شیوع "تپش‌دل" در میان بیش از 50 میلیون ایرانی / مبتلایان تا اقدام به خودکشی پیش می روند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، جامعه مستاجران ایران چه آنها که اجاره خانه پرداخت می کنند و چه آنهایی که اجاره محل کار و کسب و مغازه، همه دچار یک بیماری همه گیر شده اند. بیماری به نام تپش‌دل که بیش از 50 میلیون ایرانی را مبتلا کرده است

می گوید:" متولد تهران هستم، پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگم هم تهرانی بودند. یعنی اصلیت ما برای این شهر بزرگ است که دیگر در هیچ کجای مساحت این شهر بزرگ جایی برای زندگی نداریم. چند سال پیش ازدواج کردم. اجاره خانه، گران بود به پرند رفتیم. آنجا مغازه کرایه کردم، یک مغازه خرازی داشتم و زندگی من و همسر و فرزندم با درآمد این مغازه می گذشت تا اینکه توان مالی مردم کم شد. فروش مغازه کاهش یافت. از سوی دیگر مالک مغازه کرایه را دو برابر کرد. چاره ای نداشتم که محل کسب درآمد خانواده ام به مالک پس بدهم. خانه نشین شده ام. توان کرایه مغازه ندارم. مغازه ام آنقدر بزرگ نبود که بگویم کوچکتر کرایه می کنم. چند روز دیگر حتما صاحبخانه هم اجاره بها را دو برابر می کند. خانه را هم باید، خالی کنم. نمی دانم چه کنم، به کجا بروم. خرج زندگی را چگونه تامین کنم. همسرم الان همراهم است، می ترسم بیکاری ام باعث از دست رفتن خانواده ام هم بشود و مهر طلاق در شناسنامه ام بخورد."

مرد دیگری اینگونه می گوید:" از اضطراب و استرس روزی سه پاکت سیگار می کشم. شغلم بازاریابی است ولی دیگر کسی آگهی نمی دهد. دلهره بیکاری و از سوی دیگر افزایش اجاره خانه را دارم. درآمد و همسرم کفاف زندگی مشترکمان با دو فرزند را نمی دهد."

مرد جوان دیگری می گوید:" دو سال پیش ازدواج کردیم. هنوز فرزندی ندارم. دوست داشتیم خیلی زود بچه دار شویم ولی اوضاع اقتصادی نمی گذارد حتی به بچه فکر کنیم. این روزها بیماری آسمم عود کرده است. همین روزها، صاحبخانه زنگ خواهد زد و افزایش اجاره بها را  خبر می دهد و آن زمان است."

زن می گوید:" در چهار سال گذشته، هر سال به منطقه پایین تری از شهر نقل مکان کردیم. به حتم اگر امسال هم اجاره بها افزایش یابد، حاشیه نشین می شویم. یک پسر نوجوان دارم که دچار افسردگی شده است. می دانم از وضعیت زندگیمان راضی نیست. من و همسرم هردو شاغل هستیم ولی جمع حقوق ما، توان گذران زندگی را ندارد. یک زندگی معمولی داریم ، خرید لباس و خوراک خاصی هم نداریم ولی گرانی، جان زندگی را از ما گرفته است."

این ها سخنان سه مرد و یک زن از طبقه ای است که مثلا نام طبقه متوسط دارد اما با برآورد زندگی آنها بر اساس میزان خرید خوراک و پوشاک و حجم بسته های فرهنگی و آموزش در سبد خانوارشان و تفریحات و سفرهایشان، بر اساس طبقه بندی علمی و جهانی در جایگاه طبقه کم توان مالی قرار دارند. این یعنی وقتی طبقه ای که هنوز کار دارد و زندگی معمولی، بدون کیفیت را می گذراند دچار بیماری تپش‌دل شده است. طبقات کم توان مالی دیگر به وضعیت حاد این بیماری رسیده اند و بر اساس نشانه های متخصصان این بیماری که پژوهشگران اجتماعی هستند این تپشدل می تواند سرایت های خطرناکی در جامعه داشته باشد. می تواند به افزایش جرم و جنایت و خشونت و ازدیاد آمار خودکشی و دگرکشی کشیده شود.

صدمات گرانی اجاره مسکن و اجاره بهای نجومی محل های کسب

جمعیت چند ده میلیونی ایران در همین روزها دچار همه گیری این بیماری شده اند.شیوع همه گیری تپشدل بین میلیوها خانوار ایرانی یک بحران جدی است.افزایش اجاره خانه و اجاره مغازه ها و محل های کسب و کار طبقات متوسط و کم توان مالی ایران، در شرایطی که تورم 50درصدی بر کشور حاکم است و مردم توان پرداخت افزایش کرایه ها را ندارند می تواند مشکلات زیادی را برای اقشار مختلف جامعه ایجاد کند. به عنوان مثال، این می تواند باعث شود که خانواده هایی که در شرایط مالی ضعیف هستند و نمی توانند اجاره خانه یا مغازه خود را افزایش دهند دچار بحران های درون خانوادگی شوند. آمار طلاق و ترک تحصیل و خشونت خانوادگی و فساد اخلاقی و بزه را افزایش می دهد. این شرایط آسیب های جسمی و روحی گسترده را به بخش زیادی از جمعیت کشور وارد می کند. افزایش قیمت اجاره باعث شود که برخی از افراد به دنبال کارهای غیرقانونی و نامشروع بگردند تا بتوانند هزینه های خود را تأمین کنند.کسب و کارهای کوچک و متوسط دچار ورشکستگی می شوند و موج ورشکستگی و بیکاری  ایجاد می شود.

نزول طبقاتی و آسیب های جسمی و روحی به کودکان و نوجوانان

گرانی اجاره بها به سرعت به نزول طبقه اجتماعی ختم می شود و  نزول طبقه اجتماعی به عنوان یکی از پیامدهای شرایط اقتصادی و تورم، می تواند به آسیب های جسمی و روحی برای خانواده ها و بخصوص کودکان و نوجوانان منجر شود.

 به عنوان مثال، خانواده هایی که در شرایط مالی ضعیف هستند، ممکن است نتوانند هزینه های پایه مانند خرید غذا، پرداخت قبض های خدماتی و دسترسی به خدمات بهداشتی را تأمین کنند که این مسئله می تواند به بیماری ها و ناتوانی های جسمی و روحی منجر شود.

همچنین، نزول طبقه اجتماعی ممکن است باعث شود که کودکان و نوجوانان از دسترسی به فرصت های آموزشی و فرهنگی منع شوند .

 علاوه بر این، این مسئله می تواند باعث شود که کودکان و نوجوانان به دنبال کارهای غیرقانونی و نامشروع بگردند تا به خانواده خود کمک کنند که این مسئله می تواند به آسیب های جسمی و روحی و ترک تحصیل برای آنها منجر شود.

ضربه اجاره بهای نجومی به محیط زیست و منابع طبیعی

گرانی مسکن و اجاره بها، تنها به انسان ها ضربه نمی زند بلکه به محیط زیست نیز آسیب می رساند. گرانی مسکن و اجاره بها و گسترش حاشیه نشینی به آسیب های محیط زیستی نیز منجر خواهد شد. گسترش حاشیه نشینی،باعث می شود که منابع طبیعی مانند آب و هوا، خاک و منابع آب زیرزمینی به شدت آلوده و صدمه ببینند.

همچنین، ساخت و ساز در مناطق حساس محیط زیستی ، باعث تخریب زیستگاه های حیات وحش و کاهش تنوع زیستی می شود.

ایجاد موقعیت امنیتی با افزایش اجاره بها و فقر مستاجران

فقر مسکن و گرانی اجاره بها، نسبت به دستمزد اکثریت جمعیت اجاره نشین کشور تنها مشکلات اجتماعی و اقتصادی به همراه ندارد بلکه شرایط کشور را به موقعیت امنیتی خواهد کشاند.

افزایش اجاره بها، آنهم نابرابر با میزان دستمزد اکثریت مستاجران کشور،کاهش قابل توجه کیفیت زندگی را ایجاد خواهد کرد. برای بسیاری از افراد، دسترسی به مسکن مناسب و قابل پرداخت برای خود و خانواده‌شان امری دشوار شده و می شود.این باعث می شود که آنها در شرایط نامساعدی زندگی کنند که ممکن است به بیماری ها و ناتوانی های جسمی و روحی منجر شود.پیامد افزایش حاشیه  نشینی وابستگی نزدیک با گرانی مسکن و اجاره بهاهای نجومی کشور بخصوص در شهرهای بزرگ دارد.

برای بسیاری از افراد، خرید یا اجاره یک مسکن مناسب در مناطق شهری دشوار است. این باعث می شود که آنها به مناطق حاشیه نشینی روی بیاورند و به حتم برای تامین مخارج زندگی و تردد بین محل زندگی و محل کار افزایش هزینه هایی خواهند داشت که از بخشی دیگر از کیفیت زندگی می کاهد. افزایش فقر در جامعه با افزایش اجاره بهای خانه و اجاره محل های کسب و مغازه ها ایجاد می شود.

این افزایش فقر که در دو طبقه متوسط و کم توان مالی هم در فضای کار و کسب و هم در محل زندگی آنها را درگیر می کند، جامعه را آرام نگه نمی دارد. اعتراضات اجتماعی با محوریت نداشتن نان ،کسب ، خانه ، زندگی و فقر دستمزد احتمال بروز دارند.به طور کل وقتی یک مشکل همه گیر شود چون ویروسی کشنده به جان زوایای مختلف جامعه خواهد افتاد و زخم های عمیقی را ایجاد می کند.

مهار تورم و کاهش گرانی باید اولین و مهمترین اولویت دولت باشد

مهار تورم و کاهش گرانی نه فقط اولویت اول مسئولان باید باشد که در حال حاضر باید  تنها دغدغه مسئولان باشد. زمان ترمیم و ساماندهی اقتصاد کشور،دیگر حتی از وقت اضافه نیز گذشته است. این اقتصاد راهکاری درست وعلمی و به دور از فساد و رانت نیاز دارد. به نظر دیگر تنها راه، آشتی اقتصادی با سرمایه داران داخلی و کنار زدن موانع ارتباط با دنیای اقتصادی بیرونی است.

خبرنگار: آزاده مختاری

 

 

وبگردی