وقتی ۲۲ درصد آب تهران در شبکه پوسیده ناپدید می‌شود و تقصیرش را گردن مردم می‌اندازند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ششم خرداد سال ۱۴۰۳، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران با لحنی هشدارآمیز اعلام کرد که ۲۲ درصد از کل آب این کلان‌شهر در مسیر انتقال و توزیع، قبل از آنکه به دست مصرف‌کننده برسد، هدر می‌رود. از این رقم، تنها ۱۱ درصد در ۲۲ هزار کیلومتر شبکه‌ی فرسوده‌ی آبرسانی تهران نشت می‌کند، بدون آنکه کسی پاسخ‌گوی این اتلاف بی‌سروصدا و مرگبار باشد. حالا، در تابستان ۱۴۰۴، همان مدیران اعلام می‌کنند که کم‌آبی تهران به‌دلیل مصرف بالای مردم است و باید در شیوه‌ی مصرف بازنگری شود!

 بحران را بر دوش شهروندان انداختن تا ناکارآمدی پنهان بماند

در شرایطی که منابع آبی کشور با خشکسالی، کاهش بارندگی و تغییر اقلیم درگیرند، افکار عمومی باید به این پرسش بنیادین پاسخ بگیرد: نقش مدیران شهری و وزارت نیرو در مدیریت منابع آبی چیست؟ آیا قرار است صرفاً در نقش بلندگوهای هشدار عمل کنند و مردم را تنها مقصران بحران معرفی کنند؟

هدررفت ۲۲ درصدی آب، آن هم در کلان‌شهری مانند تهران، عددی فاجعه‌بار است. برای درک بهتر عمق ماجرا، کافی‌ست بدانیم که اگر روزانه ۳ میلیون متر مکعب آب در تهران توزیع شود، چیزی در حدود ۶۶۰ هزار متر مکعب آن، بی‌صدا از لابه‌لای ترک‌های لوله‌ها، اتصالات پوسیده و شیرآلات غیراستاندارد، تبخیر یا در زمین فرو می‌رود؛ آبی که هیچ‌گاه به خانه‌ها، بیمارستان‌ها یا مدارس نمی‌رسد. این حجم از اتلاف، معادل مصرف روزانه‌ی حدود ۲.۵ میلیون نفر از شهروندان تهرانی است. با این حال، مدیران دولتی ترجیح می‌دهند به جای اصلاح شبکه‌ی فرسوده یا شفاف‌سازی عملکرد پیمانکاران خصوصی، انگشت اتهام را به‌سوی مردم بگیرند.

زخم کهنه‌ی سرمایه‌گریزی از زیرساخت‌های آب

چرا بازسازی شبکه‌ی آبرسانی سال‌هاست در اولویت بودجه‌های عمرانی نیست؟ چرا سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های آب نسبت به پروژه‌های نمایشی و کم‌بازده مثل ساخت تصفیه‌خانه‌های نمایشی یا انتقال آب بین‌حوضه‌ای، همیشه در حاشیه مانده؟ پاسخ ساده است: بازسازی شبکه آب، پروژه‌ای زیرسطحی، پرهزینه و فاقد جلوه تبلیغاتی است. هیچ روبان قرمزی برای افتتاح لوله‌ی مدفون زیر زمین بریده نمی‌شود، و هیچ مقام مسئولی نمی‌تواند آن را در دوربین رسانه‌ها به عنوان «دستاورد» به نمایش بگذارد.

در نتیجه، نه‌تنها پروژه‌های اصلاح شبکه سال‌ها عقب مانده‌اند، بلکه مدیریت نشت‌یابی، تعمیرات پیشگیرانه و پایش دقیق فشار شبکه نیز در حد کاغذبازی و آمارسازی باقی مانده است.

مدیریت مصرف، بله؛ اما نه با تحقیر افکار عمومی

بله، مردم ایران باید در مصرف آب بازنگری کنند؛ اما نه وقتی خودِ سیستم آبرسانی کشور در حال آب ریزی است. نه وقتی پروژه‌های انتقال آب به جای مدیریت تقاضا، بحران را از یک حوضه به حوضه‌ای دیگر منتقل می‌کنند. و نه وقتی که دستگاه‌های اجرایی، صنایع پرمصرف، باغات ویلاهای شخصی و پروژه‌های عمرانی دولتی، سهم بزرگی از این مصرف را به خود اختصاص می‌دهند و از هیچ سازوکار نظارتی واقعی تبعیت نمی‌کنند.

وقتی مردم می‌بینند که در شهری مثل تهران، در کنار بحران بی‌آبی، پروژه‌های ساخت‌وساز بی‌رویه و مجتمع‌های تجاریِ پرمصرف از دل خاک سر برمی‌آورند، چگونه باید هشدارهای صرفه‌جویی را جدی بگیرند؟

شجاعت مدیریتی یعنی پذیرش مسئولیت، نه فرار از آن

مردم ایران بیش از هر زمانی آگاه‌اند. آن‌ها می‌دانند که کم‌آبی، صرفاً یک بحران اقلیمی نیست، بلکه ریشه‌های عمیق مدیریتی، ضعف ساختاری، ناتوانی در سرمایه‌گذاری بلندمدت و بی‌توجهی به فناوری‌های نوین در مصرف و انتقال آب دارد. شجاعت مدیریتی در این شرایط، یعنی صداقت در اطلاع‌رسانی، جسارت در اصلاح ساختارها و کنار گذاشتن فرافکنی‌های نخ‌نما.

تا وقتی مدیران دولتی همچنان مصرف روزمره‌ی شهروندان را مقصر بحران می‌دانند، اما در برابر شبکه‌ی فرسوده، مدیریت ناکارآمد، و فساد پنهان سکوت می‌کنند، نه تنها بحران حل نمی‌شود، بلکه اعتماد عمومی نیز روزبه‌روز فرو می‌ریزد.

 

  • فیلم دیدار چهره به چهره پزشکیان با مردم در حرم حضرت معصومه(س) بدون سخت گیری محافظان / بوسه پسر نوجوان بر رئیس جمهور !

وبگردی