آرزوهای دزد سرکش! از «شاخ بودن» بین دوستان تا شرمندگی پشت میلهها
رکنا: جوان 26 سالهای که بارها به اتهام سرقت از منازل در مشهد دستگیر شده بود، اینبار نیز در دام پلیس کلانتری شهرک فراجا افتاد. او که به دنبال قدرتنمایی نزد دوستان نابابش به راه خلاف کشیده شد، امروز از پشت میلههای بازداشتگاه با دیدن اشکهای مادرش، حسرت گذشته و تصمیم به تغییر مسیر زندگی را بازگو میکند.

به گزارش رکنا، 3 سال قبل، وقتی پدرم به دلیل بیماری از دنیا رفت، احساس کردم تنها شدم و دیگر پناهی ندارم. همان روزها تصمیم گرفتم در جمع بچههای هممحلهای به فردی سرکش و قدرتمند تبدیل شوم تا همه از من حساب ببرند. همین طرز فکر باعث شد رفاقت با دوستان ناباب را ادامه بدهم و در نهایت پایم به دنیای خلاف و سرقت باز شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، جوان 26 سالهای که برای چندمین بار به اتهام سرقت از منازل مردم مشهد با تلاش نیروهای کلانتری شهرک فراجا دستگیر شده است، در گفتوگو با کارشناس اجتماعی، سرگذشت خود را اینگونه روایت کرد:
زمانی که کلاس سوم راهنمایی بودم ترک تحصیل کردم و همراه پدرم به کارگری پرداختم. حرفه کاشیکاری را خوب یاد گرفته بودم، اما وقتی ساختوسازها کم شد دیگر نتوانستم درآمد کافی داشته باشم. همین بیکاری مرا به سمت رفاقتهای بیحاصل و نشستوبرخاست با دوستان ناباب کشاند. یکی از آنها پیشنهاد سرقت داد و من هم قبول کردم.
هر بار که دست به سرقت میزدم، بلافاصله توسط پلیس دستگیر میشدم، اما بازهم برای اینکه نزد دوستانم کم نیاورم و بین آنها «شاخ» باشم، خلافکاری را کنار نمیگذاشتم. تا اینکه چند روز قبل، آخرین سرقتم از یک منزل را انجام دادم. زمانی که قصد انتقال اموال سرقتی به مالخر را داشتم، مأموران کلانتری شهرک فراجا به من مشکوک شدند و دستگیرم کردند.
این جوان ادامه داد:وقتی اشکهای مادرم را از پشت میلههای بازداشتگاه دیدم که روی گونههای چروکیدهاش جاری بود، اما باز هم با مهربانی نگاهم میکرد، از خودم شرمنده شدم. اینبار تصمیم گرفتهام خلاف را کنار بگذارم، به ادامه تحصیل بپردازم و با ازدواج و تشکیل خانواده مسیر درستی را در زندگی پیش بگیرم… اما ای کاش زودتر به این فکر افتاده بودم.
بر اساس این گزارش، با دستور ویژه سرهنگ آرش ایرانمنش (رئیس کلانتری شهرک فراجا)، تحقیقات پلیس برای کشف سرقتهای احتمالی دیگر این جوان و همدستانش همچنان ادامه دارد.
ارسال نظر