یک منبع آگاه حاضر در منطقه در گفت و گو با رکنا مطرح کرد
هواپیمای ترکیه هنوز به هیرکانی نرسیده است/ آتش در روزهای آینده نیز شعله ور خواهد بود/ نیروی انسانی نیاز نیست، تجهیزات الزام است/ نقاط مرکزی آتش دیده نمی شود
هیرکانی در آتش؛ یک ماه سوختن و هنوز راهحل قطعی در دست نیست.جنگلهای هیرکانی در بخش الیت یک ماه است بیوقفه میسوزند و عملیات زمینی و هوایی هنوز نتوانسته آتش را مهار کند. صخرهها، شیبهای ۸۰ درصدی و دید محدود خلبانان باعث شده مهار آتش به کندترین شکل ممکن پیش برود و درخواست کمک خارجی نیز نگرانیها را کم نکرده است. این حریق به آزمونی جدی برای توان مدیریت بحران کشور تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، یک ماه است که جنگلهای هیرکانی در محدوده روستاهای بخش الیت، بیوقفه میسوزند و هر روز دامنه آتش گستردهتر میشود. دود سنگین در دل جنگل انباشته شده، روستاها را میپوشاند و تصاویر آتش از زمین و هوا شبکههای اجتماعی را پر کرده است. حساسیت اجتماعی اکنون به نقطهای رسیده که خاموشکردن آتش، از یک مطالبه محلی به یک مطالبه ملی تبدیل شده است. مردم منتظر توضیحند، منتظر اقدام مؤثرتر، منتظر راهحلی که به این آتش پایان دهد.
در میانه این التهاب، روز گذشته شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، رسماً اعلام کرد که از روسیه و ترکیه برای کمک درخواست شده است. خبری که هم امید ایجاد کرد و هم نگرانی؛ امید از رسیدن تجهیزاتی که ایران کمتر در اختیار دارد و نگرانی از اینکه وقتی برسد که دیگر بخش مهمی از جنگل سوخته باشد.
جغرافیایی که اجازه عملیات نمیدهد
یک منبع آگاه که هماکنون در منطقه حاضر است و لحظهبهلحظه عملیات را زیر نظر دارد، در گفتوگو با رکنا تصویری کاملتر از میدان آتش ارائه میدهد. او حرفش را با یک نکته کلیدی آغاز میکند: «تا جایی را از نزدیک نبینید، نمیتوانید درباره آن قضاوت کنید.»
او تأکید میکند که شرایط منطقه با چیزی که از بیرون تصور میشود فاصله دارد: «شیب در بسیاری نقاط ۷۰ تا ۸۰ درصد است. صخرههای تیز، شیبهای دسترسیناپذیر و پوشش گیاهی فشرده باعث شده نیروی انسانی نتواند در بسیاری از نقاط وارد عمل شود. عملاً امکان حضور وسیع نیرو وجود ندارد و این یعنی بخشهایی از آتش فقط با عملیات هوایی قابل مهار است.»
نیروی انسانی هست، داوطلب هست، محیطبان، جنگلبان و نیروهای مناطق مختلف حضور دارند، اما جغرافیا مانع اصلی است. در برخی نقاط حتی نزدیک شدن به شعله ممکن نیست؛ چه برسد به عملیات مؤثر.
هواپیما و بالگرد پرواز میکنند، اما هدف دیده نمیشود
اگر زمین اجازه نمیدهد، راهحل طبیعی میشود آسمان. اما آسمان هم مشکل دارد. منبع حاضر در منطقه توضیح میدهد:
«امروز چند نوبت پرواز اطفای هوایی انجام شد. اما خلبان چه بالگرد باشد چه هواپیما باید بتواند نقطه را ببیند. وقتی آب و مواد اطفایی از بالا رها میشود، دود و بخار فوراً غلیظتر میشود و منطقه کاملاً از دید خارج میشود.»
او به تصویری اشاره میکند که خلبان هواپیمای ایلوشین منتشر کرده است و می گوید: «در آن عکس از بالا تقریباً هیچ چیز دیده نمیشود. دید خلبان محدود است و حتی اگر مختصات جغرافیایی داده شود، کوهستان و ارتفاعات اجازه نمیدهد هواپیما آنقدر پایین بیاید که دقت کافی داشته باشد.»
در واقع مشکل اصلی کمبود هواپیما یا کمبود پرواز نیست؛ مسئله این است که تجهیزات در چنین زمین و شرایطی به نهایت توان خود رسیدهاند.
این آتش امروز و فردا تمام نمیشود
با وجود عملیات شبانهروزی، نیروهای حاضر در منطقه نسبت به زمانبندی واقعبینانه صحبت میکنند. این منبع تأکید میکند: «نباید انتظار داشت امروز یا فردا کار تمام شود. با توجه به شرایط منطقه، حتی اگر کمک خارجی هم برسد، باید چند روز زمان در نظر گرفت.»
در میدان آتش، خوشبینی و واقعگرایی همزمان جریان دارد. مسئولان مدیریت بحران امیدوارند عملیات سریعتر نتیجه بدهد، اما نیروهای میدانی میگویند تجربه روزهای گذشته چیز دیگری نشان میدهد: این آتش، زمان میبرد.
پس راهحل چیست؟
پاسخ نیروهای حاضر در منطقه، روشن و بدون اغراق است:«تنها راه، عملیات مستمر و روزانه است. هیچ فناوری شگفتانگیزی وجود ندارد که بتواند در چنین جغرافیایی یکروزه بحران را جمع کند. باید زد، رفت، بازگشت، دوباره زد و ادامه داد.»
این آتش از آن آتشهایی نیست که با یک موج عملیات ضربتی مهار شود؛ عملیات باید تکرار و تکرار و تکرار شود.
تشکیل یگان ملی مقابله با آتشسوزی جنگلها
در میان این روایت میدانی، منبع حاضر به نکته مهمی اشاره میکند که شاید مهمترین خبر مدیریتی این بحران باشد: «شینا انصاری امروز رسماً پیشنهاد کردهاند که یک یگان تخصصی برای مقابله با آتشسوزی جنگلها در کشور تشکیل شود؛ یگانی زیر نظر ستاد مدیریت بحران و با مأموریت دائمی برای زاگرس، البرز و سایر مناطق.»
سالهاست که کارشناسان محیطزیست درباره همین نیاز هشدار میدهند؛ اما این بار پیشنهاد از مقام رسمی بالادستی اعلام شده و قابلیت پیگیری اجرایی پیدا کرده است. یگانی که اگر شکل بگیرد، میتواند همان چیزی باشد که امروز در الیت، فردا در زاگرس و هر سال در فصل خشک نیازش به چشم میآید.
آتش هیرکانی فقط آتش نیست، آزمون است
جنگلهای هیرکانی فقط بخش مهمی از پوشش جنگلی شمال ایران نیستند؛ بخشی از حافظه زیستی کشورند. بخشی از ریههای آینده ایران. و این آتش فقط یک بحران طبیعی نیست؛ آزمون بزرگ مدیریت بحران ایران است.
اگر پیشنهاد ایجاد یگان ملی مقابله با آتشسوزی جنگلها جدی گرفته شود، شاید نخستین ثمره عملی این بحران، تبدیل یک مطالبه پراکنده به ساختاری دائمی و نجاتبخش باشد؛ ساختاری که قرار است وقتی جنگل به آتش میافتد، بهترین نیرو و مجهزترین ابزار را در کوتاهترین زمان وارد میدان کند.
ارسال نظر