ضرغامی :
میر حسین موسوی قبول نمی کرد با اژه ای ملاقات کند / مهندس موسوی گفت میخواهم مستقیم با ملت حرف بزنم
رکنا سیاسی : ضرغامی در خصوص درخواست میرحسین موسوی برای سخنرانی زنده پس از انتخابات ۸۸، تأکید دارد که حفظ امنیت کشور در اولویت بود و نمیتوانست اجازه تحریک بیشتر فضای جامعه را بدهد.

خبرآنلاین در ادامه آورده است ، عزت الله ضرغامی رئیس اسبق رسانه ملی و عضو شورای عالی فضای مجازی در خصوص اجتهاد رسانه ای گفت : اجتهاد رسانه ای را سر زبانها انداختم مثلا در
اوج درگیری ها ی سال۸۸ ، شبکههای ماهواره ای همه به اتاق جنگ تبدیل شده بودند. مجری ارتباط زنده برقرار میکرد و میگفتند میدان ولیعصر الان جمع شده اند و این شعارها را میدهند. یا الان نیروهای امنیتی آمده اند و همین الان در هفت تیر بروید. بعد گزارش میدادند که جمعیت در هفت تیر است و بروید. ضرغامی این را پخش یا نقد نمیکرد و یا به نیروی انتظامی بگوید این است. ضرغامی میدانست هفت تیر خبری نیست که اینها تبلیغ میکنند تا مردم به هفت تیر بروند. ما دو گروه به هفت تیر میفرستادیم و میگفتیم درمورد قیمت مانتوها در میدان هفت تیر که انقدر گران شده است شروع به صحبت با مردم و مغازه داران بکنید. مردم هم میگفتند چه وضعش است و چرا روپوش خوب پیدا نمیشود و گران است؟ به همین بهانه، دوربین ما، میدان و مردم را نشان میداد و بالایش هم (زنده) زده بودیم. یعنی کسی که شبکه خارجی را میبیند، میگوید تلویزیون دارد هفت تیر را زنده پخش میکند.کسی آن جا نیست. همین الان کسی دارد درمورد قیمت مانتو به تلویزیون توضیح میدهد.
آقای اژه ای وزیر اطلاعات بود و به خانه مهندس موسوی رفت
عضو شورای عالی فضای مجازی ادامه داد: برخی از دوستان تند امنیتی یا حتی رسانه ای ممکن بود آن زمان نفهمند. {می گفتند} دشمن دارد اینطوری با ما برخورد میکند و مرتب برنامه سازی میکند. آنتن تلویزیون را فرستاده اید تا درمورد قیمت مانتو بحث کند. بله! این را ضرغامی تشخیص میدهد که دوربین در هفت تیر میچرخد و میگوید اینها دروغ میگویند و تبلیغ میکنند که مردم به هفت تیر بروند. هفت تیر کسی نیست. لذا رفتار ضد امنیتی دشمن را خنثی میکردیم. دشمن امنیت ما را نشانه گرفت. وظیفه ما در مرحله اول، حفظ امنیت کشور بود. چون وقتی امنیت نیست همه چیز به هم میریزد.
وی گفت: اما این اجتهاد که چطور عمل کنیم {جای بحث دارد}. چون برخی اوقات به اسم امنیت، کار خلاف امنیت میشود. لذا اگر آن شب مهندس موسوی به من میگوید که با مردم به طور زنده حرف بزنم، ضرغامی میگوید قبول دارم، حرف بزنید. به خانه او رفته بودم تا باهم صحبت کنیم. ولی چون مسئله من امنیت است، آیا نظر شما هم نظر من است که دعواها را تمام کنیم و کف خیابان جمع شود؟ چون همان شب سی نفر کشته شدند. آقای اژه ای وزیر اطلاعات بود و به زور به خانه ایشان رفت. قبول نمیکرد که ملاقات دهد. آقای اژه ای گفت سی نفر کشته شده اند. مگر میشود؟ ضرغامی میگوید من پخش میکنم. ولی زنده نباشد. من و شما یک هدف داریم. اگر میگویید که میخواهم {این جریان را} بخوابانم، ضرغامی هم جز خواباندن کف خیابان، هیچ هدف دیگری ندارد. ممکن است حرفی بزنی و عده ای بدشان بیاید. حتما جریانات سیاسی بدشان میآمد و با من برخورد میکردند. ولی من مستقلا تصمیم میگرفتم.
مهندس موسوی گفت میخواهم مستقیم با ملت حرف بزنم
رئیس اسبق رسانه ملی درخصوص صحبت های موسوی در انتخابات ۸۸گفت: گفتم کل صحبتهای شما را پخش میکنم. ولی بگذار باهم ببینیم که آیا صحبتهای شما میتواند به حفظ امنیت کمک کند یا خیر، بیشتر تحریک آن جریان میشود. چون آن بحثها تنها برای تهران بود. شهرستانها هیچ اتفاقی نیفتاد. تا آخرش در شهرستانها هیچ اتفاقی رخ نداد. به جز ۹ دی که تمام کشور در خیابان آمد و عکس آن بود. بنابراین، ایشان گفتند نه. گفتم کسی جلوی شما بنشیند و اگر چیزی میگویید، او همان جا سوالی کند و {شفاف کند که} منظورتان این نیست؟ با آن هم مخالفت کرد و گفت میخواهم مستقیم با ملت حرف بزنم. اگر شما بودید این کار را میکردید؟
ضرغامی ادامه داد: اگر این فردا یا همان شب این شعله ده برابر میشد، صدا و سیما میتوانست جواب دهد؟ تمام اینها سر صدا و سیما خراب میشد که باید جمعش کنید و تریبون گذاشته اید که بگویند دروغ و خلاف و تقلب بوده است. کدام تقلب؟ بعدا صندوقها را شمردند.
عضو شورای عالی فضای مجازی گفت: بعد خودشان گفتند که تقلب نبوده است. مصاحبههای بعدی آنها وجود دارد. ولی این که آن شب میگویید مردم! تقلب شده است و آنها در این تعداد آرای کسی که برنده شده است و کسی که رای نیاورده است، مانند این است که آقای ناطق رای نیاورده باشد و آقای خاتمی که رای آورد، همان شب تلویزیون آقای لاریجانی به آقای ناطق تریبون دهد و بگوید زنده با مردم صحبت کنید و بگویید آقای خاتمی بیخود رای آورده است. چنین چیزی منطقی نیست.
ضرغامی گفت: بنابراین هر کاری کردیم و هر اتفاقی رخ داد، همه بر این اساس بود که هم آگاهی بخشی کنیم و هم تمام برنامههای تلویزیونی را در درگیریها و تنشها نبریم. یکی از دورههای جذاب برنامههای تلویزیون از فیلم و سریال و انیمیشن، برای همان ایام بود. تلویزیون کار خود را میکند. افراد تند حزب اللهی با من درگیر میشدند که باید همه را صدا کنیم و جواب موسوی و فتنه گرها را بدهیم. اما حدی لازم است. اگر عسل هم که شفا است را بیشتر از حد بخورید، میمیرید.
-
آتشسوزی در ارتفاعات دالاهو؛ غروب غمانگیز بلوطهای زاگرس
ارسال نظر