اعدام برای پسر جوانی که عمویش را در ورامین کشت + انگیزه و جزییات

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از خرداد ماه سال 1401 به دنبال وقوع درگیری خونین در قرچک ورامین آغاز شد.در درگیری که میان 2 برادرزاده  به نام های قاسم و اکبر و عمویشان حیدر رخ داده بود هر 3 زخمی شده بودند که به بیمارستان منتقل شدند. اما حیدر 64 ساله به خاطر شدت جراحات روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد و ماموران به بررسی پرداختند.

شواهد نشان می داد درگیری دنباله دار 2 برادر میانسال از سالها قبل شروع شده و حالا پای عموزاده ها نیز به درگیری باز شده بود.

با مرگ حیدر فرزندان وی از اکبر و قاسم شکایت و آنها را عامل قتل پدرشان معرفی کردند. به این ترتیب دو برادرزاده به اتهام قتل عمویشان بازداشت شدند.

 قاسم گفت:درگیری عمویم و پدرم از سالها قبل سر یک قطعه زمین شروع شده بود. آخرین بار هم درگیری میان من و برادرم و عمو و عموزاده هایم شروع شد. من در آن درگیری زخمی و به بیمارستان ممنتقل شدم. اما ضربه ای به عمویم نزدم و نمی دانم او چگونه کشته شد.

اکبرنیز  گفت: خانواده ما و عمویم سالهاست با هم اختلاف داریم بارها بزرگان وساطت کردند تا این دعوا تمام شود اما نشد. آخرین بار هم میان ما درگیری رخ داد. پسرعموهایم نیز در آن دعوا شرکت داشتند. وقتی دعوا بالا گرفت عمویم سوار ماشین شد و به سرعت به سمت ما حرکت کرد. او می خواست من و برادرم را با ماشین زیر بگیرد که ما فرار کردیم. من که ترسیده بودم با چوبی که در دستم بود ضربه ای به شیشه جلوی ماشینش زدم و فرار کردم. من ضربه ای به عمویم نزدم و نمی دانم او چطور در دعوا کشته شد. شب وقتی ماموران پلیس مقابل خانه مان آمدند و گفتند عمویم کشته شده شوکه شدم.

اعتراف به قتل عمو

وقتی  پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه جسم سخت به سر قربانی اعلام کرد اکبر بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت.وی که سعی داشت با دروغگویی خودش را بی گناه نشان دهد به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: وقتی دعوا بالا گرفت من خیلی ترسیده بودم .پسرعموهایم  همگی مسلح بودند و چاقو و قمه در دست داشتند. عمویم هم قصد داشت با ماشینش ما را بکشد به همین خاطر برای حفظ جان خودم و برادرم با چوب ضربه ای به سر عمویم زدم و وقتی او روی زمین افتاد فرار کردم.

اکبر به بازسازی صحنه جرم پرداخت و به اتهام قتل عمدی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران  از خود دفاع کرد. برادرش نیز به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل محاکمه شد.

در دادگاه

در  ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده 2 دختر  و 4 پسر قربانی در قصاص را مطرح کردند .

 پسر بزرگ قربانی گفت: خانواده ما و عمویم از چند سال قبل با هم  اختلافات داشتیم.چندبار هم این اختلاف به دعوا کشیده شده و  هرگز آسیب جانی به یکدیگر وارد نکرده بودیم. اما دو پسرعمویم در آخرین دعوا ناجوانمردانه  پدرم را کشتند .به همین خاطر  ما حاضر به گذشت نیستیم و  برای اکبر قصاص می خواهیم.

اما پسر قربانی بر صدور حکم قصاص اصرار کرد و گفت: این دو برادر وقتی که پدر ما را کشتند به این  موضوع فکر نکردند که ما باهم فامیل و همخون  هستیم .به همین خاطر ما هم حالا موضوع همخون بودنمان را نادیده می گیریم و از خون پدرمان گذشت نمی کنیم.

سپس اکبر روبه روی قضات ایستاد و اتهام قتل عمدی را نپذیرفت.

وی گفت: من  ضربه ای به سر عمویم نزدم. به همین خاطر اتهام قتل را قبول ندارم. من در بازجویی های اول گفته بودم برای حفظ جان خودم و برادرم با چوبی که دستم بود تنها یک ضربه به شیشه جلوی ماشین عمویم زدم. اما ضربه ای به سر عمویم نزدم. ممکن است در آن دعوا فرد دیگری با چوب به سر عمویم زده باشد.

وی ادامه داد: من قبلا  تحت فشار روانی به قتل اعتراف کرده بودم  و حالا می گویم اتهامم را قبول ندارم.

سپس قاسم روبه روی قضات ایستاد و گفت: من نقشی در قتل عمویم نداشتم. آن روز وقتی دعوا بالا گرفت من چیزی در دست نداشتم. با دست خالی کتک زدم و کتک خوردم.  حتی پزشکی قانونی نیز این موضوع را تایید کرد که در دعوا مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده اکبر را به قصاص محکوم کردند.

وبگردی