آرزوی کودکان و نوجوانان در روستایی در نقطه صفر مرزی + فیلم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در نقطه صفر مرزی زندگی می کنند؛ روستای دیوالان، واقع در استان آذربایجان غربی. روستایی کوچک دارند و دلی بزرگ؛ آنقدر بزرگ که وقتی از آنها می خواهی که «آرزو» کنند، اول برای روستای کوچکشان از خدا چیزهای خوب طلب می کنند و اصلا خودشان را به کلی فراموش می کنند. 

«کار» تفریحشان است. نه جایی به اسم کتابخانه دارند و نه محلی که بتوانند ورزش کنند؛ نه اینترنتی دارند و نه آنتن دهی مناسبی برای تلفن همراه. به جایش دامداری، باغذاری، کشاورزی ، شاگردی و... می کنند؛ این تفریح آنها در آخر هفته و تابستان است.

این کوچک مردانِ بزرگ دل، برای روستایشان جاده ای مناسب برای رفت و آمد می خواهند. جاده ای که رفت و آمد را برایشان راحت کند. 7 کیلومتر از جاده منتهی به روستای دیوالان، واقع در استان آذربایجان شرقی، هنوز که هنوز است آسفالت نشده و همه چشم انتظارند تا کسی، نهادی، وزارت خانه ای یا جایی کمکشان کند تا حداقل بتوانند برای رسیدن به شهر، از راهی مطمئن و ایمن عبور کنند. مسیری که با دره، فاصله ای کمتر از یک متر دارد، بدون گاردریل و چراغی برای روشنایی در شب!

تا به حال به تهران سفر نکرده اند ولی تصاویرش را در تلویزیون دیده اند. می گویند هوایش مثل اینجا سالم نیست و مردم آنجا هم دیگر را نمی شناسند. آری؛ مردم اینجا در این روستای پر مهر، یار و یاور یک دیگر هستند و از حال هم دیگر با خبر.

آنها برای روستای دیوالان آرزوهایی دارند. آرزوهایی که برآورده شدنشان خوشحالشان می کند. آرزو دارند روستایشان پیشرفت کند ودر آن ساختمان های ایمن و بلند ببینند، برای خرید کردن به شهر نروند و خودشان همه چیز داشته باشند. همچنین دوست دارند یک مکانیکی هم داشته باشند.

کودکان و نوجوانان این روستا، خودشان را در برابر نیازهای روستایشان فراموش می کنند و آرزوی جمعی می کنند. در آخر برای خودشان «آینده ای بهتر» آرزو می کنند.

وبگردی