اجیر کردن مرد جوان بخاطر سنگ های قیمتی / قاتل اجیرشده 100 میلیون گرفته بود + حکم دادگاه

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از اوایل مهر ماه سال 99 با شکایت یک زن میانسال آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود از ناپدید شدن همسرش خبر داد و گفت: همسر 57ساله ام به نام محمود چند روز قبل درباره معامله سنگ های قیمتی با شخصی ناشناس، تلفنی گفت و گو کرد اما درباره معامله حرفی به من نزد. دو روز قبل محمود از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. در 48 ساعت گذشته چندین بار با او تماس گرفتم اما او پاسخ نداد و گوشی موبایلش خاموش شد .می ترسم بلایی سرش آمده و ناپدید شدن همسرم با معامله سنگ های قمیتی ارتباط داشته باشد.

تماس های پی در پی رازگشای جنایت خاموش

با این شکایت ماموران در نخستین گام از تحقیقات به ردیابی گوشی موبایل محمود پرداختند و دریافتند گوشی او آخرین بار در محدوده پاکدشت آنتن  دهی داشته و سپس خاموش شده است. ماموران به بررسی ریز مکالمات تلفنی مرد میانسال پرداختند و دریافتند وی از یک هفته قبل با مردی به نام امید تماس های تلفنی مکرر داشته است. بررسی آنتن دهی گوشی موبایل امید نیز نشان می داد موبایل او نیز همان روز در پاکدشت آنتن دهی داشته است. در حالی که فرضیه دست داشتن امید در ماجرای ناپدید شدن محمود قوت گرفته بود امید بازداشت شد.

وی که سعی داشت خودش را بی اطلاع از ماجرای ناپدید شدن مرد میانسال نشان دهد وقتی در بن بست اطلاعاتی گرفتار شد لب به اعتراف گشود و پرده از حقیقت برداشت.

اعتراف به قتل

وی گفت: 2 هفته پیش پیامکی مبنی بر اینکه من روستایی  و بی سواد هستم و سنگی قیمتی پیدا کرده ام و می خواهم آن را بفروشم» برای چند نفر ارسال کردم. محمود تنها کسی بود که با من تماس گرفت او گفت می خواهد سنگ را بخرد. ما چند بار با هم تلفنی صحبت کردیم و قرار شد مبلغ 350 میلیون تومان سنگ را به او بفروشم. ما باهم قرار گذاشتیم و من سنگ را که داخل جعبه ای چوبی قرار داده بودم به او دادم و 350 میلیون تومان از او پول گرفتم.  اما دو روز بعد محمود در حالی که عصبانی بود با من تماس گرفت و گفت  سنگ قلابی بوده است. او می گفت سرش کلاه گذاشته ام.اما من به او توضیح دادم سنگ قیمتی است و حتی  شناسنامه هم  دارد. قرار شد تا در قرار ملاقات  بعدی شناسنامه را به او بدهم.

وی ادامه داد: سنگ شناسنامه ای نداشت و من می ترسیدم محمود سراغم بیاید و پولش را پس بگیرد نقشه قتل او را کشیدم. من با کارگرم به نام وحید که می دانستم که نیاز مالی شدید دارد صحبت کردم و از او خواستم تا در ازای دریافت 100 میلیون تومان محمود را بکشد وحید هم پذیرفت. فردای آن روز  مبلغ 2 میلیون تومان به عنوان پیش پرداخت به وحید  دادم و همراه او به محل ملاقات در پاکدشت رفتیم. وحید در یک لحظه به محمود شلیک  کرد و او را کشت و جسدش را همانجا دفن کرد.

با اظهارات این مرد بقایای جسد کشف و وحید نیز بازداشت شد.

او به قتل اعتراف کرد و گفت از سوی امید برای جنایت اجیر شده بود.

به دنبال بازسازی صحنه جرم برای متهمان کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها از خود دفاع کردند.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه، اولیای دم برای دو متهم درخواست قصاص را مطرح  کردند.

سپس وحید در حالی که سرش را پایین انداخته بود روبه روی قضات ایستاد و گفت: من از خانواده محمود شرمنده هستم و حتی نمی توانم به آنها نگاه کنم. امید صاحبکارم بود و می دانست مشکل مالی دارم .او با وعده پرداخت 100 میلیون تومان فریبم داد تا محمود را بکشم. من اصلا محمود را نمی شناختم و هرگز او را ندیده بودم. صاحبکارم فقط  2 میلیون تومان پول به من داد.

وی ادامه داد: هر بار برای گرفتم مابقی پول سراغ امید می رفتم بهانه می آورد و امروز و فردا می کرد تا اینکه دستگیر شدم. باور کنید اگر نیاز مالی نداشتم و خانواده ام با مشکل روبه رو نبودند فریب امید را نمی خوردم.من قتل را قبول دارم.

سپس امید روبه روی قضات ایستاد و منکر جرمش شد.

وی گفت: من قبلا در پلیس آگاهی تحت فشار روانی به اجیر کردن وحید برای قتل اعتراف کرده بودم اما حالا می گویم بی گناه هستم. من اصلا در جریان قتل نبودم و وحید را هم اجیر نکردم. آن روزبا محمود قرار گذاشتم تا شناسنامه سنگ را به او بدهم. شاگردم وحید هم همراهم سر قرار آمد. اما یکباره محمود شروع به داد و فریاد کرد و وحید که عصبانی شده بود با اسلحه او را کشت. من بی دلیل بازداشت شده ام.

اعتراض به حکم دادگاه

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده وحید را به قصاص و به جرم حمل اسلحه به 5 سال زندان محکوم کردند. امید نیز به جرم معاونت در قتل به 20 سال زندان محکوم شد.

با صدور حکم دادگاه، دو متهم به آن اعتراض کردند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند. وحید اعلام کرد از سوی صاحب کارش برای قتل اجیر شده و انگیزه ای برای جنایت نداشته است اما امید طی نامه ای به قضات نوشت بی گناه است و از نیت وحید برای قتل اطلاعی نداشته است.

با اعتراض دو متهم به حکم صادره،  پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد تا از سوی قضات عالی رتبه بار دیگر بررسی شود.

کدخبر: 934908 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟