سرنوشت تلخ سارا برای فرار از تنهایی / در باتلاق سیاه فرو رفت + جزییات
حوادث رکنا: من ساراهستم که برای رهایی از تنهایی در منجلاب اعتیاد گرفتار شده ام هیچ وقت یادم نمی آید دوست و همزبانی داشته باشم هیچ کس مرا باور نداشت از کودکی با ایجاد تنش دوست داشتم مورد توجه قرار گیرم اما مدام سرزنش شدم و زیر کتک های پدر ومادرم در تنهایی خودم فرو رفتم....
به گزارش رکنا، سارا در حالیکه به راحتی روی صندلی نشسته است از دوستان زندگی اش را اینطور می گوید: درابتدای کودکی هیچ بلد نبودم و یادم می آید که در مدرسه با هیچکس نمی توانستم ارتباط برقرار کنم . در سال اول ابتدایی هیچ دوستی نداشتم و والدین م فقط می خواستند آدم خوبی باشم ، نتوانستم اول ابتدایی را طی کنم و سال بعد هم در همان پایه درس خواندم ، در حالی که همیشه در ارتباط با دیگران مشکل داشتم ، وقتی بزرگتر شدم تنش داشتن با دوستان و همسایگان کار همیشگی ام بود ، من در همه ارتباطاتم مشکل داشتم و چالش ایجاد می کردم ، از دست والدینم ناراحت بودم که به جای حمایت مرا تنبیه می کردند ، اینقدر در جامعه و بین دوستانم احساس تنهایی می کردم که این موضوع وادارم می کرد کاری بکنم تا دیگران مرا دوست داشته باشند ، متاسفانه برای رسیدن به این هدف هر کاری می کردم و باعث می شد ارتباط من و پدر و مادرم هر روز خرابتر شود ، همیشه به دلیل رفتارهای بدی که در بیرون انجام می دادم در خانه تنبیه می شدم و این فاصله میان من و والدینم را زیاد می کرد.
همیشه کتک می خوردم ، من نیاز به جایگاهی امن داشتم اما نتوانستم آن را پیدا کنم درنهایت به کوچه و خیابان و دوستان خود پناه بردم و کم کم فرهنگ کوچه و خیابان را یاد گرفتم که با سیگار آشنا شدم ، در بیرون از خانه سیگار می کشیدم ، روزی یک پاکت مصرف می کردم که روزی متوجه شدم به یک مصرف کننده مواد مخدر تبدیل شده ام ، مواد مونس و همدم من شد ، احساس تنهایی و بی کسی را با مواد جبران می کردم ، شکست های زیادی در زندگی خورده ام ، حال خوبی ندارم ، میخواهم ترک کنم و به کانون خانواده برگردم ..
وقتی انسان بی هدف و بی انگیزه می شود به این نوع زندگی عادت می کند و ریشه امید را می خشکاند ، میان این اجتماع تنها شده ام ...
نگاه کارشناسی
زهرا بیات کارشناس ارشد روانشناسی
سارا فرزند دوم از یک خانواده پر جمعیت است پدرش بی سواد و مادرش خانه دار بود که بنا به اظهارات سارترابطه گرم و صمیمانه ای بین اعضای خانواده برقرار نبوده و درگیری لفظی ، تحقیر ، توهین جزء لاینفک زندگی آنان بوده ، او در کودکی و نوجوانی به کرات شاهد درگیری فیزیکی و کتک کاری بین اعضای خانواده بوده است ، پدر بسیار عصبی و فوق العاده بد دهن بوده ، او به هیچ وجه والدین را به خود نزدیک احساس نمی کرده است که بتواند احساسات و عقاید خود را با آنان در میان بگذارد .
متاسفانه سبک تربیتی و حمایتی والدین بسیار ضعیف بوده است که منجر به بروز اعتیاد شده ، والدین بر اثر عدم توانایی کنترل رفتار و تنبیه شدید موجب به وجود آوردن عقده حقارت در فرزند شده اند و در نهایت زمینه ساز رفتارهای نابهنجار در فرد شده اند.
متاسفانه در این کیس فرد به علت احساس درماندگی ، ناکامی ، عدم کفایت و رهایی از تنهایی و فشار روانی درگیر رفتارهای پرخطر شده است ، فرد مورد توجه خانواده واقع نشده است و آماده کجروی و ناسازگاری است ، توسط والدین پذیرفته نشده است و با محرومیت عاطفی و فقدان مهر مادری روبه رو شده است بنابراین محبت و عواطف دیگران را به خوبی درک می کند ، فاقد قدرت سازش است .
عدم ایجاد رابطه عاطفی در خانواده باعث عدم رشد استقلال طلبی فرد شده و رفتار خردمندانه ای ندارد ، مهربانی پدر را درک نکرده و باعث نامتعادل شدن شخصیت وی شده است .
نابسامانی خانواده ، محدود بودن روابط ، عدم تربیت صحیح و خشونت در خانواده باعث آلوده شدن فرد به مصرف مواد شده است .
* فقدان ارزشهای مذهبی و اخلاقی
* محرومیت های عاطفی
* ضعف در مهارت خود آگاهی ، شکست ها و ناکامی ها در خانواده
* عزت نفس پایین ، کمبودهای شخصیتی
* احساس حقارت
* اختلالات روحی و روانی
عوامل خانوادگی :
- نفاق و ناسازگاری در محیط خانواده
- سطح سواد پایین والدین
- عدم آگاهی نسبت به روشهای تربیتی والدین
- عدم وجود ارتباطات دوستانه و صمیمانه میان والدین و فرزندان ازجمله علل خانوادگی این مسله به شمار می رود.
عوامل اجتماعی
فقدان توانایی مالی
عدم حمایت اجتماعی
دوستان و اطرافیان آلوده
عدم مهارتهای اجتماعی
فقر فرهنگی و اقتصادی
در اعتیاد و ناهنجاریها نقش بسزایی دارند.
سرا به دنبال سرزنش های پی درپی در صدد انتقام از خود و رهایی از تنهایی به اعتیاد روی آورده است آزارهای پدرومادرناشی از عدم آگاهی سرانجام دختر جوان را به ناهنجارهایی مختلف سوق داده است.
چه تحلیل یک جانبه ای .پس ساراتواین شرایط حتما بایدمیرفته موادمصرف میکرده .بقیه هم تواین شرایط دست خودشون نیست حتما موادمصرف کنن .درحالی که کسی که معتادمیشه اولین مقصرخودش هست بعدخانواده