27 آدم ربایی و زورگیری توسط 5 بچه محل در تهران / با خودروی مادر امید در شهر جولان می دادند

به گزارش رکنا؛ رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال شکایت یک مرد جوان آغاز شد .وی که به عنوان مسافر سوار یک  خودرو سورن مشکی شده بود از سوی راننده و دو سرنشین دیگر به دام افتاده و با تهدید چاقو و قمه  گوشی موبایل و پول هایش سرقت شده بود.

 با این شکایت تلاش برای ردیابی 3 پسر خفت گیر آغاز شد تا اینکه شکایت مشابهی به پلیس رسید.

 این بار نیز مرد جوانی در یک خودرو سورن به دام افتاده و مورد زورگیری قرار گرفته بود.

 ردیابی زن میانسال

 در حالی که شماره شکایت ها افزایش پیدا کرده بود، ماموران پلیس صاحب خودرو سورن را که زن میانسالی بود ردیابی و بازداشت کردند.

وی که در یک کارگاه خیاطی کار می کرد گفت: من صبح ها با ماشین به محل کار میروم و عصر وقتی به خانه برمیگردم ماشین را به پسرم امید میسپارم .من از ماجرای خفت گیری ها اطلاعی ندارم .

به دنبال اظهارات این زن امید ۲۷ساله ردیابی و بازداشت شد و به خفت گیری  با همدستی 4 نفر از دوستانش اعتراف کرد.

4متهم دیگر که همگی با هم دوست هستند به  خفتگیری  و فروش گوشی های موبایل مالباخته ها  به یک مالخر به نام سپهر اعتراف کردند.

 در دادگاه

 به این ترتیب سپهر نیز ردیابی و بازداشت شد و ۶ متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام ۲۷ فقره آدم‌ربایی  و ۲۲ فقره سرقت مقرون به آزار از خود دفاع کردند.

 در ابتدای نماینده دادستان کیفرخواست را  خواند و برای متهمان اشد مجازات خواست.

 سپس 5 شاکی پرونده  که در دادگاه حضور داشتند یک به یک به تشریح شکایت شان پرداختند .

یکی از آنها گفت: من حسابدار یک شرکت هستم و ساعت ۷ صبح به محل کارم در سعادت آباد میرفتم که سوار یک خودرو سورن شدم که سه سرنشین داشت. من  روی صندلی عقب نشستم و  هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که مردی که روی صندلی شاگرد نشسته بود صندلی را به عقب کشید و مردی که کنار دستم بود قمه ای  بیرون آوردم و روی گلویم گذاشت. قمه کند بود و گلویم را نبرید  اما آنها مرا تهدید به مرگ کردند و گوشی موبایل و پول های نقدی را که همراه  داشتم به آنها دادم و آنها مرا از ماشین به بیرون انداختند و گریختند.

 دومین شاکی که کارمند بانک بود گفت:  عصر از محل کار  به خانه ام در  اسلامشهر میرفتم که سوار خودرو سورن شدم. اما راننده یکباره به سمت اتوبان قم رفت و  مردی که روی سر صندلی شاگرد بود صندلی  را به عقب فشار داد .همان لحظه  مردی که کنار دستم نشسته بود  چاقو را  روی پهلویم گذاشت. آنها مرا تهدید به مرگ کردند و  گوشی موبایل،  ساعت و یک میلیون تومانی پول نقدی را که همراه داشتم از من گرفتند.

 وی ادامه داد: این ماجرا تاثیر بدی در روحیه ام گذاشته و دیگر جرأت نمی‌کنم سوار هیچ ماشین شخصی شوم و برای رفت و آمد به محل کار از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کنم. آنها مرا در بیابانی رها کردند که هیچ کسی آنجا نبود و هیچ کس مرا سوار ماشین نمی کرد. من با سختی خودم را به یک  گلخانه در همان حوالی رساندم. صاحب آنجا گفت من  اولین نفری  نیستم که به این روش به دام افتاده ام  و پلیس را خبر کرد .

این شاکی گفت:  مادرم  همان روز از شنیدن این خبر بیمار شد و به بیمارستان رفت و  چند روز  در بیمارستان بستری بود. اما هنوز به حال عادی برنگشته است. همین خاطر  من برای متهمان این پرونده اشد مجازات می خواهم.

 سومین شاکی نیز گفت : من  ۸ ساعت در طول روز کار می کنم تا پول حلال در بیاورم. اما متهمان به راحتی پول هایم را بردند و از من خفتگیری کردند و نمی‌توانم آنها را ببخشم.

دو شاکی  دیگر نیز درخواست اشد مجازات را مطرح کردند .

انکار خفتگیری در دادگاه

سپس امید که سرکرده باند بود به دفاع پرداخت و گفت:  من راننده  ماشین بودم  و ماشین  متعلق به مادرم بود. من شاکی ها را نمی شناسم  و فقط در یکی از خفت گیری ها که در حوالی منطقه مرتضی گرد رخ داد شرکت داشتم .من سایر خفت گیری ها را قبول ندارم .

چهار متهم دیگر نیز گفتند امید سرکرده گروه بوده و با حرف هایش آنها را  اغفال کرده تا دست به خفتگیری بزنند.

 وقتی سپهر در جایگاه متهم ایستاد اتهام مالخری را نپذیرفت و گفت:  من اصلا از سرقتی بودن گوشی ها اطلاعی نداشتم و وقتی دوستانم آنها را به من دادند آنها را از آنها خریدم .

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

کدخبر: 819703 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟