اعمال فشارهای روانی و اجتماعی عامل پیری جمعیت است / پیر کردن جمعیت غیر عادی است نه پیر شدن!

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سید عزت اله ضرغامی ، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۵ آبان گفته بود که یکی از بازجوهای بازداشت شدگان اعتراضات جاری در ایران اذعان کرده است او حرف دهه هشتادی ها را نمی فهمد و سخت ترین بازجویی ها را از بازداشت‌شدگان این نسل تجربه کرده است.

جامعه ایرانی رو به پیری حرکت می کند و به گفته رئیس فراکسیون جمعیت مجلس، در ۹۰ سال گذشته از متوسط ۷ فرزندی به دو فرزندی رسیده ایم. حال در چنین جامعه ای، چگونه می توان جمعیتی را توقع داشت که از لحاظ روانی هم جوان باشد؟ اعمال سلیقه های شخصی پیرها و مسن ها، چقدر می تواند یک جامعه را پیر و خسته کند؟ بزرگترهایی که متوجه حرف های جوان ها نمی شوند چطور می توانند با سرکوب خواسته های آنها، یک ملت را به سمت پیری سوق دهند؟ مسئولانی که حرف نوجوانان را نمی فهمند چگونه می توانند برای آنها برنامه ریزی کنند؟

بالا رفتن سن ازدواج، نشان از حرکت جامعه به سمت عقلانی تر شدن است

احمد بخارایی ، جامعه شناس، مدیر گروه جامعه شناسی سیاسی در انجمن جامعه شناسی ایران و عضو انجمن جامعه شناسی بریتانیا، در گفت و گو با رکنا با اشاره به اینکه بین «پیر کردن» و «پیر شدن» جمعیت تفاوت زیادی وجود دارد، گفت: اینکه شرایط بیرونی و اجباری یک پدیده را به وجود می آورد یا اینکه یک پدیده در یک روند طبیعی به مسیر خودش ادامه می دهد، در تفاوت بین پیرکردن و پیر شدن جمعیت موثر است. با توجه به اینکه جامعه ایرانی، مسیر عقلانی تر شدن، به ویژه در حوزه های فرهنگی و اجتماعی را در پیش گرفته است، طبیعی است که سن ازدواج که ناشی از انتخاب عقلانی تر افراد برای برگزیدن زوج و تشکیل خانواده است بالاتر برود.

وی در ادامه افزود: اگر سن ازدواج برای پسران، از 20 سال به 27 سال تغییر پیدا کند به اینکه جامعه از شکل سنتی خارج شده و شمایلی نوین تر و معقول تر به خود گرفته است باز می گردد؛ چرا که افراد ترجیح می دهند به جای اینکه خانواده برای ازدواجشان تصمیم بگیرد، خودشان به دلیل تعاملات اجتماعی که با جنس مخالف دارند، با شناخت بیشتر به انتخاب زوج دست بزنند و عواقب تشکیل خانواده را چه مثبت و چه منفی در نظر  بگیرند.

پیر کردن جمعیت غیر عادی است نه پیر شدن!

بخارایی تاکید کرد: این بخش از افزایش سن ازدواج طبیعی است؛ اما وقتی این مهم از 27 سال به 30 الی 32 سال افزایش پیدا می کند (برای دختران هم چنین فاصله سنی در نظر گرفته می شود)، به دنبال آن، فرزندآوری نیز دستخوش چنین تغییر غیر عادی می شود. در خانواده که قبلا به طور طبیعی داشتن چهار یا پنج فرزند رواج داشته، وقتی به سه فرزند کاهش پیدا می کند، یک روند طبیعی را نشان می دهد؛ ولی وقتی افزایش سن ازدواج بیش از حدی بود که انتظار می رفت، فرزندآوری نیز کمتر از پیش می شود به طوری که امروزه به طور میانگین، هر خانواده کمتر از دو فرزند دارد. این افزایش غیر طبیعی سن ازدواج و کم فرزندآوری، چیزی است که به آن پیر کردن جمعیت می گویند نه پیر شدن جمعیت!

اعمال فشارهای روانی و اجتماعی؛ عامل پیری جمعیت است

این جامعه شناس با اشاره به اینکه پیر شدن همان روند عادی است و ناشی از روند تفکر عقلانی و انتخاب هایی مبتنی بر اراده و آگاهی است که افراد آن را بر می گزینند و پیر کردن ناشی از عوامل و اجبارهای شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بیرونی است که بیش از حد به جامعه فشار می آورد، گفت: برای مثال مهاجرت را در نظر بگیرید. وقتی افراد به طور طبیعی جایی را پیدا می کنند که شرایط بهتری دارد، دست به مهاجرت می زنند؛ ولی وقتی به جای مهاجرت، فرار را انتخاب می کنند؛ یعنی مبدا، با اعمال فشارهای اجتماعی و روانی باعث می شود افراد سر به ناکجا آباد بزنند و اینکه کجا می روند و چه سرنوشتی دارند معضل بعدی است.

احمد بخارایی در پایان گفت: در ایران و با توجه به نظام سیاسی و شرایطی که در این چند دهه جامعه با آن مواجه بوده است، باعث شده که جمعیت به سمت پیر شدن اجباری پیش برود و این، بیش از حدی که انتظار می رفت بود که می‌گوییم: پیر کردن جمعیت! هنجار شکنی و تقابل با الگوهای سنتی، تا یک حدی در جامعه ای که در حال گذار به سمت مدرن شدن است منطقی تلقی می شود؛ اما وقتی این مهم بیش از حد و تبدیل به شرایط آنومیک و بی هنجارانه (شرایطی که افراد در خلأ به سر می برند) می شود، نشان از شرایط و فشارهای بیرونی است. اجبار، همان چیزی است که نظام حکمرانی به نحوی در جامعه حاکم کرده است و بیش از حدی که انتظار می رفت این شرایط به جامعه فشار می آورد به طوری که نتایج آن را در انواع آسیب های اجتماعی مشاهده می کنید.

وبگردی