مادران بسیاری با جنایت‌های منافقین بی فرزند شدند / منافقین تجهیزات و ادوات نظامی عراق را سرقت کردند
تبلیغات

به گزارش رکنا به نقل از قوه قضاییه ، چهلمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۱۵ مهر ۱۴۰۴) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره)  برگزار شد.

حجت‌الاسلام مسعود مداح وکیل شکات پرونده در جایگاه قرار گرفت و گفت: امروز می‌خواهم جنایتی دیگر از جنایات متعدد سازمان منافقین را بیان کنم که فراتر از دادگاه و دستگاه‌های عدالت کیفری در دنیاست. این حجم از جنایات را با مجازات‌های مرسوم کیفری در دنیا نمی‌توانیم التیام ببخشیم. مادران بسیاری با جنایت‌های منافقین بی فرزند شدند و فرزندان بسیاری پدر و مادر خود را از دست دادند.

وی افزود: کسی که شاهد هجوم بیگانه به کشورش باشد و صدای خرد شدن استخوان‌های سربازان کشورش را در میدان رزم بشنود، شاهد تصرف خاک کشورش باشد و تهاجم به مدارس و مراکز غیرنظامی کشورش را ببیند و سکوت کند، ایرانی نیست. 

مداح تصریح کرد: یکی از جنایات سازمان منافقین عملیات چلچراغ بود که در این عملیات سازمان تروریستی منافقین به شهر مهران حمله می‌کند، شهر را به تصرف خود در می‌آورند و اموال مردم را غارت می‌کنند. در این عملیات بیش از ۸ هزار ایرانی را به شهادت رساندند و ۱۵۰۰ نفر را به گروگان گرفتند. 

وکیل شکات پرونده ادامه داد: بسیار جالب است، گروهی که ضد انسانیت، آزادی و مردم هستند و اسم خود را ارتش آزادی بخش گذاشتند. از نظر حقوق بین‌المللی ارتش آزادی‌بخش دارای ویژگی‌هایی است. هدف مبارزه در ارتش آزادی‌بخش، رهایی و مبارزه برای استقلال و رهایی از رژیم ستمگر غاصب است. مردم ایران در حالی که با یک سلطه بیگانه و دولت متخاصم رژیم بعث عراق در حال مبارزه بودند این گروهک تروریستی با دولت متخاصم همکاری می‌کند. آیا این کمک به استقلال و آزادی کشور و نجات خلق است؟ آیا این رهایی خلق است؟

وی اضافه کرد: دومین ویژگی که در حقوق بین‌الملل در رابطه با آن بحث می‌کنند این است که ارتش‌های آزادی‌بخش و نهضت‌های آزادی بخش هدف‌گیری مشروع دارند و با غیرنظامیان نمی‌جنگند. کودک دو ساله و طفل ۱۸ ماهه را به قتل نمی‌رساند. کدام ارتش آزادی‌بخش در دنیا به بیمارستان هجوم می‌برد؟

وکیل شکات گفت:سازمان‌های آزادی‌بخش در حقوق بین‌الملل، ویژگی‌های خاصی دارند که آنها را از گروه‌های تروریستی متمایز می‌کند. این سازمان‌ها معمولاً به سمت اهداف خود با رعایت قواعد جنگ و قوانین بین‌المللی حرکت می‌کنند و از طرق مشروع برای رسیدن به اهدافشان بهره می‌برند، نه با جنایات جنگی مانند تیرباران و اعدام مردم بی‌گناه. یکی دیگر از ویژگی‌های آنها حمایت گسترده مردمی است؛ به عنوان مثال، در ایران، مردم علیه منافقین فریاد مرگ بر آنها سر دادند و حمایت نکردن مردم نشان می‌دهد که این سازمان‌ها در بین مردم جایگاهی ندارند و اقدامات خشونت‌آمیز آنها مورد تأیید نیست.

وی گفت: ارتش‌های آزادی‌بخش در سطح بین‌المللی مورد شناسایی و حمایت نهادهای بین‌المللی قرار می‌گیرند. در مقابل، سازمان مجاهدین خلق در بسیاری از کشورها، از جمله آمریکا و اروپا، به عنوان گروهی تروریستی شناخته شده است. برای نمونه، وزارت دادگستری آمریکا در گزارش ۲۰۰۴ خود، مجاهدین را سازمانی تروریستی و بیگانه معرفی می‌کند که از سال ۱۹۷۳ در عراق فعالیت‌های خشونت‌آمیز و تروریستی علیه ایران انجام داده است. در سال ۱۹۹۹، آمریکا مجاهدین را به عنوان سازمان تروریستی بیگانه به رسمیت شناخت و در سال ۲۰۰۶، دفتر هماهنگ‌کننده ضدتروریسم وزارت خارجه آمریکا نیز این سازمان را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد.

وی ادامه داد: دادگاه عدالت پادشاهی انگلستان در سال ۲۰۱۲ نیز در رای خود، سوابق تروریستی مجاهدین خلق را تأیید کرده و ورود مریم رجوی، از اعضای ارشد این سازمان، به انگلستان را ممنوع اعلام نمود. این سازمان در دهه ۱۳۶۰ و پس از شناسایی رژیم ایران توسط فرانسه، پایگاه خود را به عراق منتقل کرد که این انتقال تسهیل‌کننده فعالیت‌های تروریستی در داخل ایران شد. فعالیت‌های خشونت‌آمیز مجاهدین خلق در سال‌های ۱۳۶۵ و پس از آن، در عراق و اروپا، ادامه یافت و در نهایت، در سال ۲۰۰۱، بر اساس قانون تروریسم آمریکا، این سازمان به عنوان یک سازمان ممنوعه اعلام شد و کمیسیون استیناف سازمان ممنوعه اعلام کرد که مجاهدین خلق سازمان تروریستی بوده است.

مداح ادامه داد:شاخصه‌های گروه‌های تروریستی از منظر حقوق بین‌الملل به چند دسته تقسیم می‌شود، هدف‌گیری غیرنظامیان گروه‌های تروریستی اقدام به کشتار مردم عادی می‌کنند، ایجاد ترس و رعب و وحشت: عملیات‌های آنان صرفاً برای ایجاد ترس و تبلیغات رسانه‌ای انجام می‌شود و پس از آن برمی‌گردند. 

اهداف نامشروع: فعالیت‌های آنان اهداف سیاسی، ایدئولوژیک یا دیگر اهداف نامشروع دارند. عدم حمایت مردمی: این گروه‌ها فاقد حمایت عمومی هستند. 

رعایت نکردن قوانین جنگی: چون نه دولت مرکزی دارند و نه مرکزیت مشخص، اقدامات آنان خلاف قوانین جنگی است، خشونت و توسل به زور: خشونت، کشتار و زورگویی از ویژگی‌های مشترک این گروه‌ها است، که در تمامی کنوانسیون‌ها و قوانین بین‌المللی بر آن تأکید شده است.

وی گفت: در قطعنامه‌های مختلف سازمان ملل، تروریسم به صورت اقدامات جنایت‌آمیز با هدف ایجاد رعب و وحشت در میان عامه مردم تعریف شده است. برای نمونه، در قطعنامه سال ۱۹۹۶ مجمع عمومی سازمان ملل، تروریسم به عنوان اقداماتی جنایت‌آمیز توصیف شده است که هدفشان ایجاد رعب و وحشت است. همچنین، در کنوانسیون اروپایی مقابله با تروریسم ۱۹۷۷، تروریسم به اقدامات کیفری علیه دولت یا جامعه با هدف ایجاد وحشت و رسیدن به اهداف سیاسی یا ایدئولوژیک تعریف شده است.

وی ادامه داد: کنوانسیون ممانعت و مجازات تروریسم ۱۹۸۳، تروریسم را اقدامات کیفری علیه دولت‌ها با هدف ایجاد وحشت در اشخاص و گروه‌های خاص یا در سطح جامعه می‌داند. در سال ۱۹۷۲، کمیته تخصصی مبارزه با تروریسم در سازمان ملل تشکیل شد که منجر به تصویب ۱۵ کنوانسیون ضد تروریسم در موارد خاص شد، از جمله کنوانسیون توقیف غیرقانونی هواپیما، کنوانسیون سرکوب تامین مالی تروریسم، کنوانسیون گروگان‌گیری ۱۹۷۹، و کنوانسیون پکن ۲۰۱۰ برای منع تولید و قاچاق هواپیماهای غیرقانونی.

مداح گفت: در قوانین کشورهای اروپایی، تروریسم نیز تعاریف خاصی دارد. برای نمونه، مواد ۱۳۷ تا ۱۴۱ قانون کیفری بلژیک، تروریسم را چنین تعریف می‌کند: جرمی که به واسطه ماهیت یا زمینه خود، می‌تواند منجر به صدمه شدید به یک کشور یا سازمان بین‌المللی شود و با قصد ترساندن شدید یک جمعیت، مقامات عمومی، یا سازمان‌های بین‌المللی، انجام فعل یا ترک فعل خاص، یا بی‌ثبات‌سازی و تخریب بنیان‌های سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی کشور یا سازمان بین‌المللی صورت گیرد.

حجت الاسلام مداح وکیل شکات گفت: قانون‌گذاری کشورهای مختلف درباره جرم تروریستی را مرور می‌کنیم. در قانون کیفری ایتالیا، ماده ۲۷۰، جرم تروریستی تعریف شده است؛ جرمی که به واسطه ماهیت یا زمینه خود می‌تواند منجر به صدمه شدید به یک کشور یا سازمان بین‌المللی شود و با قصد ترساندن شدید جمعیت یا تحت فشار قرار دادن مقامات عمومی برای انجام یا ترک فعل خاص، یا بی‌ثبات کردن و تخریب بنیان‌های اقتصادی و ساختار اجتماعی کشور صورت می‌گیرد. 

وی گفت: در قوانین بریتانیا، مصوب سال ۲۰۰۰، مجازات‌های تروریستی شامل اقدام یا تهدید برای اثرگذاری بر حکومت یا ترساندن عمومی مردم یا گروهی از مردم است. در آلمان، همین عنوان در قانون آمده و بر ترساندن جدی مردم برای فشار بر مقامات یا سازمان‌های بین‌المللی تأکید دارد، به‌خصوص در شرایط اجبار و با استفاده از خشونت یا تهدید به آن. همچنین، در ماده ۴۲۱ و بعد از آن در قانون کیفری، جرایمی مانند ربودن، حمله علیه تمامیت جسمانی، پول‌شویی، حمل سلاح غیرمجاز، مواد انفجاری، سرقت، زورگیری، تخریب و آسیب اموال، هواپیما ربایی و ... ذکر شده است که هدف اصلی آنها ایجاد رعب و وحشت، برهم زدن نظم عمومی، بی‌ثبات‌سازی و تخریب ساختار حکومتی است.

مداح ادامه داد: در کشورهای سوئد، ترکیه و هلند نیز قوانین مشابهی برای جرم‌انگاری تروریسم وجود دارد که شاخصه اصلی آنها ایجاد رعب و وحشت، خشونت، اجبار غیرقانونی دولت و مردم، و نهایتاً بی‌ثبات‌سازی یا تخریب ساختار حکومتی است. مفاهیمی مانند بغی، محاربه و افساد فی‌الارض که در فقه اسلامی و قوانین داخلی ایران آمده است، همان مفهوم ضدتروریستی است که در قوانین غربی به آن اشاره می‌شود. در پاسخ، تعریف محاربه در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ذکر شده است؛ محاربه عبارت است از کشیدن سلاح با قصد جان، مال یا ناموس مردم و ارعاب آنها به گونه‌ای که امنیت در محیط مختل شود. 

در فقه اسلامی، محاربه و شهر سلاح، به‌خصوص در آثار فقهای بزرگی مانند حضرت آیت‌الله خویی، شهید اول و امام خمینی، تعریف شده است محارب کسی است که سلاح آشکار کند و قصد ایجاد فساد در زمین دارد.

وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: بند " ب" ماده ۲ کنوانسیون بین المللی "توقف تامین مالی تروریسم " مصوب ۱۹۹۹ میلادی، اقدام تروریستی را اینگونه تعریف کرده است؛ هر اقدامی که به قصد کشتن یا صدمه جدی بر هر فرد غیر نظامی یا هر شخص دیگری که در مخاصمات جنگی مشارکت ندارد صورت پذیرد، هنگامی که هدف مذکور در ذات خود یا بر اساس شرایط به ارعاب بیانجامد یا حکومت یا سازمان‌های بین المللی را به اقدام خاص یا اجتناب از آن وادار نماید، یعنی کشتار یا قصد کشتار همراه با ارعاب و وحشت مردم. این محوری‌ترین توجیه و تفسیر تروریست در قوانین دنیا است و همان چیزی که در محاربه جرم انگاری کردیم.

وی با بیان اینکه نتیجه حاصله در اینجا ایجاد ناامن و سلب امنیت عمومی مردم است، ادامه داد: همچنین جرم افساد فی الارض، موضوع ماده ۲۸۶ از قانون مجازات اسلامی؛ در ابتدای این ماده، قانون گذار به صراحت بیان می‌کند که هر کس به طور گسترده مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور و موارد دیگری که در ادامه این ماده مطرح شده است. حال سوال بنده اینجاست که آیا حمله مسلحانه در این طول و عرض و در این حجم آن هم طی چندین عملیات که منجر به کشته شدن تعداد بالایی از مردم ایران و سربازان کشور می‌شود، جنایت گسترده علیه امنیت محسوب نمی‌شود؟ جنایت گسترده علیه تمامیت جسمانی افراد محسوب نمی‌شود؟

مداح به ادامه این ماده قانونی اشاره کرد و گفت: به گونه‌ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی و خصوصی یا سبب ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی شود. یکی از مصادیق همین موضوع است. آیا عملیات‌هایی که گروه تروریستی منافقین انجام دادند مصادیق این موارد نیست؟ آیا افساد فی الارض را نمی‌توانیم به عنوان یکی از راهکارهای مبارزاتی قانون گذار با تروریسم معرفی کنیم؟ کما اینکه تعاریف مختلفی را در دنیا خدمت شما عرض کردم که همه مشابه همین تعریف بودند.

وی بیان داشت: و نهایتاً جرم بغی، موضوع ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ که قانونگذاری صراحتاً اعلام می‌کند؛ گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران اقدام مسلحانه کند باغی محسوب می‌شود و در صورت استفاده از سلاح اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می‌شوند. در رکن حقوقی ماده این جرم، قیام مسلحانه علیه نظام و آن هم به صورت گروهی همراه با یک گروه منسجم و نهایتا اینکه بغی یک جرم مطلق است و در رکن معنوی هم همین که شخص عضو این گروه باشد و نسبت به اهداف این گروه آشنا باشد و این اهداف را پذیرفته باشد، علم و قصد نسبت به اهداف گروه داشته باشد کافی است که جزء گروه باغی محسوب شود. حالا از جهت اینکه اقدامات گروهک تروریستی منافقین نوعی سلاح کشیدن و مبارزه با اصل و اساس نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است می‌تواند مصداق بغی باشد و از این جهت که یک جرم گسترده انجام دادند که گستره و حجم این جنایت کشتار مردم ایران، غارت و تخریب اموال مردم ایران بوده است. این روزنامه سازمان منافقین است که در عملیات چلچراغ که خدمت شما عرض کردم فقط لیست غنائم و تجهیزاتی که از مردم ایران به سرقت بردند با افتخار را در آن درج کرده‌اند.

وی یادآور شد: این گروهک حجم زیادی از تجهیزات و ادوات نظامی که قرار بود علیه رژیم بعث عراق استفاده شود به سرقت بردند در روزنامه خود نیز به این موضوع اشاره کرده بودند. از آن جهت که این اقدام اقدامی گسترده علیه امنیت ملی و تمامیت جسمانی بوده است بزه می‌تواند مصداق افساد فی الارض باشد. همچنین از این جهت که بر روی مردم سلاح کشیدند و ایجاد رعب و ناامنی کردند این بزه نیز می‌تواند مصداق محاربه باشد. از ریاست دادگاه تقاضا دارند نسبت به انتصاب بزه افساد فی الارض و محاربه نسبت به تمامی سردستگان این گروه که از متهمین پرونده هستند اقدام و برای آنها احکام متناسب با این جنایات را صادر کند.

وی افزود: دادگاه در یک اقدام شایسته دستور توقیف اموال گروهک تروریستی منافقین را صادر کرد. توجه به اموال و موسساتی که این گروهک در خارج از کشور دارد و حسب پیگیری‌هایی که موکلین بنده دارند از دادگاه تقاضا دارم اگر در این رابطه جدیدی از طریق دادسرا یا دادگاه انجام شده، گزارشی از آن به موکلین بنده ارائه شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی قاضی دادگاه خطاب به وکیل شکات پرونده، گفت: اتهامات همه متهمین بر اساس شکایت شکات، دلایل انتسابی به هریک از افراد، نوع اتهام و شکایت مطروحه برای هریک از متهمان را به تفکیک، برای دادگاه مشخص کنید. دادگاه باید در خصوص هر متهم، عنوان اتهامی و دلیل شکایت را بررسی کند. مراد از دلایل اثباتی دلایلی است که در متن قانون وجود دارد و برای هریک از متهمان قابل انتساب باشد، چون اتهامات برخی از افراد مورد تردید است و نیاز به دقت دارد. 

وی افزود: در خصوص قرار تامین خواسته صادره از شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران، پرونده‌ای در این رابطه تشکیل شده و دادسرای ناحیه ۲۳ حسب دستور صادره برای توقیف اموال متهمین پرونده برابر دلایل ارائه در کیفرخواست، اقدام کرده است. چنانچه متهمان اموال و دارایی‌ها یا ارثی دارند استعلامات لازم انجام و اموالی هم شناسایی شده است. اما پرونده قرار تامین خواسته در حال تکمیل است و به محض تکمیل آن، گزارش دقیقی از این پرونده در دادگاه ارائه خواهد شد.

علی اکرامی، یکی از اعضای جداشده به عنوان شاهد در جایگاه قرار گرفت و سوگند خورد که جز حقیقت چیزی را بیان نکند، و گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۸ در دانشگاه نفت آبان تحت تاثیر شعارهای جذاب و فریبنده این گروهک قرار گرفتم، به دنبال اعلام جنگ مسلحانه سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ در ایران زندگی مخفی داشته و در سال ۱۳۶۳ از طریق زاهدان و خاش به پاکستان پایگاهی به نام الهی رفتم. مسئولیت این پایگاه، اعزام تیم‌ها به داخل ایران و جذب نیرو برای سازمان‌های مرتبط بوده است. در سال ۱۳۶۳، به عراق سفر کرده و در قرارگاهی به نام بدیع مستقر شدم که پس از ورود مسعود رجبی به عراق، ستاد روابط خارجی در بغداد ایجاد شد. این ستاد سیاست‌های اقتصادی، نظامی، لجستیکی و سیاسی را برعهده داشت.

در ادامه وی گفت: می‌خواهم به حمایت پشت پرده صدام از عملیات چلچراغ و آفتاب بپردازم، موضوع تجاوز نظامی و کشتار در صحنه‌های نظامی که چه کسانی پشت پرده حمایت کرده‌اند و چگونه این حمایت‌ها صورت گرفته است. در جلساتی که برگزار شده، هدف از این جلسات، هماهنگی برای عملیات آفتاب بوده است که در پایگاه سعادتی انجام شده است. فرماندهان عالی‌رتبه عراق، از جمله فرماندهان بعثی و صدام، در این جلسات حضور داشته‌اند و این جلسات، یک ماه قبل از عملیات برگزار شده است. این جلسات برای برنامه‌ریزی و هماهنگی عملیات‌های قبل و بعد از عملیات آفتاب صورت گرفته و هدف اصلی آن، اجرای عملیات‌های نظامی و حمایت‌های لازم بوده است.

سپس علی اکرامی، یکی از اعضای جداشده منافقین به عنوان شاهد در جایگاه قرار گرفت و گفت: در سال ۱۳۵۸ تحت تاثیر تبلیغات گروهک منافقین به این گروهک پیوستم. در سال ۶۴ از طریق نیروهای منافقین از مرز خاش به پایگاه الهی در شهر کراچی پاکستان و سپس به قرارگاه حمید در منطقه ابوغریب و سپس اشرف منتقل شدم. جواد خاکی سیاست‌های نظامی، مالی، سیاسی و اقتصادی گروه رجوی با عراق را هماهنگ می‌کرد که مسئولیت آن با مهدی ابریشمچی با نام مستعار شریف فرزند موسی، متهم ردیف ۴ دادگاه است.

وی افزود: مسئول بخش روابط خارجی در بغداد با عباس داوری فیضی آذر فرزند حسن با نام مستعار رحمان و نام پاسپورتی علیرضا پاک متهم ردیف ۱۳ بوده است. من تا سال ۷۲ در قسمت روابط عمومی حضور داشتم و مسئولیتم ایجاد هماهنگی با افسران مخابرات و اطلاعات عراق بود. دفتر اصلی محل استقرار مسئول روابط خارجی در منطقه ساحت آندلوس بود که ملاقات‌های مسعود رجبی و مسئولین روابط خارجی با مسئولین و فرماندهان نظامی و سیاسی در این مکان انجام می‌شد. همچنین رجوی هر سه ماه یک بار با مسئول مخابرات صدام جهت هماهنگی درخواست‌های مالی و همچنین روسای دفاع و نمایندگان مخابرات ارتش برای ارائه لیست درخواست‌های و نیازهای تعمیراتی و ادوات نظامی ملاقات داشت. 

این عضو جدا شده منافقین در ادامه بیان کرد: در عملیات آفتاب و چلچراغ حضور نداشتم ولی به خاطر حضور در ستاد روابط خارجی در جریان جزئیات هماهنگی‌ها و نشست‌های رجوی با فرماندهان رده بالای نظامی و سیاسی عراق بودم. رجوی در یکی از این نشست‌ها علت حضور مجاهدین در عراق را تشریح کرد. در سال ۱۳۵۹ مسعود رجوی از طریق مرز شرقی، به کشور پاکستان رفت. با توجه به اینکه در آن زمان حزب سوسیالیست در فرانسه روی کار آمده بود و با نقشی که رهبر حزب دموکرات ایفا کرد، مسعود رجوی توانست به فرانسه برود و در آنجا با وساطت سفارت فرانسه با مسئولان سپاه عراق دیدار کرد.

وی ادامه داد: برخلاف روایت مجاهدین، تدارک برای مبارزه مسلحانه از سال ۶۰ شروع نشده و رجوی از سال ۵۹ با حمایت کشورهای خارجی مبارزه مسلحانه را آغاز کرد. منافقین از سال ۵۸ و بعد از اینکه در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری شکست خورد و پایگاه‌های اجتماعی خود را در داخل کشور از دست داد احساس کرد که به حمایت کشورهای خارجی نیاز دارد.

اکرامی به بررسی زمینه‌های ارتباط و همکاری‌های نظامی و سیاسی عراق در زمان جنگ ایران و عراق پرداخت و گفت: پس از عقب‌نشینی عراق از خرمشهر و شکست در جنگ، نیروهای عراقی به سربازان خود تعظیم می‌کردند تا روحیه آنها حفظ شود. در سال ۱۳۵۹ در جلسه‌ای در فرانسه، تقسیم کاری بین مجاهدین و نیروهای عراقی صورت گرفت؛ به این صورت که مجاهدین در داخل کشور عملیات‌هایی علیه نیروهای ایرانی آغاز کردند تا بخشی از نیروهای ایرانی در جبهه‌ها مشغول شوند و در مقابل، نیروهای مجاهدین و ارتش عراق در داخل شهرها فعالیت‌های انتحاری انجام می‌دادند. این اقدامات باعث شد که فرماندهان عراقی معتقد شوند حضور در کنار نیروهای ارتش عراق می‌تواند به تقویت روحیه سربازان کمک کند.

وی ادامه داد: در حالی که ایران درگیر جنگ خارجی با عراق بود، سازمان مجاهدین خلق در داخل جبهه‌ای دیگر گشود و تلاش کرد نیروهای ایرانی را تضعیف کند تا بتواند اهداف خود را دنبال کند. در خرداد ماه، پس از بازگشت، نشست‌هایی با فرماندهان نظامی و سیاسی مجاهدین در عراق برگزار شد که در آن طراحی عملیات‌هایی مانند عملیات آفتاب و چلچراغ صورت گرفت. این عملیات‌ها با حمایت و کمک‌های نظامی عراق انجام شد و تمامی مراحل طراحی، شناسایی، لجستیک و تأمین سلاح‌ها تحت حمایت رژیم عراق قرار داشت.

اکرامی گفت: در این نشست‌ها، افراد مهمی از جمله فرماندهان عراقی، وزیر دفاع و دیگر مسئولین نظامی و سیاسی حضور داشتند. از جمله افراد شرکت‌کننده می‌توان مسعود رجوی به عنوان فرمانده کل ارتش آزادی بخش، محمود عطایی با نام مستعار حمید، مهدی براعی، مهدی افتخاری، حسن نظام الملکی، محمود محمودی، مهدی مددی، حسین ابریشمچی، مهدی ابریشمچی، محمد علی توحیدی، عباس داوری و علی نقی حدادی اشاره کرد. این افراد در قالب جلسات هماهنگی قبل از عملیات آفتاب نقش داشتند و طراحی و برنامه‌ریزی عملیات‌ها تحت نظر و حمایت مستقیم رژیم عراق انجام می‌شد.

وی گفت: رجوی در این زمان تلاش می‌کرد تا با تزریق نیرو و تجهیزات به ارتش عراق، ادامه عملیات‌ها را تضمین کند و بر این اساس، مطالبات مالی نقش مهمی در این استراتژی داشت. تمامی سنگرها و استحکامات پدافندی ایران توسط نیروهای ایرانی تصرف شد، که این اقدامات در آستانه نوروز انجام شد و بسیاری از خانواده‌ها در این ایام نگران بودند.

وی گفت: رجوی در ملاقات‌هایی با مقامات عراقی، از جمله طارق عزیز، نقش حضور در عراق و همکاری با صدام را به صورت علنی اعلام کرد. این ملاقات‌ها در سال ۱۳۶۱ و پس از آتش‌بس صورت گرفت و مقدمات حضور مجاهدین در عراق و همکاری‌های استراتژیک با رژیم بعث فراهم شد. در سال ۱۳۶۵، مجاهدین اقدام به تشکیل ارتش آزاد در داخل عراق کردند و با صدام حسین در مناطقی مانند اشرف، سردار در شمال، و قرارگاه حبیب در بصره، توافقاتی داشتند که بر اساس آن، عملیات‌های نظامی و فرماندهی‌ها صورت می‌گرفت. این تحرکات نشان‌دهنده همسویی و همکاری نزدیک این گروهک با رژیم عراق و نقش آن در تحولات منطقه بود.

اکرامی، یکی از اعضای جداشده منافقین تصریح کرد: عملیات آفتاب در سال ۶۷ در منطقه فکه اجرا شد که ۱۵ تیپ رزمی منافقین در آن حضور داشتند و هدف از این عملیات انهدام لشکر ۷۷ خراسان بود. در این عملیات چند تیپ مکانیزه ارتش عراق نیز نقش محوری داشتند. در این عملیات اولین بار بود که نیروهای مجاهدین از نفربرهای زرهی استفاده می‌کردند بنابراین قبل از عملیات آموزش‌های لازم را در این رابطه دیدند.

وی افزود: رجوی این عملیات را هدیه‌ای نوروزی مشترک با همکاری عراق برای مردم ایران معرفی کرد و گفت کشتن رزمندگان و سربازان ایرانی هدیه‌ای برای مردم است. در حالی که این حماقت، هدیه‌ای بود که رجوی به صدام داده بود، چون سربازان و رزمندگان ایرانی گناهی جز دفاع از خاک و ناموس خود نداشتند.

این عضو جدا شده منافقین بیان کرد: به گفته سران منافقین در این عملیات ۲ هزار نفر نیروی ایرانی کشته، ۱۵۰۰ نفر زخمی و ۵۰۸ نفر نیز اسیر شدند. در جریان عملیات چلچراغ رجوی و سران حزب بعث سرمست از پیروزی در عملیات آفتاب، پس از گذشت ۳ ماه از عملیات آفتاب، در خرداد ماه ۶۷ با حمایت‌های فراوان صدام به خاک کشور حمله کردند. 

وی اضافه کرد: منافقین در این عملیات از یک ماه قبل در منطقه‌ای نزدیک ورودی شهر مهران، مستقر شده و کارهای شناسایی را انجام می‌دادند. تیم‌های شنود در سراسر منطقه، مکالمات فرماندهان سپاه را شنود می‌کردند و تیم‌های رخنه با ورود به منطقه ایرانی، سربازان را اسیر و تخلیه اطلاعاتی می‌کردند تا اطلاعات بیشتری برای انجام این عملیات داشته باشند.

علی اکرامی از اعضای جداشده گفت: در این عملیاتی که برعهده گرفته بود تماما نقش مزدوری و سرباز صفر را داشته و نقش اصلی در زمینه طراحی، شناسایی و اقدامات به طور مستقیم از طریق عراق انجام می‌گرفت. نقطه اوج خیانت این‌ها با هدف ایجاد جبهه موازی ایجاد کنند تا بخشی از نیروهای ایران در ایران سرگرم نیروهای منافقین باشد و جبهه‌ها خالی شوند و نیروهای عراقی بتوانند در جبهه دیگر قویتر شوند. 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی