پسر جوان پسرعمویش را در قهوه خانه چاقو چاقو کرد / عمو خواستار قصاص برادرزاده شد + جزییات

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از 6 اسفند ماه سال ۹۶ به دنبال درگیری خونین مقابل قهوه خانه ای در جنوب تهران آغاز شد. در آن درگیری که پسر ۲۹ ساله به نام سامان زخمی شده بود به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد .

با مرگ پسر جوان تحقیقات پلیسی آغاز و در بررسی ها روشن شد سامان در درگیری با پسر عمویش عادل و با ضربه های متعدد چاقو به شکم و سینه اش کشته شده است.

با افشای این ماجرا و اظهارات شاهدان، ماموران به ردیابی عادل پرداختند و وی را بازداشت کردند.

پسرجوان به درگیری خونین با پسر عمویش اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

به این ترتیب برای وی کیفرخواست صادر و پرونده اش به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و عادل از خود دفاع کرد.

در ابتدای جلسه وکیل اولیای دم به دفاع پرداخت و از طرف پدر و مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد.

وی گفت: پدر و مادر سامان نتوانستند در دادگاه قتل پسرشان شرکت کنند ولی اعلام کرده اند راضی به گذشت نیستند و فقط قصاص می خواهند.

سپس متهم به دفاع ایستاد و در تشریح انگیزه درگیری خونین گفت: من و سامان از بچگی با هم بزرگ شده بودیم و دوست بودیم و من هرگز راضی به مرگ او نبودم. آخرین بار او برای برادر معتادم مواد مخدر آورده بود و می خواست پول مواد را از من بگیرد. به همین خاطر با او درگیر شدم.

وی ادامه داد: او چند بار مقابل خانه ما آمده بود تا پول موادمخدر را از من بگیرد اما من به او اعتراض کردم و گفتم اشتباه کرده که مواد مخدر را در اختیار برادر کوچکم قرار داده است اما او ناراحت شد و با فحاشی از آنجا رفت. آخرین بار به قهوه‌خانه رفته بودم که با سامان روبه رو شدم. او در حال قلیان کشیدن بود که نگاه چپ به من کرد و من به او اعتراض کردم. من از قهوه خانه خارج شدم و او را به بیرون صدا زدم. وقتی سامان از قهوه خانه بیرون آمد با هم درگیر شدیم. او گلوی مرا گرفته بود و سرم را به عقب هل می داد. من هم در اوج عصبانیت چاقو کشیدم و چند ضربه به او زدم .اما اصلاً متوجه نبودم ضربه های چاقو به شکم و سینه او برخورد کرده است. من بعد از این که دستگیر شدم و فهمیدم سامان با ۱۰ ضربه چاقو از پا درآمده، خودم هم شوکه شدم .

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: باور کنید وقتی دیدم پسرعمویم خونین روی زمین افتاده می‌خواستم او را به بیمارستان برسانم اما  دوستانش سر رسیدند و به همین خاطر من فرار کردم. من می دانستم دوستانش او را به بیمارستان می رسانند. من اشتباه کردم و حالا پشیمان هستم باور کنید. دعوا را او راه انداخته بود.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده، عادل را به قصاص محکوم کردند.

 

وبگردی