سناریوی داماد طمع‌کار برای قتل مادرزن + اعترافات قاتل
تبلیغات

به گزارش رکنا، 29 مهر امسال، جسد زنی 55 ساله در اتاقک سونا خانه ویلایی‌اش در لواسانات کشف شد. چند روز پیش از آن، فرزندان وی با مراجعه به پلیس، ناپدید شدن مادرشان را گزارش کردند و مدعی شدند که او به ویلای شخصی خود رفته و دیگر خبری از او ندارند.

معاینات اولیه نشان داد زن میانسال بر اثر خفگی جان خود را از دست داده است. از آنجا که در ورودی خانه سالم بود، احتمال می‌رفت جنایتکار فردی آشنا باشد. بررسی‌ها نشان داد که خودروی ال 90 مقتول، طلاهای او و سگش به سرقت رفته است و این سرقت، فرضیه قتل به دلیل طمع مالی را تقویت کرد.

همزمان، کارآگاهان احتمال اختلاف و کینه قدیمی را نیز بررسی کردند. مشخص شد مقتول 2 دختر دارد؛ یکی 3 سال قبل ازدواج کرده و دیگری در شرف برگزاری نامزدی بود. همچنین مقتول با دختر و دامادش اختلاف داشته و نام آن‌ها در لیست مظنونان قرار گرفت.

بازبینی دوربین‌های مداربسته خانه ویلایی نشان داد که شب قبل از جنایت، مردی درشت هیکل با موهای بلند و ماسک، با کلید وارد خانه شده و فردای آن روز خارج شده است. این نشان می‌داد متهم بیش از 12ساعت در خانه حضور داشته و به محیط آشنایی کامل داشته است.

همسایه‌ها نیز نکته مهمی را افشا کردند. یکی از آن‌ها گفت: «چند روز قبل مردی را دیدم که هراسان و مضطرب وارد پارکینگ خانه مقتول شد و سوار خودروی او شد. وقتی نزدیک‌تر شدم، صورتش را دیدم و شناختم؛ او کاوه، داماد خانواده بود.»

با این اطلاعات، کاوه بازداشت و در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد. متهم به دستور بازپرس دادسرای لواسانات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات ادامه دارد.

گفت‌وگو با متهم:

  • علت قتل چه بود؟
    از مادرزنم کینه داشتم. وقتی پدر همسرم فوت کرد، اموال زیادی باقی گذاشت. من بیکار بودم و وضع مالی خوبی نداشتم، به همسرم گفتم سهم‌الارثت را بگیر اما مادرش قبول نمی‌کرد و همین باعث شد از او دلگیر شوم.

  • از کی تصمیم به قتل گرفتی؟
    از سه ماه قبل. برای اینکه ردی از خودم به جا نگذارم، دو روز قبل به شمال رفتم و به همه گفتم مسافرت هستم. روز بعد برگشتم، لباس‌هایم را عوض کردم، چند لباس روی هم پوشیدم تا هیکل درشت‌تر نشان دهم، حتی کلاه‌گیس گذاشتم و ماسک زدم تا شناسایی نشوم.

  • شب جنایت چه اتفاقی افتاد؟
    شب به ویلا رفتم اما مادرزنم مهمان داشت، نتوانستم نقشه‌ام را اجرا کنم. مخفی شدم و وقتی مهمان‌ها رفتند، وارد خانه شدم و او را خفه کردم. جسد را به اتاقک سونا منتقل کردم و لباس‌هایم را در سطل زباله انداختم و به شمال برگشتم.

  • ماشین و سگ مقتول چه شد؟
    سگ را رها کردم و ماشین را سه کوچه بالاتر از خانه گذاشتم تا سریع‌تر پیدا شود.

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی