حضور 2 شاهد برای بیگناهی قاتل مرد جوا در رباط کریم / قاتل تیرانداز کیست؟

به گزارش رکنا، 20 مرداد سال گذشته گزارش یک تیراندازی مرگبار در محدوده رباط کریم به پلیس اعلام شد.

پس از آن مأموران به محل که حوالی یک کانال آب بود رفتند و با جسد مرد جوانی به نام محمود مواجه شدند که از ناحیه سینه با شلیک دو گلوله از پا در آمده است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

یک کارگر افغانستانی که شاهد ماجرا بود به مأموران گفت: من، هم مقتول و هم ضارب را می‌شناسم. آنها باهم اختلاف داشتند و روز حادثه دیدم که شهرام با شلیک دو گلوله محمود را کشت و متواری شد.

با این اظهارات، شهرام بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی در بازجویی‌های اولیه منکر اتهام قتل شد اما در بازجویی‌های بعدی به قتل اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: محمود همیشه من را تهدید می‌کرد و چند باری هم از سوی او مورد ضرب و جرح قرار گرفتم و همیشه می‌ترسیدم که بلایی سرم بیاورد به همین خاطر چند روز قبل تصمیم گرفتم او را نابود کنم. به همین خاطر عصر روز حادثه با موتور راهش را بستم و با اسلحه دو گلوله به او شلیک کردم.

اما مدتی بعد متهم منکر اعترافات خود شد و با تکمیل تحقیقات در دادسرا، برای شهرام به اتهام مباشرت در قتل عمدی و حمل و نگهداری سلاح، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دو دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.

نخستین جلسه دادگاه

در ابتدای جلسه مادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: پسرم از صبح تا شب مشغول کشاورزی بود و با هیچ‌کسی هم اختلاف نداشت او بی‌گناه کشته شد. من به هیچ عنوان حاضر به مصالحه و گذشت نیستم و درخواستم قصاص است.

بعد از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: 3 سال پیش از این ماجرا مقتول و سه نفر از دوستانش دو گلوله به پایم شلیک کردند و بعد هم به زور من را به محل خلوتی بردند و با تهیه فیلم سیاه مجبورم کردند که پدرم را وادار کنم تا زمین‌های کشاورزی‌مان را به نام آنها سند بزند. پس از این ماجرا من شکایت کردم و مدارک آن هم موجود است. از آنجا که می‌ترسیدم آنها من را به قتل برسانند دیگر حتی جرأت نکردم به زمین‌های کشاورزی و دامداری پدرم سر بزنم و از محمود هم خبری نداشتم تا اینکه از پلیس آگاهی با من تماس گرفتند و از من خواستند برای ارائه توضیحات خودم را معرفی کنم و وقتی هم به آگاهی رفتم متوجه شدم قتلی رخ داده و کارگری افغانستانی شهادت داده من محمود را کشته‌ام. در حالی که روز حادثه من اصلاً آنجا نبودم.

قاضی پرسید: کجا بودی؟

متهم جواب داد: آن روز درگیر کارهای سربازی‌ام بودم و شاهد هم دارم.

قاضی سؤال کرد: آیا کارگر افغانستانی با تو خصومتی دارد که شما را به عنوان عامل قتل معرفی کرده است؟

متهم گفت: نمی‌دانم اما می‌دانم که او با محمود ارتباط کاری داشت. باور کنید من تاکنون حتی اسلحه دستم نگرفته‌ام.

با پایان اظهارات متهم و وکلای او قضات ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعد و حضور دو شاهد متهم موکول کردند.

دومین جلسه دادگاه

در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده مادر مقتول بار دیگر بر قصاص متهم تأکید کرد.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش عنوان کرد: من بی‌گناه هستم و قتلی هم مرتکب نشده‌ام.

 روز حادثه من برای انجام امور سربازی‌ام به مقری نظامی‌رفته بودم که آنجا هم مجهز به دوربین مداربسته بوده و بازبینی فیلم‌های آنجا هم می‌تواند اظهاراتم را ثابت کند.

آن کارگر افغانستانی که علیه من شهادت داده بود حالا از کشور خارج شده و نمی‌دانم چرا علیه من شهادت داده است. بعد از آن دو شاهدی که متهم آنها را به دادگاه معرفی کرده بود یک به یک به جایگاه رفتند.

یکی از آنها گفت: آن روز شهرام به محل کار ما آمد و پیگیر کارهای مربوط به دوره ضرورت خدمت سربازی‌اش بود.

پس از آن دومین شاهد هم که شاغل در مقر نظامی‌بود به جایگاه رفت و گفت: من شهرام را در روز حادثه در مقر نظامی‌دیدم. سپس وکیل متهم به جایگاه رفت و گفت: همان‌طور که دو شاهد تأیید کردند موکلم در زمان وقوع قتل در محل دیگری بوده است و آنتن‌دهی تلفن همراهش هم آن را نشان می‌دهد.

بنابراین از قضات می‌خواهم تا حکم برائت او را صادر کنند.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

وبگردی