مرد تهرانی پسر مورد علاقه‌ خواهرش را کشت / او محاکمه شد

 متهم که تلاش کرده بود مقتول را به دست پلیس بدهد زمانی که قصد داشت او را به ماموران تحویل دهد با وی درگیر و باعث مرگش شد.

این قتل دو سال قبل اتفاق افتاد. آن زمان رانندگان به پلیس خبر دادند مرد جوانی که طناب‌پیچ‌ شده وسط اتوبانی در جنوب تهران جانش را از دست داده است.

وقتی ماموران به محل رسیدند جسد مرد را پیدا و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها از طریق پلاک خودرویی که مقتول از آن پیاده شده بود عاملان قتل را شناسایی کردند. متهمان که سعید و محمد نام دارند در تحقیقات به جزئیات حادثه اعتراف کردند اما مدعی شدند قصد قتل نداشتند.

سعید به ماموران گفت: مدت‌ها قبل مقتول که اسماعیل نام داشت با خواهرم در شهرستان آشنا شد. آنها با هم رابطه پنهانی داشتند. اسماعیل خودش را از اهالی غرب کشور معرفی کرده بود. ما چند بار گفتیم اگر خواهرم، نازی، را می‌خواهی به خواستگاری بیا اما نیامد و بعد هم خواهرم را اغفال کرد و فراری داد. ما از او شکایت کردیم و حکم جلب هم داشتیم.

متهم ادامه داد: روز حادثه مادرم با من تماس گرفت و گفت اسماعیل زنگ زده و گفته نازی را به ترمینال جنوب برده، برو و خواهرت را تحویل بگیر. من هم به همراه محمد، پسردایی‌ام، به محل رفتیم. اول آنها را ندیدیم اما بعد خواهرم را دیدم که روی سکو نشسته و گریه می‌کند. مردم هم اسماعیل را گرفته بودند و او را می‌زدند. جلو رفتم و با خواهرم صحبت کردم. متوجه شدم اسماعیل طلاهای خواهرم را گرفته و نازی را در ترمینال رها کرده است. پیش پلیس ترمینال رفتم و گفتم من حکم جلب این مرد را دارم اما آن مامور گفت به من ربطی ندارد. جلو رفتم و با کمک محمد، اسماعیل را گرفتیم. دست و پای او را با کش موتور بستیم و سوار ماشین کردیم و به کلانتری بردیم. مامور کلانتری هم او را قبول نکرد و گفت این پرونده به منطقه ما مربوط نمی‌شود. پسردایی‌ام با شوهرخواهرش که پلیس است تماس گرفت. قرار شد ما اسماعیل را تحویل او بدهیم، به سمت کلانتری محل خدمت داماد دایی‌ام حرکت کردیم. در ترافیک بودیم که یک‌دفعه اسماعیل دستش را باز و سعی کرد از ماشین پیاده شود. با او درگیر شدم و حین کشمکش، او فرار کرد. یک‌دفعه وسط اتوبان افتاد و بلند نشد. ما با اورژانس هم تماس گرفتیم اما اورژانس هم دیر رسید بعد هم ما از ترس فرار کردیم.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی اولیای دم درخواست قصاص کردند و متهم یک بار دیگر ادعاهایش را تکرار کرد.

سپس پسردایی او در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و سعید چند بار با پلیس تماس گرفتیم و می‌خواستیم این مرد را به پلیس تحویل دهیم؛ اما ماموران او را تحویل نگرفتند و همین موضوع باعث مرگ اسماعیل شد. من اتهام آدم‌ربایی و معاونت در قتل را قبول ندارم.

در پایان هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. متهم ردیف دوم نیز به حبس محکوم شد.