چرا بعداز احمدی نژاد من پرونده دار شدم؟ / بخاطر بازداشتم غصه خوردم و فرزندانم مریض شدند

به گزارش رکنا، بخشی از گفتگوی محمد مهاجری با محمد رویانیان را در خبرآنلاین  بخوانید :

سوال : چه شد که یک دفعه هوس نماینده شدن و مجلسی شدن به سر شما زد؟

پاسخ :حضورم در انتخابات مجلس یک هوس نبود. از سال ۹۵ که بازنشست شدم مقداری فعالیت اجتماعی‌ام کم شده بود و از طرفی احساس کردم با ورود به مجلس می‌توانم در حل عیب‌ها، ایرادها و مشکلاتی که در کشور وجود دارد، مفید باشم چراکه در این زمینه تجربیاتی دارم و چند کار ملی انجام دادم و موثر بودم.البته وقتی به انتخابات ورود پیدا کردم، رفیق بد هم پیدا شد که به من می‌گفت حتماً برو ولی ای کاش نمی‌گفتند.

وی در ادامه اظهار کرد : بخش زیادی از ورودم به مجلس استقبال می‌کردند. بعضی‌ها هم می‌گفتند نیا حیف است. برای مثال حداد عادل به من می‌گفت شما برای کار اجرایی خیلی مفیدتر هستید اما مجلس جایی است که باید بروی آنجا بنشینی، چهارتا حرف بزنی و مرتب بلند شوی و بشینی.

البته یکسری گفتند با توجه به سوابقی که دارم باید به سمت کار اجرایی بروم، بر همین اساس مردد شدم و شل آمدم.

بعضی آدم ها شبیه آچار فرانسه هستند

 سوال : به نظر می‌رسد سمت‌ها و مسئولیت‌هایی که داشتید یک روز در پرسپولیس، یک روز در ستاد سوخت و حالا کاندیداتوری مجلس را تجربه کردید. این حس‌های متناقض و متضاد را چگونه جمع می‌کردید؟

پاسخ : بعضی از آدم‌ها شاید شبیه این آچارها باشند. بنده ۳۶ سال در پلیس خدمت کردم. همگی می‌دانند که طراحی، اجرا، مدیریت و راه‌اندازی ۱۱۰ با لطف خدا و تلاش این بنده ناچیز بود.

همچنین در راهنمایی و رانندگی موضوع همیار پلیس، جذب ۱۰ میلیون خانوار، ایجاد مشارکت با مردم برای کاهش معضل بزرگ مرگ و میر ناشی از تصادفات، یک کار بدیع و مردمی بود. علاوه بر این در بحث پلیس ۱۱۰ طی ۲۳ سال گذشته مردم را بر پلیس حاکم کردیم. یعنی پلیس را به صورت ساختاری در خدمت مردم قرار دادیم و با این کار احساس امنیت را به مردم هدیه کردیم.

البته در شرایط فعلی کشور متاسفانه این قدرت را نداریم که احساس مردم را عوض کنیم و یا در اقتصاد، سیاست یا امور فرهنگی توان جذب مشارکت مردم را وجود ندارد اما ۲۳ سال پیش این کار را انجام دادیم. این روحیه برنامه‌ریزی بنده رای بهبود وضعیت کشور در ابعاد مختلف در ستاد حمل و نقل سوخت هم جلوه داشت.

مدیریت پرسپولیس یک چالش جدید بود که همینجوری گردن من انداختند

رویانیان در ادامه گفت : کما اینکه رئیس ستاد حمل و نقل سوخت بودم و سالی ۱۰ هزار میلیارد تومان بودجه حمل و نقل بود، که مدیریت می‌شد. در آن زمان توانستم در ستاد حمل و نقل سوخت، کارت هوشمند سوخت را طراحی، اجرا و سهمیه‌بندی کنم بدون اینکه از دماغ کسی خون بیاید.

به عبارت دیگر آن موقع که بنزین ۱۰۰ تومانی را ۴۰۰ و ۷۰۰ اعلام کردیم، هیچ پمپ بنزینی و راننده‌ای دچار مشکل نشد. مردم اذیت نشدند و حمل و نقل عمومی هیچ ریپ نزد. موضوع پرسپولیس یک چالش جدیدی بود. یک باشگاه مردمی با ۳۰ تا ۴۰ میلیون هوادار را به بنده دادند که آن را اداره کنم. واقعیت هم این است که پرسپولیس را همین جوری گردن من انداختند، دیر فهمیدم، آمدم استعفا دهم، نشد.

سوال : خودتان فوتبالی بودید؟

پاسخ : من فوتبالی نبودم. البته همه در بچگی با توپ‌های پلاستیکی فوتبال بازی می‌کنند.

فقط احمدی‌نژاد فوتبالی بود و فوتبال را خیلی دوست داشت

سوال : بنابراین وقتی قرار شد مدیرعاملی پرسپولیس را برعهده بگیرید، احساس بیگانگی با فوتبال نمی‌کردید؟

پاسخ : چرا، به آقای عباسی وزیر ورزش آن زمان هم گفتم چرا من را انتخاب کردید؟!

البته خودش هم فوتبالی نبود. فقط احمدی‌نژاد فوتبالی بود که در سالن فوتبال بازی می‌کرد و کلاً خیلی فوتبال را دوست داشت.

احمدی نژاد در جلسه دولت  دو ساعت نان سنگگ، بررسی و لواش را آنالیز کرد

سوال : شما هم با آقای قالیباف و هم با آقای احمدی‌نژاد کار کرده‌اید، کار کردن با قالیباف راحت‌تر بود یا احمدی‌نژاد؟

پاسخ : قالیباف به مسائل، راهبردی نگاه می‌کند ولی عملیاتی گام برمی‌دارد. ۱۰۰ درصد عملگراست و در نیروی انتظامی موفق بود و توفیقات خوبی حاصل شد. احمدی‌نژاد هم یک آدم کاملاً عملگرا بود. در واقع هر دوی آنها عملگرا بودند. البته با توجه به اینکه قالیباف خلبان بود، حتماً یک نگاه دوربرد داشت چون تحصیلاتش این طور اقتضا می‌کرد.

رویانیان افزود : البته احمدی‌نژاد هم دکترای حمل و نقل داشت، استاد دانشگاه بود، او هم حتماً راهبردی فکر می‌کرد، چشم‌اندازها را می‌توانست بفهمد و راهبردها را تشخیص دهد ولی عملیاتی بود. برای مثال یک شب درجلسه دولت نان سنگک و بربری و لواش و غیره آوردند، احمدی‌نژاد دو ساعت این نان‌ها را آنالیز می‌کرد و یا در موضوع تخم مرغ و یا مسائل ریز مردم، واقعاً احمدی‌نژاد عملیاتی وارد می‌شد و با مردم و چالش‌های آنها آشنا بود.

قالیباف هم یک نیروی عملیاتی بود منتهی این دو تفاوت‌هایی با هم داشتند. برای نمونه قالیباف یک نظامی بود، سلسله‌مراتب را قبول داشت و به یکسری چیزها پایبند بود و به الزامات و نظامات باور داشت اما احمدی‌نژاد زیاد مقید به الزامات و نظامات نبود.

قالیباف اگر به چیزی اعتقاد داشته باشد اهل عقب نشینی نیست

سوال : قالیباف معمولاً تاثیرگذاری کمتری دارد؟

پاسخ : قالیباف از اطرافش تاثیرپذیری ندارد ولی خودش شخصاً به چیزی که اعتقاد دارد، اهل عقب‌نشینی نیست و پیگیری می‌کند. جدی است و جدیت دارد ولی اگر بخواهم در حوزه مردم‌شناسی، گفتمان مردمی، ایجاد رابطه با مردم، رئیس جمهوری را مثال بزنیم رئیس جمهوری مثل احمدی‌نژاد ندیدیم که یک گفتمان و رابطه دو طرفه ایجاد کند.

سوال : سمت‌هایی که داشتید کدامش را از همه بیشتر دوست داشتید یا موفق بودید؟

 پاسخ : من در ستاد حمل و نقل سوخت دو سه کار ماندگار انجام دادم. از زمان رضاشاه، سال ۱۳۰۵ تا سال ۱۳۸۵ یعنی ۸۰ سال در ایران ۲ هزار و ۷۰۰ پمپ بنزین داشتیم. به این ترتیب که در تهران ما ۱۱۷ پمپ بنزین داشتیم که هفت مورد تحت برنامه‌های عمرانی قرار گرفتند و چند مورد از آنها هم بدون کارآیی بودند اما بنده ظرف سه سال با کمک نیروهای وزارت نفت و شرکت گاز، ۲ هزار و ۳۰۰ جایگاه دو منظوره که هم گاز و هم بنزین عرضه کند، را ساختیم. بعد از آن طی ۲ سال ۳ میلیون خودرو را گازسوز کردیم. یعنی سبد سوخت که تک‌محصولی و بنزین بود، را متنوع کردیم.

رویانیان افزود : در دوران مدیریت بنده یک میلیون ماشین اسقاط کردیم، ۸۰۰ هزار مورد را نو کردیم و با تسهیلات و زیر قیمت به مردم دادیم و خودروی کهنه آنها را گرفتیم. البته ۲۰۰ هزار مورد هم بدون جایگزین بود یعنی مردم خودرو را دادند و پولش را گرفتند. اما بعد از پایان دوره مدیریت بنده طی ۸ سال حتی ۱۰۰ هزار ماشین هم اسقاط نشد.

ما پول نداشتیم. اتفاقاً پول را از منبع واردات خودرو تامین می‌کردیم، از جیب دولت نمی‌گرفتیم. هر خودرویی که وارد کشور می‌شد می‌گفتیم ۲ تا ۴ خودرو باید اسقاط کنید. ما کارگزاری این کار را به نمایندگی از دولت به عهده گرفتیم.

بنابراین میان فردی که واردکننده بود با دارنده ماشین اسقاط تسهیل گری می‌کردیم و از پول آنها ماشین‌ها را اسقاط می‌کردیم و به مردم پول بلاعوض می‌دادیم. بنابراین از جیب دولت پول برنداشتیم. وقتی من مدیریت ستاد سوخت را بر عهده گرفتم، روزانه ۷۵ میلیون لیتر بنزین در ایران مصرف می‌شد، یعنی سرانه هر ایرانی ۱.۱ لیتر مصرف بنزین بود. در نهایت یکی از کارهای بزرگی که در ستاد سوخت انجام دادیم، با سهمیه‌بندی بنزین و با کارت سوخت، مصرف بنزین را از ۷۵ میلیون تا ۵۹ میلیون لیتر کاهش دادیم وفرصتی فراهم شد که پالایشگاه‌های ما بنزین تولید کردند.

 بسیاری از اصولگرایان در دولت رئیسی کنار گذاشته شدند

سوال : اگر در دولت آقای رئیسی به شما پیشنهاد پست غیرنظامی می‌شد می‌پذیرفتید؟

پاسخ : البته انتظارم این بود که رئیسی از تجربیات امثال من استفاده کند. منظورم خودم نیست، من یک نفر هستم. بسیاری مانند من تجربه دارند، به انقلاب علاقه دارند، اصولگرا هستند، به نظام وابستگی و علاقه دارند، اینها افراد کاربلد و باتجربه هستند که کنار گذاشته شدند.

با احترام به تلاش خود رئیسی و صداقت، اخلاص‌اش و زحماتش، اما مدیریت و مجموعه دولت کارآمدی آنچنانی ندارد. در دولت رئیسی که دولت انقلابی بود، خاستگاه ما بود، بسیاری از اصولگرایان و بچه‌های انقلاب منتظر یک دولت مردمی انقلابی بودند و ما هم به این دلیل به رئیسی رأی دادیم و آرزو داشتیم بهترین توفیقات را کسب کند، نتوانستیم به آن موفقیت مورد انتظار دست پیدا کنیم، اما باوجود اینکه زحمت کشیدند ولی مردم حس پیدا نکردند، مردم باور نکردند، ذهنیت مردم خوبی در مردم شکل نگرفت.

سوال : به نظر شما مشارکت پایین در انتخابات نتیجه عملکرد دولت است؟

پاسخ :بله. واقعیت امر این است. دولت و مجلس واقعاً زحمت کشیدند. این مجلس قوانین خوبی را تصویب کرد. اما وقتی یک سیستمی، نظامی، مجموعه‌ای سه، چهار سال کار می‌کند اما خروجی آن در جامعه مثبت نیست، یک جای کار اشکال دارد. به این معنی که یا ما خوب کار کردیم اما نتوانستیم کارهایمان را به مردم خوب توضیح دهیم، اینکه کارهای ما اصلاً با خواست مردم مطابقت نداشته و مردم ناراضی بودند و یا کارهای ما تاثیر روی بهبود و کیفیت و سفره مردم نداشته است.

مخالف برخورد فیزیکی با بدحجابی هستم

سوال : شما پلیس بودید و کار انتظامی کردید، به نظرتان روشی که الان در مجلس برای مقابله با بدحجابی تصویب شده، به انتظام و نظم جامعه کمک می‌کند؟ یا آن طور که مخالفانش می‌گویند، جامعه را به دو قطبی تبدیل خواهد کرد؟

پاسخ : من پلیس هستم. علی‌القاعده باید از اقدام فیزیکی در مقابله با بدحجابی دفاع کنم. برای من هم خوب است که این حرف‌ها را بزنم اما صادقانه حرف بزنم، من مخالف برخورد فیزیکی با بدحجابی هستم. چراکه نتیجه کوتاهی‌های ۴۰ سال مدیریت فرهنگی و آموزشی ما، این بچه‌ها شدند.

در حال حاضر با یک ناهنجاری عمومی مواجه شدیم که تبدیل به یک وضعیتی شده که بدحجابی در آن شکل می‌گیرد و توسعه پیدا می‌کند. از طرفی قانون تصویب می‌کنیم، پلیس درگیری می‌شود و به نوعی می‌خواهیم همه را با این پدیده درگیر کنیم. بالاخره اینها فرزندان این مملکت هستند. باید یک فکر بکری کنیم. اگر نتوانیم فکر بکر کنیم که خانواده‌ها را اقناع کنیم، دخترانمان را اقناع کنیم، چه فایده دارد ما برخورد کنیم؟ تا کجا؟ و به چه نتیجه‌ای می‌خواهیم برسیم؟

سوال : آقای رویانیان که چهره نظامی بود با یک پرونده قضایی مواجه شد و شاید هم برایتان تلخ بود، بازداشت شدید و لابد آن پرونده حل شد که توانستید کاندیدای مجلس شوید.

پاسخ : بنده در حدود ۳۴ یا ۳۵ سال خدمت، نه تنها هیچ پرونده‌ای نداشتم بلکه در این مدت مستمراً مورد تشویق فرمانده کل قوا و هم بسیاری از فرمانده‌ها قرار گرفتم، علاوه بر این طرح‌هایی هم اجرا کردم. برای مثال ۲۰۳ نماینده مجلس از اقدامات من را راهنمایی و رانندگی تشکر کردند و محضر آقا نامه نوشتند و یا در خصوص عملکردم در ۱۱۰، ۲۲ سکه جایزه گرفتم، حج واجب جایزه گرفتم و مسئولین نظام از من تقدیر کردند، تا سال ۹۲ بچه خوب و مثبتی بودم، مرتب هم جایزه می‌گرفتم، غیر از تشویق هیچ پرونده‌ای نداشتم.

سوال : چه شد ناگهان بعد از احمدی نژاد من پرونده دار شدم؟

پاسخ : دقیقا نمی دانم که چه شد که ناگهان بعد از احمدی‌نژاد من پرونده‌دار شدم؟ و بعد هم آمدند یکسری اعداد و ارقام ماوراءالطبیعه را به من نسبت دادند، به خاطر آقای احمدی‌نژاد بود؟ بنده با احمدی‌نژاد کار می‌کردم، او که رفت، با خود گفتند رویانیان مثل گاو پیشانی سفید است، حتماً می‌توانید یک کاری کنید و به او ضربه بزنید، لذا برخورد سیاسی با من کردند، پرونده سیاسی ساختند.

بعد که این پرونده را ساختند، هر چه سیر و پیاز داغ مربوط به هر جای دیگر بود، آوردند روی این پرونده اما به من نمی‌خورد. خلاصه پنج، شش سال بنده را در این پرونده نگه داشتند.

سوال : چند روز بازداشت؟

پاسخ : یک روز. در اینجا می‌خواهم نکته مهمی بگویم یکی اینکه در جریان کل پرونده، اینترنشنال که یک شبکه تروریستی است، زمان انتخابات با بعضی از افراد داخل هم‌راستا می‌شود، ناخواسته بنده را تخریب می‌کند. اولاً بنده عددی نیستم که تخریبم کنید. مورچه چیست که کله‌پاچه‌اش چه باشد؟

اما در کل به آن شرافت سربازی و شرافت کاری خودم قسم می‌خورم و به گواه قوه قضاییه و همه مسئولان رسمی، یک سنجد مالی وارد زندگی من نشده، سوءاستفاده‌ای نشده است. در سراسر پرونده این نکته اثبات شده که من هیچ مشکل شخصی نداشتم و هیچ سوءاستفاده شخصی نداشتم.

قوه قضاییه ای که با معاون اول خودش تعارف ندارد با من تعارف دارد؟

وی در ادامه اظهار کرد: لذا تبرئه شدم، بعد هم در انتخابات تایید صلاحیت شدم. بالاترین مرجع صالحه کشور شورای نگهبان است، من را تایید کرد و البته هیات نظارت قبل از آن بنده را تایید کرد. این افتخار است که معاون اول قوه قضاییه، بچه‌هایش را می‌گیرد و تعارف ندارد، برای رویانیان هم که سردار و فرمانده پلیس بود پرونده تشکیل می‌دهد و تعارف ندارد. به عبارت دیگر این قوه قضاییه که با معاون اول خودش، با سردار، با وزیر و حتی با رئیس جمهور تعارف ندارد، با من تعارف دارد؟

افتخار می‌کنم که قوه قضاییه برای من پرونده تشکیل داده و رسیدگی کرده چون قوه قضاییه نظام جمهوری اسلامی بر محور عدالت است. همان قوه‌ای که برای من پرونده تشکیل داده، افتخار می‌کنم و در این چند سال هیچ هم ناراحت نشدم، همین من را تبرئه کرده است. خدا را شاکرم و من حق سربازی و صداقت و پاکی خودم را گرفتم که در انتخابات مورد تایید قرار گرفتم.

وقتی بازداشت شدم بچه‌هایم مریض شدند

سوال : وقتی این پرونده درست شد و برای مدت کوتاهی بازداشت هم شدید، حس نکردید که دارد به شما ظلم می‌شود؟

پاسخ : واقعیت بگویم که من به مدت این چند سال غصه خوردم. بچه‌های من مریض شدند، دختران من که اهل قرآن و استاد قرآن هستند بسیار در این چند سال سختی کشیدند. یک پسر دارم او هم در حوزه کابینت و دکوراسیون آشپزخانه فعالیت می‌کرد الان در سوله‌ای در جنوب غربی اطراف تهران کار می‌کند.

بخاطر بازداشت شدنم غصه خوردم اما از نظام ناامید نشدم

وی افزود : همه خانواده، برادرانم که سردار هستند، مادر من که زمان شاه نهج‌البلاغه درس می‌داد، همگی آزرده و دلشکسته شدند ولی من به آنها روحیه می‌دادم. من شب‌ها با خدای خودم گریه می‌کردم، خیلی غصه خوردم، به خدا و اهل بیت توسل کردم ولی از نظام، قوه قضاییه و این چیزها واقعاً ناراحت نشدم، چون می‌گویم من یک نفرم، ممکن است راجع به من اشتباه کنند ولی خدا کند این عدالت و امنیتی که در جامعه ما حاکم است، باقی بماند. اگر قوه قضاییه زیر سوال برود، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. لذا غصه می‌خوردم ولی نسبت به نظام ناامید و بدبین نبودم.

وبگردی