم!

به گزارش رکنا، شامگاه ۲۹ آبان ماه سال ۱۴۰۱ وقوع درگیری خونین در یکی از خیابان‌های تهرانپارس به پلیس اعلام شد. در این درگیری پسر ۳۵ ساله‌ای به نام بهروز به شدت زخمی شده بود که به بیمارستان منتقل شد اما در نخستین ساعات بامداد سی آبان ماه تسلیم مرگ شد.

 با مرگ مرد جوان ماموران به پرس و جو از شاهدان پرداختند و دریافتند عامل جنایت پسر سابقه داری به نام کیانوش بوده است. با اطلاعاتی که شاهدان داده بودند کیانوش ۲۱ ساله ردیابی و دستگیر شد و به درگیری خونین اعتراف کرد.

تشریح جنایت

وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: دو سال قبل به خاطر سرقت به زندان افتادم و حبس و رد مال محکوم شده بودم اما چون توان پرداخت آن را نداشتم دوستانم به من و خانواده‌ام کمک کردند تا توانستم بعد از پایان دوره محکومیتم، رد مال کنم و آزاد شوم.

 وی ادامه داد: بعد از آزادی از زندان در محل متوجه شدم دوستانم پشت سرم حرف زده‌اند. آنها بارها سر من منت گذاشته بودند. چند بار با دوستانم سر این موضوع درگیر شدم و بهروز هم به هواخواهی از دوستانم با من دعوا را شروع کرد. گمان می کنم دوستانم با حرف هایشان او را بر علیه من تحریک کرده بودند که مقابل خانه مان آمد و با من درگیر شد.

وی به قتل اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.

وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد گفت: آن شب در خانه بودم و میهمان داشتیم که بهروز با لگد در حیاط خانه‌مان را شکست و وارد خانه شد حتی به مادرم هم که در حیاط بود یک لگد زد و من از دیدن رفتار بهروز به شدت شوکه شدم. من همان موقع به انباری خانه‌مان رفتم و شمشیر ۶۰ سانتی را برداشتم. او به دنبالم به انباری آمد و آنجا مرا به شدت کتک زد من هم در یک لحظه با شمشیر یک ضربه به او زدم.

 وی ادامه داد: من ضربه‌ های مرگبار را به او نزدم. در آن درگیری چند نفر دیگر هم شرکت داشتند. به همین خاطر بهروز به دشت زخمی شده بود. وقتی بهروز خونین روی زمین افتاد من و دوستانم می‌خواستیم او را به بیمارستان برسانیم اما قبول نکرد و چند دقیقه بعد متوجه شدم دوستانش او را به بیمارستان رسانده‌اند و ۶ صبح روز بعد در بیمارستان فوت شده بود .

قاضی گفت: شاهدان گفته اند تو با شمشیر و از پشت سر به او ضربه ها را زدی. چه دفاعی داری؟

 که متهم پاسخ داد: من فقط به کتف و دست او ضربه زدم.

قاضی گفت: در شب درگیری مشروب خورده بودی؟

 که متهم پاسخ داد: من و مقتول هر دو آن شب مست بودیم ولی من اتهام قتل را قبول ندارم. ممکن است شخص دیگری در آن درگیری ضربه‌های مرگبار را به بهروز زده باشد. من بی گناه هستم.

در این میان برادر و سه خواهر قربانی برخاستند و او را دروغگو خواندند. برادر قربانی گفت: ما قبول داریم برادرمان اهل دعوا بود اما موضوعی که باعث شده ما به صدور حکم قصاص اصرار داشته باشیم این است که متهم برادرمان را از محل درگیری تا در خانه دنبال کرده و زمانی که کیانوش قصد داشته وارد خانه شود ضربه آخر را به نخاع او زده و وحشیانه برادرمان را کشته است. او نیت قتل برادرمان را داشته است. به همین خاطر حاضر به گذشت نیستیم.

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

وبگردی