دختر دانشگاه تهران ایدز گرفت ! / اقدام به خودکشی طناز در کوه !
دختر استاد دانشگاه که با دچار سردرگمیهای زیادی است، روز به روز رابطهاش با خانوادهاش تیره و تار میشود و قرار نیست شرایط برای او بهتر شود.
به گزارش اختصاصی رکنا، چندی قبل پدری 45 ساله به کلانتری 123 نیاوران مراجعه کرد و ناپدید شدن دخترش را به پلیس گزارش داد. او که استاد دانشگاه است با ابراز نگرانی شدید به پلیس گفت که دخترش طنار پس از ناپدید شدنش جواب هیچ تلفنی را نداده است.
تحقیقات پلیس آغاز میشود و طناز نیز پس از مدتی سر و کله اش پیدا میشود. پلیس طی تحقیقاتی متوجه می شود که طناز با دو برادر بزرگ خود رابطه خوبی ندارد و اصولا فردی نابهنجار است.
پدر طناز، پس از پیدا شدن دختر 18 ساله اش هیچ برخوردی با او نمیکند و این رفتار طناز را زیر سوال نمیبرد. طناز بعد از آمدنش به خانه، رفتارش با خانواده سرشار از پرخاش بود ولی پدر و مادر مراعات حال او را میکردند و با او مدارا میکردند.
طناز از کودکی نیز در خانه دوستش، زمان زیادی را سپری می کرد. او در سنین بالاتر نیز دست به مسافرت های تنها با دوستانش میزد و خیلی توانایی تعامل با خانواده اش را نداشت.
روزی طناز تصمیم میگیرد به تنهایی به شمال کشور سفر کند، او وسایلش را جمع میکند تا عازم شمال شود و در میان وسایلش با خود ماده مخدر گل را حمل میکرد. طناز وقتی که به شمال میرسد در مکان عمومی شروع به استعمال گل میکند و ناگهان گشت زنی پلیس به او مشکوک میشود و پس از بررسی ها لازم، او را بدلیل حمل و استعمال ماده مخدر، دستگیر میکند.
پدر طناز فورا خود را به دخترش میرساند و با گذاشتن وثیقه او را آزاد میکند و علت را از طناز پیگیر میشود، دختر در ابتدا منکر استعمال ماده مخدر می شود و ماریجوآنا را متعلق به دوستش می داند.
مدت ها میگذرد و خانواده در شوک دستگیری طناز بودند، پدر و مادر نیز به مشاور یا روانشناس مراجعه میکنند تا نحوه برخورد با طناز را جویا شوند و در گام بعدی چرایی نزدیک شدن طناز به مواد مخدر را مطلع شوند.
طناز که پس از آن ماجرا بیشتر زیر ذرهبین خانواده رفته بود، برادرانش نیز بر روری رفتارهای او حساس بودند. روزی برادر طناز به بوی بدی در خانه مشکوک میشود و منبع بوی بد را دنبال میکند و متوجه میشود که این بوی تند از اتاق خواهرش است.
برادار طناز درست فهمیده بود، او وقتی درب اتاق طناز را باز میکند متوجه میشود که خواهرش در حال استعمال ماریجوآنا است. برادر جا میخورد و با حالتی عصبانی، خواهرش را سرزنش میکند. اما طناز به صورت پرخاشگرانه با برادرش برخورد میکند و شیئی برنده را به رگ دستش میزند و تهدید میکند که اگر برادرش به اولیایش چیزی بگوید، رگش را عمیق تر از حالا میزند.
برادر که از این اقدام طناز به وحشت آمده بود، سکوت میکند و چیزی به پدر و مادرش نمیگوید.
روز به روز حال طناز بدتر میشود و روانشناسان نیز به پدر و مادر طناز توصیه میکنند که دخترشان را به روانپزشک ببرند. خانوادهاش او را نزد روانپزشک میبرند و پس ازمدتی طناز تحت نظر دکترش، داروهایی برای بهبود احوالش مصرف کرد و برای روزهایی حالش بهتر بود و مشکلی با خانواده نداشت اما طولی نکشید که طناز خودسرانه داروها را به بهانه اینکه دیگر هیچ مشکلی ندارد، قطع کرد.
پس از قطع داروها رفتارهای نابهنجار طناز بازمیگردد و حتی با دوستان نزدیکش درگیری های فیزیکی پیدا میکرد و بارها پای پلیس به ماجرایی که یک سر آن به طناز وصل بود، به میدان میآمد.
روزی که طناز همراه دوستانش برای کوهنوردی به یکی از مراتع مرتفع رفته بود، یکی از پسرانی که قبلا با او در ارتباط بود، به او زنگ میزند و خبر بدی را به او میدهد. دوست سابق طناز در تماس تلفنی به او میگوید که در طی رابطه جنسی که با او داشته، از طناز ایدز گرفته است. طناز که این حرفها برایش شوکهآور بود، به صورت قابل توجهی آشفته میشود و کنترل خودش را از دست میدهد و از دوستانش فاصله می گیرد. پس از مدتی ناگهان صدای جیغی، توجه دوستان طناز را جلب میکند. طناز در حل افتادن از منطقه مرتفع به پایین بود و دوستان با بهت فراوان به سمتش میروند و او را به بیمارستان می برند.
بعد از این ماجرا طناز که از این حادثه جان سالم به در برده بود و تنها آسیب جسمانی دیده بود، اوضاع روانی و فکریش بدتر میشود.
بعد از اینکه طناز از بیمارستان به خانه میرود، شبی با پدر و مادرش دچار اختلاف شدید میشود و نزاع کلامی بین آنها شکل میگیرد اما این نزاع شدت میگیرد و طناز مشتهای سهمگینی به پدر و مادر خود می زند، به طوری که مادر، صورتش ورم و پدر نیز از ناحیه دست مصدوم میشود. طناز بلافاصله با جسمی تیز، رگ دستش را به صورت عمیق میزند.
برادرها فورا با پلیس و اورژانش تماس میگیرند و ماجرا را برای آنها توضیح میدهند. کلانتری که سابقه تماسها درباره طناز را در دست داشت به اورژانس گزارش و اطلاع میدهد که طناز نیاز به مراقبتهای ویژه دارد.
طناز که از خودکشی جان سالم به در بره بود، کارش به تیمارستان روزبه میرسد و پدر و مادر او نیز در حال پیگیری درمان او هستند و خودشان نیز برای زندگی بهتر و درک اوضاع، به روانشناس رفتهاند.
مشاور کلانتری نیاوران در گفتگو با خبرنگار رکنا درباره داستان تلخ طناز، عنوان کرد: به والدیدن توصیه میشود که در مراحل اولیه رشد جسمی-روحی فرزند حتما به روانشناس مراجعه کنند.
مشاور کلانتری نیاوران با بیان اینکه پدر و مادر طناز به صورت افراطی با فرزندشان مدارا میکردند، گفت: طناز متوجه شده بود که پدر نظارت درست و اندازهای بر آن ندارد و خود دختر نیز از این ماجرا سو استفاده میکرد. متاسفانه طناز در 17 سالگی دچار اختلال روانی(چیزی شبیه دو قطبی) می شود.
وی ادامه داد: طناز مطالبه گری از پدر را از سن کم یاد گرفته بود و بدلیل ضعف خانودگی، طناز از خانواده باج میگرفت.
خبرنگار: عرفان بیوکنژاد
ارسال نظر