وزارت آب نیاز است/ با بحران حکمرانی آب مواجه هستیم، نه کمبود منابع / با تکنولوژی مدرن در حال اجرای پروژه‌های سطحی و مخرب هستیم
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا ، ایران این روزها درگیر شدیدترین بحران آبی تاریخ خود است. خشک شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی و کاهش حجم رودخانه‌ها نه تنها زندگی شهری و کشاورزی را تهدید می‌کند، بلکه امنیت غذایی و اقتصادی کشور را نیز در معرض خطر جدی قرار داده است. کارشناسان هشدار می‌دهند که ادامه این روند بدون برنامه‌ریزی جامع و مدیریت منابع آب، می‌تواند به فروپاشی اکوسیستم‌های طبیعی و تشدید مهاجرت‌های داخلی منجر شود.

در مواجهه با این بحران، نسخه‌های کارشناسانه متنوعی ارائه شده است؛ از مدیریت بهینه مصرف آب در کشاورزی و صنعت تا اصلاح زیرساخت‌های آبی و بازچرخانی فاضلاب. با این حال، بسیاری معتقدند که این راهکارها بدون یک نهاد مرکزی که مسئولیت مدیریت منابع آبی کشور را به طور یکپارچه بر عهده داشته باشد، کارایی محدودی خواهند داشت. برخی کارشناسان بر این باورند که ایجاد یک «وزارت آب» مستقل می‌تواند گام مهمی در ساماندهی بحران باشد، نهادی که بتواند سیاستگذاری، نظارت و برنامه‌ریزی منابع آبی را به صورت فراگیر و هماهنگ اجرا کند.

دکتر محمد آریامنش، دانشیار ژئوفیزیک، زمین شناس و هیدروژئولوژیست و فعال در موسسه بیمه مخاطرات طبیعی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا اینگونه از نظرات خود  گفت:

خبرنگار: بسیاری از مقامات، بحران کنونی آب را ناشی از تغییر اقلیم و کاهش بارش‌ها می‌دانند. تحلیل شما چیست؟

دکتر محمد آریامنش : این نگاه، یک ساده‌نگری خطرناک است. داده‌های تاریخی ایران، از جمله تراز بالای دریاچه ارومیه در دهه ۷۰ و سیلاب‌های سالهای اخیر، به وضوح نشان می‌دهد که نوسان، همواره جزئی ذاتی از اقلیم ایران بوده است. مشکل اصلی، عدم وجود یک سیستم مدیریتی انعطاف‌پذیر و تطبیقی برای مقابله با این نوسان‌های ذاتی است، نه صرفاً کاهش بارش‌ها. ما با یک بحران حکمرانی آب مواجه هستیم، نه بحران منابع.

خبرنگار:  استدلال شما مبتنی بر تاریخ است. اما آیا می‌توان مدیریت چند هزار سال پیش را با پیچیدگی‌های امروز مقایسه کرد؟

محمد آریامنش : قطعاً خیر. اما اصل استراتژیک آن مدیریت هوشمندانه قابل تعمیم است. اجداد ما با فناوری های زمان خود، عمیق‌ترین قنات‌ها را حفر کردند تا به پایدارترین منبع، یعنی آب‌های زیرزمینی، دسترسی پیدا کنند. درس تاریخی این است: "مدیریت باید با ویژگی‌های منابع سازگار باشد." ما امروز با تکنولوژی مدرن، در حال اجرای پروژه‌های سطحی و مخرب هستیم که نشان از عدم درک همین اصل ساده دارد.

خبرنگار: پس شما منکر تأثیر کاهش بارش‌ها هستید؟

محمد آریامنش:   به هیچ وجه. کاهش بارش ، نوسانات بارش، یک واقعیت است و قطعاً فشار بر منابع را افزایش داده است. اما آنچه یک چالش طبیعی را به یک "فاجعه مدیریتی" تبدیل کرده، پاسخ نادرست ما به این چالش است. ما به جای افزایش تاب‌آوری و مدیریت تقاضا، به دنبال تأمین بی‌رویه عرضه از طریق پروژه‌های پرهزینه و غیرپایدار بوده‌ایم.

خبرنگار: به پروژه‌ها اشاره کردید. منتقدان، پروژه‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای را نشانه بی‌برنامگی می‌دانند. نظر شما چیست؟

محمد آریامنش:  این پروژه‌ها نماد بارز مدیریت کوتاه‌بین و عجولانه هستند. آنها بدون مطالعات جامع زیستمحیطی و اجتماعی و تنها به عنوان یک مسکن مقطعی اجرا می‌شوند. اغلب این پروژه‌ها پس از سه سال، خود به یک معضل جدید تبدیل می‌شوند؛ چرا که منابع مقصد را نیز تحت فشار قرار داده و بحران را عمومی‌تر می‌کنند.

خبرنگار: اگر مدیریت کنونی ناکارآمد است، ساختار فعلی چه مشکلاتی دارد؟

محمد آریامنش:  مشکل اصلی "تعدد متولی" و "پراکندگی مسئولیت" است. آب در میدانی گیر افتاده که وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، محیط زیست و وزارت کشور هر یک تنها بخشی از پازل را می‌بینند. هیچ نهاد واحدی مسئولیت کلیت موضوع آب، از حفاظت تا بهره‌برداری، را بر عهده ندارد. این امر منجر به سیاست‌گذاری‌های متضاد می‌شود.

خبرنگار: می‌توانید یک مثال از این تضادها بزنید؟

محمد آریامنش:  قطعاً. وزارت نیرو در پی حداکثر کردن تولید برق از سدهاست. جهاد کشاورزی خواهان تأمین آب بی‌قید و شرط برای بخش کشاورزی است. سازمان محیط زیست نگران حق‌آبه‌های زیستمحیطی است. نتیجه این کشمکش، تصمیم‌گیری‌هایی است که نه بر اساس نفع ملی، بلکه بر اساس وزن سیاسی هر نهاد صورت می‌گیرد و در نهایت به ضرر تمام بخش‌ها تمام می‌شود.

خبرنگار:  راه‌حل شما برای خروج از این بن‌بست ساختاری چیست؟

محمد آریامنش:  راه‌حل بنیادین و غیرقابل اجتناب، ایجاد یک وزارتخانه مستقل آب است. ما باید از این توهم خطرناک دست برداریم که یک نهاد (مانند وزارت نیرو) می‌تواند همزمان بر دو مقوله کاملاً متفاوت «آب» با ماهیت حیاتی و حفاظتی، و «انرژی» با ماهیت تجاری و توسعه ای متمرکز شود.

خبرنگار: مخالفان می‌گویند ایجاد یک وزارتخانه جدید، بروکراسی را حجیم‌تر و هزینه‌ها را افزایش می‌دهد. پاسخ شما چیست؟

محمد آریامنش: این نگاه، هزینه‌کرد را با سرمایه‌گذاری اشتباه می‌گیرد. هزینۀ حفظ ساختار معیوب فعلی که سالانه ده‌ها میلیارد دلار از طریق پروژه‌های بی‌ثمر، نابودی سرمایه‌های طبیعی و خسارات اجتماعی از دست می‌دهد، به مراتب بیشتر از هزینه راه‌اندازی یک نهاد متمرکز و کارآمد است. این یک سرمایه‌گذاری استراتژیک برای امنیت ملی است.

خبرنگار: مأموریت‌های این وزارتخانه جدید چه خواهد بود؟

محمد آریامنش:  مأموریت آن باید از "صفر تا صد" آب باشد:

•    مطالعات بنیادین: تهیه نقشه سه‌بعدی پی‌سنگ هیدروژئولوژیکی کشور و شناسایی دقیق تمام منابع (از جمله منابع کارست و آب‌های ژرف).

•    حفاظت و توسعه: رهبری عملیات آبخیزداری، آبخوانداری، احیای قنات‌ها و مدیریت بهره‌برداری از سدها و منابع زیرزمینی.

•    فناوری و نوآوری: تمرکز بر استفاده از پساب، شیرین‌سازی با ملاحظات زیستمحیطی و توسعه فناوری‌هایی مانند بارورسازی ابرها.

•    سیاست‌گذاری یکپارچه: تعیین راهبرد ملی آب و نظارت بر اجرای آن.

خبرنگار:  آیا این وزارتخانه جدید باید مسئولیت بخش کشاورزی را نیز بر عهده بگیرد؟

محمد آریامنش: خیر. مسئولیت اصلی آن "تأمین و مدیریت آب" است. اما باید با وزارت جهاد کشاورزی برای تعیین سهم آب، تعریف الگوی کشت بهینه و ارتقای راندمان آبیاری، همکاری و حتی همافقی استراتژیک ایجاد کند. این وزارتخانه باید تعیین کننده "سهم آب" هر بخش باشد.

خبرنگار: شما به آب‌های ژرف و کارست اشاره کردید. آیا این منابع می‌توانند راه‌حل معجزه‌آسایی باشند؟

محمد آریامنش: به هیچ وجه. این منابع نباید به عنوان یک راه‌حل فوری و کلان دیده شوند. بلکه آنها بخشی از پازل هستند. مشکل اصلی اینجاست که ما حتی اطلاعات دقیقی از حجم، کیفیت و قابلیت تجدیدپذیری این منابع نداریم. اولین گام، مطالعه و شناخت علمی آنهاست، نه برداشت‌های هیجانی و سیاسی. ولی شوربختانه همان مافیای جنجالی حتی با مطالعه این منابع که بخشی از ذخائر راهبردی کشور هستند مخالفت می کنند در حالیکه در کشورهای توسعه یافته از جمله امریکا، استرالیا و چین،  ارزیابی و مطالعه و حتی در برخی موارد برداشت از آنها را در برنامه مدیریت منابع آبی خود قرار داده اند. کشورهایی هم که این منابع را در دستور کار خود قرارندادند یا نیازی به این منابع آبی ندارند و یا این منابع را در اختیار ندارند. 

 خبرنگار: نقش داده‌ها و پیش‌بینی در مدیریت آب چقدر مهم است؟

محمد آریامنش:  بسیارحیاتی است. ما هنوز یک پایگاه داده ملی یکپارچه و قابل اعتماد نداریم. پیش‌بینی‌های ما از بارش و دما با دقت لازم فاصله دارد. مدیریت هوشمند آب بدون داده‌های دقیق و مدل‌های پیش‌بینی قوی، مانند رانندگی با چشمان بسته است. یکی از اولویت‌های وزارتخانه جدید باید سرمایه‌گذاری کلان روی سامانه‌های پایش و پیش‌بینی باشد.

خبرنگار: جدا شدن آب از برق، چه تأثیری بر بخش انرژی خواهد داشت؟

محمد آریامنش: این جدایی یک فرصت تاریخی برای بخش انرژی است. وزارتخانه باقی‌مانده (که باید وزارت انرژی نام گیرد) می‌تواند با تمرکز ۱۰۰٪ بر حل بحران برق، بدون بهانه‌ای به نام وابستگی به برق‌آبی، با قوت تمام به سمت توسعه انرژی‌های خورشیدی، بادی و زمین‌گرمایی حرکت کند.

خبرنگار:  آیا ایران پتانسیل کافی برای انرژی‌های نو دارد؟

محمد آریامنش: کاملاً. ایران با داشتن یکی از بالاترین سطوح تابش خورشیدی در جهان و پتانسیل‌های قابل توجه زمین‌گرمایی و بادی، هیچ توجیهی برای درماندگی در تأمین برق ندارد. وابستگی به برق‌آبی، مانع اصلی توسعه این منابع پاک و فراوان بوده است.

خبرنگار: به نظر شما، چرا با وجود این پتانسیل، حرکت به سمت انرژی‌های نو کند است؟

محمد آریامنش: به دلیل همان ساختار معیوب. وقتی یک نهاد هم مسئول آب است و هم برق، به دنبال راه‌حل‌های سریع‌الوصول (مانند ساخت سد) می‌رود تا هم آب را "مدیریت" کند و هم برق تولید کند. این امر اراده سیاسی و بودجه لازم برای سرمایه‌گذاری بلندمدت در انرژی‌های نو را از بین برده است.

خبرنگار: شما از "مافیای جنجال" نام بردید. منظورتان چیست؟

محمد آریامنش: منظور افرادی هستند که خود سال‌ها در رأس تصمیم‌گیری‌های کلان بودند و طرح‌های امروزِ مورد نقد را امضا کردند، اما امروز با شعارپردازی درباره "مافیای آب"، تقصیرها را به گردن دیگران می‌اندازند. این رفتار، نوعی "فرافکنی سازمان‌یافته" برای انحراف اذهان از ریشه اصلی مشکل، یعنی ساختار معیوبی که خودشان بخشی از آن بودند، است.

خبرنگار: آیا با حذف این افراد مشکل حل می‌شود؟

محمد آریامنش: خیر. مشکل، "سیستمی" است. تا زمانی که ساختار تغییر نکند، افراد جدید نیز در دام همان تصمیم‌گیری‌های غلط قدیمی گرفتار خواهند شد. تمرکز باید بر اصلاح سیستم باشد، نه صرفاً تعویض افراد.

خبرنگار:  بزرگ‌ترین مانع در برابر این تغییر ساختاری چیست؟

محمد آریامنش: مقاومت ذینفعان قدرتمندی که از ساختار پراکنده و غیرشفاف فعلی نفع می‌برند. این ذینفعان شامل بخش‌هایی از بوروکراسی حاکمیتی، پیمانکاران پروژه‌های کلان و حتی برخی از بخش‌های کشاورزی ناکارآمد می‌شوند که به آب ارزان و بدون محاسبه عادت کرده‌اند.

خبرنگار: چگونه می‌توان بر این مقاومت غلبه کرد؟

محمد آریامنش: تنها با یک عزم ملی فراجناحی. این موضوع باید از سطح مجادلات سیاسی فراتر رفته و به عنوان یک "مسئله امنیت ملی" توسط تمام ارکان حکومت، مجلس، دولت و نهادهای بالادستی به رسمیت شناخته شود. همچنین روشنگری رسانه‌های متعهد و فشار جامعه علمی و مدنی ضروری است.

خبرنگار:  آیا فرهنگ‌سازی و مدیریت مصرف نقشی دارد؟

محمد آریامنش: قطعاً. اما فرهنگ‌سازی زمانی مؤثر خواهد بود که مردم ببینند مدیریت منابع، عادلانه، علمی و شفاف است. وقتی مردم مشاهده کنند که پروژه‌های پرهزینه بی‌ثمر اجرا می‌شود و آب مجانی به بخش‌های ناکارآمد داده می‌شود، انگیزه‌ای برای مشارکت در مدیریت مصرف نخواهند داشت. بنابراین اولویت با اصلاح مدیریت است. ضمن اینکه درصد مصرف خانگی سهم بسیار ناچیزی از سبد مصرفی آب کشور است.

خبرنگار: پیامدهای عدم اقدام چیست؟

محمد آریامنش:حتی اگر بارش‌ها به حالت نرمال بازگردند، به دلیل عدم تعادل در منابع زیرزمینی، فرسایش خاک و از دست رفتن سرمایه‌های طبیعی مانند تالاب‌ها، بحران ادامه خواهد یافت. این امر می‌تواند منجر به ناامنی غذایی، مهاجرت‌های گسترده و نهایتاً تهدید جدی برای امنیت ملی شود.بحران کنونی، یک فراخوان تاریخی است. ما در نقطه عطفی قرار داریم که باید بین تداوم مدیریت شکست‌خورده گذشته، یا انتخاب یک تحول ساختاری شجاعانه و مبتنی بر علم، یکی را انتخاب کنیم. آب و انرژی، ستون‌های امنیت ملی هستند و مدیریت آن‌ها باید زنده، پویا و یکپارچه باشد. زمان تصمیم‌های بزرگ و اقدامات بنیادین فرا رسیده است.

 

 

 

  • فیلم صحنه قتل مرد سوسنگردی در لانه کفتر ها

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی