ربودن پسر مرد معروف بازار شهریار به سبک فیلم های هالیوودی + جزییات

 به گزارش رکنا ، چند روز قبل مرد جوانی به پلیس تهران مراجعه کرد و از ناپدید شدن پسر 14 ساله‌اش خبر داد: ارشیا روز گذشته به همراه یکی از دوستانش به نام بابک که 4 سالی از او بزرگتر است برای تفریح از شهریار به تهران رفتند، اما دیگر نه از پسرم خبری شد نه از بابک، خانواده او نیز نگرانش هستند.

با شکایت مرد جوان، تحقیقات برای یافتن دو پسر گمشده آغاز شد. چند روزی از این ماجرا گذشته بود که پدر ارشیا بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و این بار از ماجرای ربودن پسرش و دوست او خبر داد.

مرد جوان گفت: شخصی ناشناس با من تماس گرفت و مدعی شد ارشیا و بابک را ربوده است و برای آزادی پسرم 200 میلیون تومان خواستند. آنطور که آدم‌ربا می‌گفت با خانواده بابک هم تماس گرفته و درخواست پول کرده بودند. مرد ناشناس ما را تهدید کرد که از این ماجرا حرفی به پلیس نزنیم در غیر این صورت پسرم را زنده نخواهند گذاشت. حتی در تماس‌هایشان صدای پسرم را برایم پخش می‌کردند که التماس می‌کرد پولی که آدم‌ربا می‌خواهد، بدهیم تا زنده بماند. از ترس اینکه نکند بلایی سر پسرم بیاورند از ماجرای باج‌خواهی و ربودنش حرفی نزدیم. اما ترسیدم پول را بدهم و آنها پسرم را بکشند برای همین با گذشت چندروز از درخواست آدم ربایان تصمیم گرفتم این ماجرا را به پلیس خبر دهم.

با اطلاعات جدیدی که پدر ارشیا در اختیار کارآگاهان قرار داد، آنها آموزش‌های لازم را به مرد جوان دادند و از او خواستند با آدم‌ربایان قرار بگذارد. محل قرار خیابانی خلوت و بدون دوربین مداربسته بود و پدر ارشیا باید کیف حاوی پول‌ها را در سطل زباله‌ای می‌انداخت و آنجا را ترک می‌کرد. طبق قرار، پدر ارشیا ساک مشکی حاوی پول‌ها را داخل سطل زباله انداخت و آنجا را ترک کرد. یک ساعتی مأموران در کمین نشستند تا اینکه دو مرد جوان به سطل زباله نزدیک شده و ساک مشکی را برداشتند و مأموران بلافاصله آنها را بازداشت کردند. دو مرد جوان در تحقیقات به ربودن پسر 14 ساله اعتراف کردند اما مدعی شدند بابک نیز در این ماجرا با آنها همدست بوده است. با اعتراف آنها، مخفیگاهشان شناسایی شد و پسر نوجوان آزاد اما بابک نیز بازداشت شد. متهمان در اختیار اداره آگاهی قرار گرفته و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.

نقشه گروگانگیری

ارشیا را چطور شناسایی کردید؟بابک از اقوام‌مان بود. مدتی قبل در بازی‌های آنلاین اینترنتی با ارشیا دوست شده بود و به طور خیلی اتفاقی فهمیده بود که پدر ارشیا از بازاری‌های معروف شهریار است و وضع مالی خوبی دارد. من مشکل مالی داشتم به شوخی به بابک گفتم در میان دوستانت کسی نیست که وضع مالی خوبی داشته باشد و بتوانیم او را گروگان بگیریم و پولی به جیب بزنیم. ولی وقتی بابک گفت ارشیا خانواده پولداری دارد شوخی به جدی تبدیل شد. قرار شد آنها به تهران بیایند وقتی در خیابانی خلوت از ماشین پیاده شدند ما در آنجا به کمین آنها نشسته بودیم. به محض دیدن بابک و دوستش به سمتشان رفتیم و هر دو را با تهدید گروگان گرفتیم تا ارشیا از همدستی بابک بویی نبرد. بعد هم آنها را به مخفیگاهمان بردیم و ارشیا را به اتاقی منتقل کردیم و به دروغ گفتیم که بابک را در اتاق دیگر زندانی کرده‌ایم. درصورتی که از او خواستیم به خانه یکی از دوستانمان برود و تا زمانی که پول را از خانواده ارشیا نگرفتیم خودش را نشان ندهد.

 با 200 میلیون تومان ارشیا را آزاد می‌کردید؟ نمی دانم. شاید وقتی دستمان به پول‌ها می‌رسید وسوسه می‌شدیم که از خانواده‌اش بیشتر پول بگیریم.

در این مدت او را شکنجه هم می‌کردید؟شکنجه که نه، اما کتکش زدیم که خانواده‌اش بترسند و زودتر پول بدهند.

وبگردی