فیلم / شکارچیان موتورسوار بزرگراه های تهران را می شناسید؟ / به پلیس کمک کنید
تبلیغات

به گزارش اختصاصی رکنا، روز گذشته فیلمی به دست رکنا رسید که نشان می‌داد چند موتورسوار سارق با نزدیک شدن به خودروی BMW، نقشه‌ای از پیش طراحی‌شده را اجرا کرده‌اند. سارقان ابتدا با ایجاد یک تصادف ساختگی سعی کردند خودرو را متوقف کنند، سپس به راننده و سرنشین کناری نزدیک شده و قصد ربودن گردنبند طلای آن‌ها را داشتند. اما هوشیاری راننده باعث شد نقشه ناکام بماند.

فیلم این صحنه توسط یکی از شهروندان حاضر در محل ضبط شد و راننده نیز خود، بخش‌هایی از ماجرا را ثبت کرد. انتشار گسترده این تصاویر در شبکه‌های اجتماعی بازتاب وسیعی داشت و به سرعت وایرال شد. خبرنگار رکنا نیز در ادامه با راننده BMW گفت‌وگو کرد و جزئیات این زورگیری نافرجام را منتشر ساخت.

اما ماجرا به همین‌جا ختم نشد. پس از انتشار این خبر، فرد دیگری با تحریریه رکنا تماس گرفت و از وقوع سرقتی مشابه توسط همان باند موتورسواران خبر داد. به گفته او، این حادثه در همان محدوده جغرافیایی و با همان شیوه رخ داده است، با این تفاوت که این بار سارقان موفق به سرقت شدند.

مالباخته که مرد جوانی تهرانی است، در گفت‌وگو با خبرنگار رکنا اظهار داشت: وقتی فیلم زورگیری BMW را دیدم، شوکه شدم. دقیقاً همان افراد و همان نقشه بودند. باورم نمی‌شد همان روز، فقط چند خیابان آن‌طرف‌تر، قربانی بعدی‌شان من باشم.

وی ادامه داد: سارقان به سمت خودروی من آمدند، با ترفند تصادف ساختگی مرا متوقف کردند و در یک لحظه گردنبند چند صد میلیونی‌ام را ربودند. هنوز بعد از گذشت 24 ساعت در شوک هستم و هر بار که آن فیلم را می‌بینم، صحنه سرقت برایم زنده می‌شود.

به این ترتیب، بررسی‌ها نشان می‌دهد موتورسواران سارق در یک الگوی ثابت اقدام به شناسایی طعمه‌ها و اجرای نقشه سرقت می‌کنند.

پلیس در حال پیگیری این پرونده و شناسایی اعضای این باند زورگیر است.

در ادامه گفتگو با مرد جوان تهرانی که مورد زورگیری این سارقان حرفه ای قرار گرفته است را می خوانیم

لطفاً خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چه اتفاقی برایتان رخ داد.
من میلاد صفری هستم. روز 23 شهریور، حدود ساعت 5  عصر، در اتوبان چمران و روی پلی که به سمت ولنجک می‌رود، وقتی به انتهای پل نزدیک چراغ قرمز رسیدم، در ترافیک توقف کردم. در همین لحظه یک موتورسوار با لباس مشکی به سمت آینه سمت راننده زد. شیشه را پایین کشیدم تا آینه را درست کنم. همان لحظه موتورسوار عذرخواهی کرد و گفت: «آقا ببخشید.»

در همین فاصله متوجه شدم یک موتورسیکلت دوترکه دیگر از سمت راست ماشین به آن برخورد کرد و صدای ضربه آمد. من حواسم به همان سمت راست بود که ناگهان دستی از پنجره داخل آمد و گردنم را به صندلی فشرد. با دست دیگرش زنجیر طلایی من را کشید و برد. همه این اتفاقات در کمتر از 5 ثانیه رخ داد، آنقدر هماهنگ و حرفه‌ای که فقط شوکه شدم.

چند نفر در این سرقت نقش داشتند؟
من حداقل سه موتورسوار را دیدم. دو نفر در ابتدا، یکی سمت چپ و یکی سمت راست، و نفر سومی کمی عقب‌تر خلاف جهت حرکت خودروها منتظر بود. همان کسی که در عقب ایستاده بود، به سارقان گفت: «بیا بیا» و آن‌ها سوار موتور شدند و فرار کردند.

آیا توانستید چهره یا مشخصات خاصی از آن‌ها به خاطر بسپارید؟
شرایط خیلی استرس‌زا بود و جزئیات زیادی یادم نماند. فقط مطمئنم نفر اول که به آینه زد، لباس مشکی و ماسک مشکی داشت. کسی که گردنبند را کشید اصلاً خم نشد، فقط دستش را داخل آورد و زنجیر را کشید؛ به همین دلیل صورتش را ندیدم. تنها چیزی که به ذهنم مانده این است که یکی از موتورها یک ردۀ نارنجی داشت.

ارزش گردنبند سرقت‌شده چقدر بود؟
زنجیر حدود ۱۰ گرم طلا بود. وقتی به خانه رسیدم و لباس عوض کردم، دیدم قفل زنجیر کنده شده و حدود یک گرم از آن در لباسم مانده است.

آیا پیش از سرقت متوجه حرکت مشکوکی از موتورسوارها نشده بودید؟
اصلاً. شیشه ماشین من دودی است و نمی‌دانم چطور متوجه زنجیر شدند. حتی شک کردم شاید مرا از پمپ‌بنزین تعقیب کرده باشند، چون حدود 20 دقیقه قبل در پمپ‌بنزین نیایش (قبل از جنت‌آباد) توقف داشتم. اما فکر نمی‌کنم از آنجا دنبالم آمده باشند، چون در طول مسیر اگر سه موتور دنبال من می‌آمد، حتماً متوجه می‌شدم. احتمال می‌دهم زنجیر از یقه پیراهنم پیدا بوده یا حتی به تصور سرقت گوشی نزدیک شدند و در لحظه زنجیر را کشیدند.

بعد از حادثه چه اقدامی انجام دادید؟
همان لحظه به 110 زنگ زدم و بعد به کلانتری ولنجک مراجعه کردم. شکایت ثبت شد و پلیس موضوع را پیگیری می‌کند. حتی مأموران وقتی گردنم را دیدند، گفتند آثار فشار و قرمزی همچنان مشخص است. متأسفانه این افراد بسیار خشن و بی‌رحمانه عمل کردند.

مدل خودروی شما چه بود؟
 خودروی من یک اچ‌سی کراس مشکی‌رنگ است.

نکته‌ای باقی مانده که بخواهید اضافه کنید؟
همه جزئیات همین بود. فقط خواهشم این است که اطلاع‌رسانی شود، چون ممکن است برای افراد دیگر هم اتفاق بیفتد و خطر جانی به‌دنبال داشته باشد. ما مال‌مان رفت، اما نگرانی بیشترم این است که دفعه بعد کسی آسیب ببیند.

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی