وال‌استریت ژورنال : تاکتیک‌های ایران دفاع چندلایه اسرائیل را به چالش کشیدند

به گزارش رکنا، حملات موشکی اخیر حکومت ایران به اسرائیل، نه صرفاً یک سلسله حملات کور، بلکه آزمونگاهی برای سنجش و ارتقاء توان تهاجمی تهران بوده است. داده‌های تحلیلی این روزنامه نشان می‌دهند که در نیمۀ نخست درگیری، تنها ۸ درصد موشک‌های شلیک‌شدۀ تهران توانسته‌اند از سامانه‌های دفاعی اسرائیل عبور کنند، حال آن‌ که در نیمۀ دوم، این میزان به ۱۶ درصد افزایش یافته است : جهشی که از کارآمدی رویکرد تازه ایران حکایت دارد.

سپاه پاسداران رویکردی گام‌به‌گام و تجربی را در پیش گرفت: با هر موج حمله، داده‌های تازه گردآوری شد و بلافاصله در طراحی موج بعدی به‌کار رفت. این تغییرات عمدتاً در سه محور رخ داده‌اند: تکثیر نقاط پرتاب: ایران، به‌جای تکیه بر چند مرکز ثابت، شبکه‌ای از پایگاه‌های پرتاب موشک را در پهنۀ جغرافیایی خود فعال کرد. تغییر زمان‌بندی حملات: الگوهای شلیک، از ریتم ثابت به الگویی نامتقارن و غیرقابل پیش‌بینی تغییر یافت. پراکندگی اهداف اسرائیلی: با گسترش جغرافیای اهداف، اسرائیل ناگزیر شد سپر دفاعی خود را روی محیطی وسیع‌تر بگستراند، امری که موجب پیدایش رخنه‌های قابل بهره‌برداری شد.

این تاکتیک‌ها، اسرائیل را در وضعیتی فرسایشی قرار داد که در آن حفظ چگالی آتش متقابل دشوار و پرهزینه می‌شود.

ایران، برای نخستین بار، از موشک‌های «فاتح» با قابلیت فراصوت استفاده کرده است : موشک‌هایی که با سرعتی ده برابر صوت حرکت می‌کنند، دارای سرجنگی جداشونده هستند و در مرحله ورود مجدد به جو، با مانورهای انحرافی، رهگیری‌شان را دشوار می‌سازند. تنها سامانه‌هایی مانند «پیکان ٣»  و «فلاخن داوود»  توان مقابله با این نسل از موشک‌ها را دارند که البته شمارشان محدود و هزینه نگهداری‌شان سنگین است.

با اوج‌گیری حجم حملات و فشار ناشی از اشباع تدریجی سامانه‌های رهگیر، اسرائیل با واقعیتی تلخ روبرو شد: ذخایر موشک‌های دفاعی، به‌ویژه برای سامانه «پیکان ٣»، رو به پایان نهادند. مقامات نظامی اسرائیل، در واکنش، به اولویت‌بندی هدف‌ها روی آوردند: تنها موشک‌هایی رهگیری می‌شدند که مستقیماً تهدیدی برای مراکز حیاتی تلقی می‌شدند. این وضعیت، به تعبیر یکی از تحلیلگران امنیتی، «به معنای ترک‌برداشتن افسانۀ برتری مطلق دفاع چندلایه اسرائیل» است.

یحشوعا کالیسکی، پژوهشگر برجستۀ «مؤسسۀ مطالعات امنیت ملی» اسرائیل، در گفتگو با وال‌استریت ژورنال می‌گوید:«ما و آنها، هر دو، بر منحنی یادگیری حرکت می‌کنیم. آنها توان تهاجمی خود را ارتقا می‌دهند، ما دفاع‌مان را تقویت می‌کنیم. این مسابقه بی‌انتهاست.»

این تحلیل، معنایی روشن دارد: حتی پیچیده‌ترین سامانه‌های ضد‌موشکی، در برابر دشمنی که به سرعت خود را تطبیق می‌دهد و بر نوآوری فناورانه تکیه می‌کند، مصونیت مطلق ندارند.

واقعیتی را پیش چشم می‌گذارد که سال‌ها از آن به‌عنوان «بده‌بستان نامتقارن» یاد می‌شد: برتری دفاع در برابر هجوم. اکنون این فرضیه، در پرتو رخدادهای ژوئن، نیازمند بازنگری است. تجربه عملیات نظامی اسرائیل برای این کشور و متحدانش، هشداری روشن است: نبرد آینده نه میدان نبرد فیزیکی، بلکه آوردگاه نوآوری بی‌وقفه در تاکتیک و فناوری است که در آن برنده کسی است که زودتر بیاموزد.

اخبار تاپ حوادث

وبگردی