گریه های ناصر ملک مطیعی دو روز قبل از درگذشت اش

سعید سهیلی با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت: یا خدااااااااا.... چه مى توان گفت جز یا خدا، جز وااااااى، جز دااااااد، جز حسرتا، جز دریغا، جز افسوس، جز اشک، جز سکوت، جز نفرین بر کسانى که بغضش را ندیدند و حرفهایش را نشنیدند، اى نفرین بر شما...

بر شما کوتوله هایى که قامت بلندش را باور نکردید، جایگاهش را نفهمیدید، شما پنداشتید "هر آنکه از دیده رود... از دل رود"، چهل سال انکارش کردید و او همچنان در قلبها ماند، مگر مى شود امیر سینما... کبیر سینما... امیر کبیر سینما Cinema را فراموش کرد؟ مگر مى شود فرمان سینما را حذف کرد؟ مگر مى شود آمدن او را در راهرو بیمارستان از یاد برد، مردم ... شما مسئولان کوتوله و کوتوله هاى مسئول را نخواهند بخشید، نه مردم و نه خداى مردم، همه شمائى که در خانه نشینى او مسئول بودید ، قیافه هر کدام از شما را چهار روز مردم نبینند انگار که هرگز و هیچگاه نبوده اید، اما"کاکوى" ما چهل سال غایب چشمها بود و حاضر دلها ، سرزمینى که بهترینهاى خود را قدر نداند... چه را قدر بداند ؟ او اولین سوپر استار و یکى از بهترینهاى سینماى ما بود، چرا قدرش ندانستیم ؟ فردا صدا و سیما خبر رفتن او را خواهد خواند، همان صدا و سیمایى که مردم را در حسرت گذاشت... در یک حسرت بزرگ... در حسرت صدا و سیماى او، آرى، قد و قامت او بلند بود و قاب تلویزیون کوچک، اشک ها و حرفهایش را در دو روز قبل از هجرتش از یاد نخواهم برد، او بسیار گریست و گفت : از مرگ نمى ترسم، اما دلم براى مردم تنگ خواهد شد ، مردمى که مرا بسیار دوست داشتند و من نتوانستم و نگذاشتند با آنها خداحافظى کنم، پدر... ما هم با تو خداحافظى نمیکنیم... چون تو نرفته اى و نمى روى ، تو در قلب Heart و خاطر یک ملت زنده اى... همیشه، همیشه، همیشه

 

لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟