فیلم / سفر وحشت آور زن یزدی و نوزادش با اسنپ  / تهدید، ضرب‌وشتم و تحقیر زن جوان توسط راننده

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، در روزهای اخیر، روایت یک زن جوان یزدی درباره تجربه تکان‌دهنده‌اش از سفر با سرویس اکوپلاس اسنپ، واکنش‌های گسترده‌ای را در فضای مجازی برانگیخته است. این زن که غزل نام دارد می‌گوید نه‌تنها با بی‌احترامی، تهدید و ضرب‌وشتم مواجه شده، بلکه راننده پس از بی‌توجهی به مسیر، او را در خیابان‌ها گردانده، در نهایت پیاده کرده و سپس از او به اتهام سرقت شکایت کرده است.

حالا با شکایت رسمی غزل در دفتر خدمات قضایی یزد، و ادعای متقابل راننده، ماجرا وارد فاز حقوقی شده است، اما پرسش اصلی همچنان پابرجاست: مسئولیت اسنپ در قبال امنیت زنان مسافر چیست؟

روایت تلخ یک سفر در یزد/ از اطمینان به سرویس اکوپلاس تا ثبت شکایت رسمی در دستگاه قضایی

ماجرا از این قرار است که ۳۰ تیرماه، حوالی ظهر، زنی جوان به نام غزل همراه با نوزاد 4 ماه اش در خانه خاله‌اش در یزد، تصمیم می‌گیرد از طریق اپلیکیشن اسنپ، سفری درون‌شهری را آغاز کند. با توجه به گرمای شدید هوا و شرایط کودک، سرویس اکوپلاس را انتخاب می‌کند، سرویسی که طبق تعریف شرکت اسنپ، خودروهایی مجهز به کولر را در اختیار مسافران می‌گذارد.

او می‌گوید: 2 بار قبل از سفر اصلی تماس گرفتم و هر 2 بار با راننده‌هایی مواجه شدم که یا کولر نداشتند یا گفتند عجله دارند. در نهایت سفر را لغو کردم. راننده سوم که آمد، سوار شدم اما باز هم کولر نداشت. اعتراض کردم، گفت کولر روشن شده و خنک می‌شود.

در ادامه،  از راننده خواستم برای تهویه هوا شیشه را پایین بکشد، اما این موضوع باعث عصبانیت راننده شد و گفت چرا شیشه رو پایین کشیدی وقتی کولر روشنه؟ منم گفتم بچه‌ام عرق کرده، فقط چند دقیقه اجازه بده هوا عوض شه!

زن راوی این داستان می گوید ماجرا اما به همین‌جا ختم نمی‌شود. مسیر اشتباه راننده، دور زدن‌های مکرر در بلوارها، اصرار بر خلاف جهت نقشه حرکت کردن و تغییر ناگهانی لحن و رفتار او، من را دچار وحشت کرد.

شروع کردم از او درخواست کردم که مرا به مقصدم یا حتی مبدا برساند ام او همان موقع داد زد که پرتت می‌کنم دم مبدا، کی هستی که بازی درمیاری؟ بعدش افتاد تو کوچه‌پس‌کوچه‌ها، مدام دنبال شماره‌ای می‌گشت، چند بار هم با حالتی ترسناک وسط کوچه نگه می‌داشت.

در این میان، غزل بارها از راننده درخواست توقف می‌کند. او م گوید:بهش گفتم دارم می‌ترسم، بچه‌م ترسیده، تو رو خدا یه لحظه وایستا. ولی گفت اینا همش اداست، من همه‌ی شماها رو(زنان)می‌شناسم.

در نهایت، راننده او را مقابل خانه‌ی خاله‌اش(مبدا) پیاده می‌کند اما با رفتاری عجیب، زنگ در را می‌زند، در عقب را باز می‌کند و با الفاظی زشت و توهین‌آمیز او را تهدید می‌کند که پیاده شود.

غزل در ادامی می گوید:گفتم الان به پلیس زنگ می‌زنم. از فرصت استفاده کردم و سوئیچ ماشین رو برداشتم. اون لحظه منو زد، دستم رو چند بار پیچوند، سوئیچ رو گرفت و دوباره هم زد.

زن یزدی در حالی که وسایلش در خودرو ریخته بود، کودک را به خاله‌اش می‌سپارد و کارت‌ها و کیفش را جمع می‌کند. در این حین، متوجه می‌شود کارت بانکی راننده کف خودرو افتاده و آن را به او نشان می‌دهد، اما او بدون پاسخ صحنه را ترک می‌کند.

با استفاده از تلفن خاله‌اش با همسرش و پشتیبانی اسنپ تماس می‌گیرد. پاسخ پشتیبانی اما تنها این جمله است: آرامش خودتان را حفظ کنید و اگر لازم است با پلیس تماس بگیرید.

پس از چندین تماس، شماره پلاک راننده با تأخیر به او داده می‌شود، اما او می‌بیند که در همان زمان، سفرش توسط پشتیبانی «لغو» شده است؛ آن‌هم زمانی که هنوز داخل خودرو بوده.

غزل از ادامه ماجرا گفت: از پشتیبای اسنپ پرسیدم چرا سفر لغو شده؟ گفتند چون برگشتین مبدا. گفتم خب اون زمانی که من تو ماشین بودم، کجا بودم؟!

تا این لحظه، هیچ پیگیری جدی از سوی اسنپ انجام نمی‌شود. تنها زمانی که فیلم من در فضای مجازی وایرال شد و به دست میلیون‌ها نفر رسید، تماس‌هایی از سوی شرکت با من انجام شد که همسرم پاسخگوی آنها بود. در تماس نهایی، اسنپ به همسرم اعلام می‌کند که راننده مدعی شده او قصد سرقت خودرو را داشته و به همین دلیل با او درگیر شده است.

زن در ادامه می‌گوید: خود اسنپ قبول کرده که راننده من را زده و دستم را پیچانده. اما راننده مدعی است که من ازش تراول و کارت دزدیده ام!

خانواده این زن پس از شناسایی راننده، با او تماس می‌گیرند اما تنها پاسخ او این است: هر کاری دلتون می‌خواد بکنید.

در نهایت، زن با مراجعه به دفتر قضایی در یزد، شکایت رسمی علیه راننده را با عناوین «آدم‌ربایی» و «ضرب‌وشتم» ثبت می‌کند.

اما از سوی دیگر نیز با شکایت راننده مواجه می‌شود که ادعا کرده زن قصد سرقت خودرو را داشته است.

لزوم نظارت جدی‌تر بر تاکسی‌های اینترنتی در استان‌ها

زن یزدی در پایان می‌گوید: من نه می‌گم راننده قصد تجاوز داشت نه معتاد بود. اما خشم داشت، عصبانی بود و این خشم رو روی من خالی کرد. این اتفاق ممکنه برای هزار نفر دیگه بیفته. حداقل هر چند ماه یه تست روانی و اعتیاد بگیرن. من تا تهش هستم، پدرم گفته اگه شکایتو پس بگیرم، دیگه بچه‌ش نیستم.

اخبار تاپ حوادث

وبگردی