پایان پرونده قتل پدر با گذشت خواهر

به گزارش رکنا، خرداد سال 1403 مأموران انتظامی استان البرز پس از مشاهده پسر جوانی که یک گالن بنزین در دست داشت به وی مظنون شده و او را بازداشت کردند. همان لحظه مأموران دریافتند که در چند متری محل بازداشت آتشی برافروخته شده است که بلافاصله به آنجا رفتند و مشخص شد جسد مردی حدوداً 60 ساله در حال سوختن است. مأموران به سرعت آتش را خاموش کردند. پسر جوان با نام مهران در توضیح ماجرا گفت: «جسد متعلق به پدرم کریم است و من او را با چاقو کشتم.»
جسد به دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مهران تحت بازجویی قرار گرفت. وی به مأموران گفت: «لحظه حادثه هم تریاک مصرف کرده بودم و هم گل کشیده بودم. پدرم در پارکینگ با من مواجه شد و طبق معمول سر یک موضوع پیش پاافتاده با من دعوا کرد. لحظاتی بعد کار به درگیری فیزیکی کشید و پدرم برای اینکه مرا بترساند چاقو بیرون آورد اما من که مواد مصرف کرده بودم و دل خوشی هم از او نداشتم چاقو را از دستش گرفتم و ضرباتی به پدرم زدم. پس از آن وقتی به خودم آمدم نمی‌دانستم که باید با جسدش چه کار کنم تا اینکه به یکباره تصمیم گرفتم جسد را به حوالی جاده چالوس ببرم و سربه نیست کنم.»
متهم افزود: «به سختی جسد را داخل خودروی پدرم گذاشتم و به پمپ بنزین رفتم و یک گالن بنزین گرفتم بعد از خانه‌مان در کرج به محدوده پل چوبی جاده چالوس رفتم و روی جسد پدرم بنزین ریختم و آتشش زدم که همان موقع پلیس من را دید و بازداشت شدم.»
پس از اظهارات متهم، او برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان این سازمان بعد از معاینات لازم در گزارشی اعلام کردند که متهم اختلالات خلقی که سبب شود قوه تمییزش را از دست داده باشد، ندارد و در زمان وقوع جرم مسئول اعمال کیفری خودش بوده است.
در ادامه مادر و خواهر متهم به عنوان تنها ولی دم مقتول با حضور در دادسرا رضایت بی‌قید و شرط‌‌شان را اعلام کردند و خواهر متهم از قصاص او گذشت کرد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 12 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه مادر و خواهر متهم بار دیگر رضایت بی‌قید و شرط خودشان را اعلام کردند. سپس مادر خانواده به جایگاه رفت و گفت: «شوهرم مردی عصبی بود و همه ما را اذیت می‌کرد. او با کوچک‌ترین بهانه ما را به باد کتک می‌گرفت و به قصد مرگ می‌زد. به همین خاطر ما می‌دانیم که پسرم گناهی نداشته و همیشه از طرف پدرش سرکوب و تحقیر شده و حالا هم از او شکایتی نداریم.»
پس از آن متهم که با قید وثیقه آزاد بود به جایگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: «همان‌طوری که مادر و خواهرم گفتند پدرم مردی عصبی بود و از زمانی که به یاد دارم خواهرم و مادرم را کتک می‌زد. من هم تا همین چندسال قبل مدام از او کتک می‌خوردم اما وقتی بزرگ‌تر شدم و دید که زورش به من نمی‌رسد دیگر به من حمله نمی‌کرد. چند ماه پیش از ماجرا یک شب آنقدر خواهرم را کتک زد که او می‌خواست خودکشی کند اما من و مادرم مانعش شدیم.»
متهم اضافه کرد: «من هم به خاطر رفتارهای او به مواد مخدر پناه برده بودم تا کمتر آزار ببینم هرچند که خودم را بدبخت کردم. روز حادثه وقتی پدرم من را در پارکینگ دید به سراغم آمد و با من درگیر شد. از آنجا که زورش به من نمی‌رسید چاقو کشید و من هم چاقو را از او گرفتم و یک ضربه به او زدم که روی زمین افتاد بعد دوباره ضرباتی زدم و متوجه شدم که دیگر نفس نمی‌کشد. بعد هم برای اینکه کسی جسد را پیدا نکند خواستم او را بسوزانم که دستگیر شدم.»
با پایان اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و بر اساس رضایت اولیای دم، وی را به خاطر قتل از جنبه عمومی جرم به 3 سال حبس و به خاطر جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کردند.