نیروگاه های اطراف تهران 80 درصد دود و 20 درصد برق تولید می کنند!

شاخص آلودگی هوا روز‌به‌روز بیشتر و هوا سال‌ به‌ سال آلوده‌ تر از قبل می‌ شود. چشم‌ ها از این هوای پردود می‌ سوزد و ریه‌ ها از تنفس گرد‌ و غبار تیر می‌ کشد. برنامه‌ های زیادی روی کاغذ نوشته شده، اما اجرا نشده یا نهایتاً ناقص اجرا شده است. مقصران زیادی برای آلودگی هوا وجود دارد، اما هر کس تقصیر‌ها را گردن دیگری می‌ اندازد. از آنجا که کاری برای کاهش آلودگی هوا انجام نمی‌ شود، همه در انتظار باد و باران مانده‌اند و هیچ کس هم نمی‌داند معضل آلودگی هوا تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد.

این هوای آلوده، آسیب‌ های جانی و مالی زیادی را به دنبال داشته، حتی موجب تعطیلی مدارس شده و آموزش را نیز تحت تأثیر قرار داده است. یکی از مقصران اصلی آلودگی هوا، نیروگاه‌های فسیلی است که در افزایش آلاینده‌ ها و تشدید آلودگی هوا نقش مؤثری داشته و دارد، به همین دلیل کارشناسان بار‌ها و بار‌ها اعلام کرده‌اند اگر به سمت استفاده از انرژی تجدیدپذیر برویم، آلودگی هوا کاهش می‌یابد. به طور حتم استفاده از انرژی‌ های پاک یکی از عواملی است که همه ما را از تنفس هوای آلوده نجات خواهد داد، اما سازوکار استفاده از این انرژی‌ ها چگونه باید باشد و اصلاً ظرفیت استفاده از آن‌ها چقدر است؟ چرا تا امروز از این انرژی‌ های خدادادی غفلت شده است؟

در این رابطه گفتگوی روزنامه جوان با دکتر سیدهاشم اورعی ، رئیس اتحادیه انجمن‌های انرژی ایران را بخوانید:

زمانی وقتی درباره آلودگی هوا در ایران صحبت می‌شد، تصویر آلودگی هوای تهران در ذهن مان نقش می‌بست، حالا چند سال است آلودگی هوا فقط مربوط به تهران نیست و شهر‌های زیادی درگیر این معضل شده‌اند. اگر قرار باشد به طور جدی و مؤثر با آلودگی هوا مقابله کنیم، چه کاری باید انجام دهیم؟

معضل آلودگی هوا یک‌ شبه ایجاد نشده و یک‌ شبه هم برطرف نخواهد شد، بلکه نیازمند برنامه بلندمدتی است و هزینه‌های مالی، مدیریتی، اجتماعی و سیاسی دارد. یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا به خصوص در شهر‌های پرجمعیت سوخت‌های فسیلی است، بنابراین اگر قرار باشد به طور جدی با ماجرای آلودگی هوا مقابله شود، باید ماجرای استفاده از سوخت‌های فسیلی را حل‌وفصل کنیم، اول «حمل‌ونقل» و دوم آلایندگی ناشی از نیروگاه‌ها را باید مدنظر قرار دهیم. در حالی که باید همه تلاش‌مان را برای کاهش آلودگی هوا انجام دهیم، اما سال‌هاست در جهت مخالف حرکت کرده‌ایم. از یک سو نیروگاه‌هایی در اطراف تهران وجود دارد که با راندمان ۲۰‌درصد کار می‌کنند، یعنی این نیروگاه‌ها ۸۰‌درصد دود و ۲۰‌درصد برق تولید می‌کنند! از سوی دیگر همه ما می‌دانیم که کیفیت بنزین و گازوئیل استاندارد نیست، البته نمی‌دانیم درصد استانداردنبودن دقیق آن چقدر است. باید تمام این موارد یک‌به‌یک مورد بررسی قرار گیرد و به دنبال راهکار مؤثر و کاربردی برای آن‌ها باشیم.

طبق گفته مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی، در شش ماهه اول سال جاری روزانه به طور میانگین ۱۱۶ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف شده که این آمار نسبت به سال گذشته ۱۳‌درصد افزایش داشته است. علت افزایش مصرف بنزین را چه می‌دانید؟

ماجرا این است که حمل‌و‌نقل عمومی در تهران و چندین شهر دیگر کافی و مناسب نیست، به همین دلیل مردم اقبالی برای استفاده از آن‌ها ندارند، مگر از سر ناچاری. در مقابل، اما می‌بینیم در اروپا متداول‌ترین نوع مسافرت‌های شهری و بین‌شهری با قطار و سایر وسایل حمل‌و‌نقل عمومی انجام می‌شود تا جایی که حتی اگر یک شهروند ایرانی را به اروپا بفرستید، خواهید دید استفاده از حمل‌و‌نقل عمومی را به استفاده از خودروی شخصی ترجیح خواهد داد. این اعتراف تلخی است که در کشورمان به خدمات عمومی اینچنینی، توجه چندان زیادی نشده، برای همین مردم از خودروی شخصی که از قضا، قیمت بنزین هم ارزان است، استفاده می‌کنند. همین چند روز پیش مطلبی خواندم که در آن نوشته شده بود، قیمت بین‌المللی سوخت هواپیما، لیتری ۲۲‌هزار تومان است، اما این سوخت در ایران ۶۰۰ تومان فروخته می‌شود، یعنی دولت، سالانه ۳۵‌هزار میلیارد تومان یارانه بی‌هدف در قیمت بنزین دارد، البته اگر گفته شود این ۳۵‌هزارمیلیارد تومان را در جهت خدمت‌رسانی به دهک اول و دوم جامعه استفاده می‌کنند تا آن‌ها توانمندتر شوند و شرایط‌شان بهبود یابد که خوب و مایه خوشحالی است، اما برعکس، شاهد آن هستیم که این یارانه از سوی سه دهک بالا مورد استفاده قرار می‌گیرد، در واقع مردم فقیر پول می‌دهند که مردم پولدار سوار هواپیما شوند! اگر بنزین مصرف می‌شد و گره کار‌ها را باز می‌کرد که خوب بود، اما مصرف بنزین جز آلودگی هیچ چیزی برای‌مان نداشته و ندارد. بدتر اینکه هیچ نوع فعالیت مؤثر و واقعی در راستای کاهش آلودگی نیز مشاهده نمی‌شود.

برقی‌شدن وسایل نقلیه را تا چه میزان در کاهش آلودگی هوا مؤثر می‌دانید؟

قطعاً با برقی‌شدن وسایل حمل‌و‌نقل عمومی و شخصی انتشار آلایندگی‌ها کمتر خواهد شد، اما این امر شروطی دارد. در نروژ اعلام شده است تا سال ۲۰۳۵ فروش خودروی بنزینی و گازوئیلی ممنوع خواهد شد و برق جای بنزین را در حمل‌و‌نقل جاده‌ای (خودرو، قطار، هواپیما و کشتی) خواهد گرفت. بر فرض که ما بخواهیم یک‌شبه همه خودرو‌های بنزینی را تبدیل به خودروی برقی کنیم و مانع انتشار آلایندگی‌های آن‌ها شویم. خب برق این‌ها قرار است از کجا تأمین شود؟ اگر قرار باشد گاز و بنزین را در نیروگاه بریزیم تا برق این وسایل حمل‌و‌نقل تأمین شود که خودش نقض‌غرض است. زمانی جایگزینی خودروی برقی به جای خودروی بنزینی راهگشا خواهد شد که تولید برق آن از منابع تجدیدپذیر باشد، در غیر این صورت راه به جایی نخواهیم برد.

اروپا، چین و قسمتی از خاورمیانه، به شدت و سرعت از منابع تجدیدپذیر برق می‌گیرند تا از مزایای آن بیشترین بهره را ببرند و آلودگی هوا را کم کنند، آن‌ها گام‌های مهمی در این صنعت برداشته‌اند، اما متأسفانه در ایران در تمام این سال‌ها اقدام قابل تعریفی انجام نشده است. طبق آخرین آمار، استفاده از ظرفیت انرژی تجدیدپذیر در کشور هزارو ۸۸ مگاوات بوده است و اگر این عدد را در کنار ظرفیت ۹۲‌هزار‌مگاواتی بگذاریم و مقایسه کنیم، می‌بینیم که کار خاصی انجام نداده‌ایم، در صورتی که می‌توانیم حداقل ۵۰‌درصد از انرژی الکتریکی را به راحتی از منابع تجدیدپذیر تولید کنیم. ما هنوز وسایل نقلیه را برقی نکرده‌ایم و می‌بینیم که با بحران کمبود برق مواجه هستیم. مثلاً تابستان سال گذشته، مصرف برق کشور به ۷۴‌هزار‌مگاوات رسید و از همین حالا مسئولان اعلام کرده‎اند برای سال آینده ۱۸‌هزار‌مگاوات سال آینده کسری خواهیم داشت. من بار‌ها و بار‌ها گفته‌ام مشکل ما ناترازی فزاینده در بخش برق است و هر سال بدتر از سال قبل می‌شود، اما چه کار برایش کرده‌اند؟ هیچ! کار‌هایی که انجام شده سرعت لاک‌پشتی داشته که عملاً انگار کاری انجام نشده است.

کار چندان مؤثری انجام نشده و حالا باید آستین همت را بالا بزنیم و کاری کنیم. به نظر شما چه میزان انرژی تجدیدپذیر در کوتاه‌مدت و بلندمدت در کشور قابل اجراست؟

هنگامی که وزیر نیروی دولت سیزدهم برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس شورای اسلامی رفت، گفته بود ۱۰‌هزار‌مگاوات انرژی تجدیدپذیر اجرا خواهد کرد. از سوی دیگر برنامه‌ای را تدوین کرد تا صنایع مکلف شوند ۱۰‌هزار‌مگاوات انرژی را خودشان تأمین کنند. در شورای عالی انرژی اخیراً تصویب شده که ۱۰ هزار‌مگاوات کم است و ۲۰‌هزار‌مگاوات به آن اضافه کردند و این رسماً اعلام شد. به نظر من می‌توانیم برنامه پنج ساله واقعی و به دور از شعار داشته باشیم که طی زمان تعیین‌شده، ۲۰‌هزار‌مگاوات انرژی تجدیدپذیر تولید کنیم (سالی ۴‌هزار‌مگاوات)، اما این کار نیاز به عزم جدی و همگانی دارد.

موانع پیش رو تا به حال چه مواردی بوده است؟

اینکه چرا تا به حال کاری مؤثر انجام نشده است، بخش بزرگی از آن بعد فرهنگی دارد، مثلاً اینکه بسیاری از مسئولان معتقدند وقتی مملکت نفت و گاز دارد، باد و خورشید «گران» است. متأسفانه باورپذیری در میان آن‌ها وجود ندارد. مسئله دوم اینکه بین بخش‌های مختلف ناهماهنگی وجود دارد. اگر قصد داریم به سرعت توسعه پیدا کنیم، باید امکانات ساخت داخلی ایجاد کنیم و امکانات مربوط به تجدیدپذیر‌ها به وزارت صنایع و وزارت نیرو ربط دارد، بعد از آن باید ببینیم که آیا بانک مرکزی ارز به این کار تخصیص می‌دهد؟ خب آن هم ساز خودش را می‌زند. در واقع انواع و اقسام سازمان‌های مختلف که هر کدام‌شان کار خودشان را می‌کنند و همدلی هم میان‌شان وجود ندارد، کار‌ها روی زمین می‌ماند. در صورتی که باید همه دست‌به‌دست هم دهند و کار را جلو ببرند. برای استفاده از ظرفیت تجدیدپذیر‌ها در کشور، عزم راسخ و همیت نیاز است و در آخر، مشکل بزرگ عدم‌ارتباط ایران با جهان از جهت سرمایه‌گذاری و فناوری است چراکه جهان تجربه زیادی در توسعه انرژی تجدیدپذیر دارد و ما از آن‌ها عقب مانده‌ایم. ما در زمینه تجدیدپذیر‌ها مانند بچه‌ای هستیم که تازه می‌خواهد راه رفتن یاد بگیرد، قطعاً بچه‌ای که تازه راه افتاده را به مسابقه دو‌ومیدانی نمی‌برند، بنابراین نیاز است با کسانی که چندین هزار‌مگاوات تجدیدپذیر را راه‌اندازی کرده‌اند، ارتباط بگیریم، از تجربیات آن‌ها بهره ببریم و با آن‌ها کار کنیم.

با توجه به سرعت کندی که در بهره‌گیری از تجدیدپذیر‌ها داشته‌ایم، چقدر دیگر زمان داریم؟

ما دیگر زمانی نداریم و راهی جز استفاده از تجدیدپذیر‌ها باقی نمانده است. استفاده از تجدیدپذیر‌ها دیگر انتخاب نیست، اجبار است. دیگر شرایط اورژانسی است و آقایان مسئول هم این را می‌دانند. باید در چنین شرایطی افراد خبره را دور هم جمع کنیم و به آن‌ها بگوییم با درنظر گرفتن تمام محدودیت‌ها طرح پنج‌ساله‌ای آماده کنند تا با کمک آن، مسئله آلودگی هوا و کمبود سوخت را حل کنیم.

مگر تا امروز طرح نداشته‌ایم؟

عمدتاً تا امروز طرح‌ها و برنامه‌های داده شده به دلیل رفع تکلیف بوده است یا طرح‌هایی نوشته‌ایم که ناشیانه بوده و قابلیت اجرا نداشته است، شاید هم نمی‌خواستند اجرا کنند! از نظر من عمده برنامه‌ها در رابطه با انرژی‌های تجدیدپذیر را آدم‌های اهل فن تدوین نکرده‌اند و اطلاعات آن حداقل در سطح بین‌المللی و به‌روز نبوده است. همین حالا هم وزارت نیرو از مدیران و تفکرات قدیمی استفاده می‌کند و به نظر نمی‌رسد قصد تغییر آن را داشته باشد.

بر فرض که طرحی هم از سوی افراد خبره داده شود و بخواهند از آن استفاده کنند، چقدر می‌توان به عملیاتی‌شدن آن امیدوار بود؟

برای عملیاتی‌شدن این طرح‌ها دو نکته مهم وجود دارد. امروز نسبت به یک‌سال و دو سال پیش نیاز عاجل به اقدامات بیشتر از قبل شده است و برخی از مسئولان هم این موضوع را به خوبی درک کرده‌اند، اما به هیچ وجه طرح‌ها با سازمان بوروکراتیک فعلی به نتیجه نمی‌رسد چراکه در هر بخشی که بخواهد کاری انجام شود، آن کار گیر می‌کند و متوقف می‌شود. در این زمینه نیاز به حکم حکومتی است تا همه بفهمند اقدام در جهت استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، ضروری و جدی است. پرواضح است که اگر کشور ما عزمش را برای کاری جزم کند، حتماً می‌تواند آن کار را به بهترین شکل ممکن به سرانجام برساند. فقط نیاز است این مسئله به مسئولان مربوط تفهیم شود و آن‌هایی که عزم‌شان برای استفاده از تجدیدپذیر‌ها جزم است، پای کار بیایند. در غیر این صورت و اگر اتفاق و تصمیم غیرمتعارفی نیفتد، من احتمال زیاد اجرای طرح‌های خوب را هم دور می‌بینم. این یک مسئله جدی و مهم است که هر چقدر زمان بیشتری بگذرد و ما در غفلت از استفاده از تجدیدپذیر‌ها باشیم، حل ماجرا هم سخت‌تر می‌شود، بنابراین «زمان» خیلی مهم است و ما نباید آن را از دست بدهیم.

نیروگاه‌ها چقدر در آلودگی هوا نقش دارند؟

نیروگاه‌ها به عنوان یکی از مظنون‌های همیشگی آلودگی هوای کلانشهر‌ها مطرح می‌شوند؛ موضوعی که هرچند تاکنون چندین بار از سوی مسئولان رد شده است، اما همچنان در ردیف اول اتهام قرار دارد. مصرف اصلی سوخت نیروگاه‌های کشور گاز است، اما نیروگاه‌ها در فصل زمستان با کمبود سوخت گاز به دلیل اولویت مصرف خانگی، مجبور به استفاده از گازوئیل به عنوان سوخت دوم می‌شوند. این سوخت دوم نه تنها به نیروگاه‌ها بلکه به همه صنایع نیز تعلق می‌گیرد، اما به دلیل کمبود سوخت دوم نیز نیروگاه‌ها و صنایع مدت کوتاهی مجبور به مصرف مازوت هستند که درصد بالای گوگرد موجود در مازوت باعث می‌شود این فرآورده نقش بسزایی در آلایندگی داشته باشد. نکته مهم‌تر این است که از بین کل صنایع و مجتمع‌های صنعتی که همزمان با نیروگاه‌ها در حال سوزاندن سوخت‌های قابل دسترس پالایشگاه‌های کشور هستند، ۱۰درصد نیروگاه‌های کل کشور مازوت‌سوز هستند و به اعتقاد کارشناسان محیط زیست، جرم مولکولی و ضریب انتشار بازده گوگرد موجود در مازوت تا ۱۰کیلومتر تأثیرگذار است. هر چند نمی‌توان یک منبع و آن هم نیروگاه‌ها را تنها دلیل اصلی آلایندگی شهر‌ها برشمرد، اما باید به این نکته توجه کرد که نیاز مصرف برق کشور در زمستان نصف ظرفیت منصوبه صنعت برق است، بنابراین این امکان را فراهم می‌کند تا واحد‌هایی که راندمان کمتری دارند یا ملاحظات زیست‌محیطی در مورد آن‌ها وجود دارد، در این فصل برنامه تعمیرات داشته باشند و برای پیک مصرف سال آینده آماده شوند، با این حال لازم است دولت عزم جدی برای از‌رده‌خارج‌کردن نیروگاه‌های قدیمی و جایگزینی آن‌ها با نیروگاه‌های سیکل ترکیبی داشته باشد و همچنین همه توان خود را برای استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر به کار گیرند.

کدخبر: 957702 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟