در گفت و گوی مهدی والوزی، پژوهشگر و مخترع ایرانی با رکنا مطرح شد
کشف داروی ریشهکنی کامل ویروس HPV توسط دانشمند ایرانی / دکتر مهدی والوزی : از مسئولان فقط انتظار حمایت داریم/ کشورهای عربی اعلام پشتیبانی کرده اند! + فیلم
دکتر مهدی والوزی در گفتوگو با رکنا از دستاوردی خبر داد که به گفته او میتواند ویروس اچپیوی را تنها در ده جلسه درمانی بهطور کامل از بدن بیمار حذف کند؛ کشفی که نهتنها درمان قطعی برای مبتلایان ارائه میدهد بلکه جنبه پیشگیرانه نیز دارد. والوزی تأکید میکند این دستاورد در برابر منافع مافیای جهانی دارو و مقاومتهای داخلی با موانع مواجه است، اما هدف نهایی آن رهایی بیماران از کابوس این ویروس است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، کشف یک محلول درمانی تازه توسط دکتر مهدی والوزی، نویدگر تحولی بیسابقه در مبارزه با ویروس اچپیوی است؛ ویروسی که سالها سلامت جسمی و روانی میلیونها نفر را تهدید کرده است.
والوزی میگوید این درمان نهتنها توانایی ریشهکن کردن کامل ویروس در بدن مبتلایان را دارد، بلکه در صورت استفاده بهموقع، نقش پیشگیرانهای نیز ایفا میکند؛ قابلیتی که هیچیک از واکسنها و شیوههای درمانی موجود تا امروز نداشتهاند. اما پشت این دستاورد ملی، جدالی سخت با «مافیای جهانی دارو» و مقاومت ساختارهای رسمی قرار دارد؛ شبکهای که او آن را «اژدهای هزار سر» مینامد و معتقد است سلامت مردم را قربانی سودهای کلان کرده است.
در ادامه گفت و گوی رکنا با دکتر مهدی والوزی را می توانید بخوانید.
خبرنگار:دکتر مهدی والوزی مایلم در ابتدا توضیح دهید که داروی کشفشده توسط شما دقیقاً بر کدام مکانیزم زیستی و بیولوژیکی ویروس اچپیوی اثر میگذارد و تفاوت آن با شیوههای درمانی یا واکسنهای موجود در این حوزه چیست؟
دکتر مهدی والوزی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا چنین توضیح داد: "ما سالهای طولانی است که در حوزههای گوناگون پزشکی و درمانی مشغول پژوهش هستیم. در این مدت بر روی مسائل متعددی کار کردهایم، اما یکی از مهمترین پژوهشهایمان مربوط به ویروسی است که به صورت پوستی بروز میکند و به معضلی بسیار جدی در سطح کشور و حتی در سراسر دنیا بدل شده است. منظورم همان ویروس اچپیوی است که به شکل گسترده موجب مشکلات جسمی و روانی در میان بیماران میشود.در راستای این تحقیقات، ما موفق شدیم محلولی را تولید کنیم که توانایی ریشهکن کردن کامل این ویروس را دارد. سازوکار درمان به این شکل است که افرادی که به این ویروس مبتلا هستند باید روزانه به مدت دو ساعت در این محلول قرار گیرند. این فرآیند باید در طول ده جلسه تکرار شود و در پایان این ده جلسه، ویروس بهطور کامل از بدن بیمار حذف میشود."
تاکید داشت :" البته لازم به توضیح است که واکنش افراد به این محلول میتواند با توجه به تیپ ویروسی که در بدن آنها وجود دارد متفاوت باشد. با این حال، بر اساس بررسیهای انجامشده، در حدود روز چهارم یا پنجم درمان، نزدیک به ۸۰ درصد ویروس از بدن بیمار حذف میشود و در پایان روز دهم و تکمیل دوره درمان، ویروس به صورت کامل و بدون بازگشت ریشهکن خواهد شد. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که برخلاف برخی درمانها که احتمال عود بیماری وجود دارد، در این روش پس از طی شدن کامل دوره، ویروس از بدن فرد به طور کامل خارج میشود. البته همانند بیماریهای ویروسی دیگری همچون سرماخوردگی یا آنفلوانزا، اگر فردی پس از درمان مجدداً در معرض آلودگی قرار گیرد، امکان ابتلای دوباره وجود خواهد داشت. اما نکته اصلی این است که بیماری در مقطع درمانشده بهطور قطعی و کامل ریشهکن میشود.
دکتر مهدی والوزی با بیان اینکه از سوی دیگر، افرادی که مشکوک به ابتلا هستند ــ برای مثال کسانی که احتمال میدهند شریک جنسی آنها یا فردی که با وی تماس داشتهاند آلوده باشد ــ نیز میتوانند از این محلول استفاده کنند توضیح داد: " به این صورت که اگر پس از یک رابطه مشکوک، تنها یک یا دو روز به مدت دو ساعت در این محلول قرار گیرند، ویروس احتمالی به طور کامل از بین میرود و دیگر فرصت رشد و گسترش پیدا نخواهد کرد. این ویژگی سبب میشود که محلول کشفشده علاوه بر درمان، نقشی پیشگیرانه نیز داشته باشد. حال اگر بخواهیم مقایسهای با واکسنهای موجود داشته باشیم، باید بگوییم که واکسنها اساساً ماهیتی پیشگیرانه دارند و مانع ابتلای افراد سالم به ویروس میشوند، اما قادر به ریشهکنی بیماری در افراد مبتلا نیستند. در حالی که این محلول برخلاف واکسن، قابلیت درمان قطعی بیماران مبتلا را دارد. به بیان دیگر، واکسن از بروز بیماری جلوگیری میکند، اما اگر فردی مبتلا شود، درمانی برای او محسوب نمیشود. این همان نقطه تمایزی است که داروی ما را از سایر روشهای درمانی موجود متمایز میسازد."
دکتر مهدی والوزی نیز همانند بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران کشور تاکید داشت: "ما در طول این مسیر با موانع زیادی روبهرو شدیم. یکی از مشکلات اصلی ما همان چیزی است که میتوان آن را "مافیای جهانی دارو و درمان" نامید. بسیاری از کشورها و شرکتهای بزرگ دارویی در این حوزه منافع کلانی دارند و هر کشف جدیدی که بخواهد این منافع را به خطر بیندازد با مقاومت جدی مواجه میشود. به همین دلیل است که ما هماکنون دشمنان زیادی داریم، اما تمام هدف ما از ابتدا این بوده که این معضل را برای کشور خودمان حل کنیم.به همین خاطر، با وجود اینکه پیشنهادات متعددی از کشورهای گوناگون برای ادامه تحقیقات و ثبت این کشف علمی در خارج از ایران مطرح شد، ما نپذیرفتیم. ترجیح ما این است که تمام مراحل کار، از ثبت تا توسعه و تولید، در داخل کشور انجام گیرد و این دستاورد مستقیماً در خدمت سلامت مردم خودمان قرار گیرد."
خبرنگار : آیا مدارک علمی این پژوهش به جوامع بینالمللی پزشکی ارائه شده است و واکنش آنان چه بوده است؟
دکتر والوزی پاسخ داد: بله، ما مدارک علمی مربوط به این تحقیق را ارائه کردهایم. اما باید توجه کنید که ما با یک مشکل ساختاری در این زمینه مواجه هستیم. وقتی مادهای کشف میشود، برای آنکه به مرحله ثبت و استفاده گسترده برسد، از ابتدای کار تا انتها باید از فیلترهای متعددی عبور کند. این فیلترها بهویژه در وزارت بهداشت و برخی نهادهای دیگر وجود دارند و مانع جدی بر سر راه تحقیقات به شمار میروند. متأسفانه گاهی به دلیل حضور افراد خاص در این نهادها، پروژهها عملاً متوقف میشوند یا اجازه نمیدهند دستاوردی در کشور به نتیجه برسد. به همین دلیل ما ناچار شدیم بخشی از فعالیتهای خود را به صورت محرمانه ادامه دهیم. چون پژوهشگرانی هستیم که در حوزههای خاص فعالیت میکنیم، نمیتوانستیم کار را رها کنیم یا متوقف شویم. بنابراین مجبور بودیم برخی مراحل را بهطور محرمانه و با دقت بیشتر پیش ببریم تا پروژه به سرانجام برسد."
دکتر مهدی والوزی در ادامه گفت: "طی این سالها به واسطه تحقیقات و نتایجی که به دست آوردهایم، اعتماد قابل توجهی میان همکاران و حتی برخی از مراکز علمی خارج از کشور ایجاد کردهایم. بسیاری از متخصصان خارج از ایران وقتی نتایج تحقیقات ما را مشاهده کردهاند، این یافتهها برایشان بسیار قابل توجه بوده و حتی پیشنهادهای متعددی برای ثبت رسمی این دستاورد در کشورهای دیگر، از جمله امارات و چند کشور اروپایی و آسیایی مطرح شده است. با این حال، ما به دلیل اعتقادی که به کشور و مردم خود داریم، نپذیرفتیم که این کار در خارج از مرزها انجام گیرد. انگیزه ما این است که این معضل نخست در داخل ایران ریشهکن شود و ثبت و بهرهبرداری از این کشف در خدمت هموطنانمان باشد."
وی افزود: انتظار ما از مسئولان این است که در این مسیر همراهی و حمایت لازم را انجام دهند تا خستگی این مسیر سنگین بر دوش پژوهشگران باقی نماند. این یک کار ملی است و هدف نهایی آن چیزی جز حل یک معضل جدی بهداشتی برای مردم ایران نیست.
خبرنگار پرسید: این دارو تا امروز در چه مراحلی از آزمایشهای بالینی قرار دارد و اثربخشی آن بر چه تعداد بیمار بررسی شده است؟
دکتر مهدی والوزی در پاسخ گفت: روی تیپهای مختلف ویروس اچپیوی آزمایشهایی انجام دادیم که خوشبختانه نتایج مثبتی به دست آمد. اکنون این روند تحت نظارت یک پژوهشگاه معتبر در حال ادامه است. بر اساس برنامهریزی، پس از تکمیل آزمایشها بر روی حدود ۱۰۰ بیمار و اخذ تأییدهای علمی لازم، نتایج به وزارت بهداشت و مراجع ذیصلاح ارجاع داده خواهد شد. در گام بعدی نیز برای ثبت جهانی اقدام خواهیم کرد. البته باید توجه داشت که این پروژه بهرغم آنکه تازه در مرحله اعلام عمومی قرار گرفته است، پشتوانهای نزدیک به دو سال پژوهش شبانهروزی و آزمایشهای متعدد دارد."
وی ادامه داد: "ما علاوه بر تحقیقات در زمینه ویروس اچپیوی، مطالعات گستردهای روی عفونتهای زنان از جمله عفونتهای واژنی و رحمی و همچنین سرطان دهانه رحم انجام دادهایم. در همین راستا موفق شدم دستگاهی را طراحی و تولید کنم که با استفاده از فرکانسهای سلولهای بنیادی، قابلیت درمان سرطان را بدون نیاز به شیمیدرمانی یا روشهای منسوخشده و پرعارضه پیشین دارد. این دستگاه هماکنون در مرحله بهرهبرداری قرار گرفته است."
با این حال، همانطور که والوزی تأکید کرد:" بسیاری از ذینفعان و گروههایی که از فروش داروهای شیمیدرمانی و روشهای رایج درمانی سرطان منافع کلانی به دست میآورند، از ورود چنین فناوریهایی خوشحال نیستند."
او در اینباره تصریح کرد: "متأسفانه ما به دلیل شرایط جهان سومی، همواره با نگاه و رفتاری متفاوت از سوی قدرتهای جهانی مواجهیم. در داخل کشور نیز فشارهایی وجود دارد که موجب میشود پژوهشها و نوآوریهای فرزندان همین سرزمین، که با تلاش و آموزشهای تخصصی به دست آمده، به راحتی نادیده گرفته شود یا به سمت خارج از کشور سوق پیدا کند. این فشارها به شکلی است که گویی پژوهشگران جوان ما مجبور میشوند حاصل زحمات خود را تقدیم غربیها کنند.»
او اضافه کرد: "این دستگاهی که ما ساختهایم، میتواند آمار ابتلا به سرطان را به شکل محسوسی کاهش دهد، اما متأسفانه همان مافیای جهانی دارو و درمان مانع جدی سر راه ماست. باید تأکید کنم این موضوع ارتباطی به سیستم حکومتی یا دولت ندارد، بلکه بیشتر شبکهای پنهان و سوداگر است که به هر طریق ممکن جلوی پیشرفتهای علمی را میگیرد. در حوزه سرطان، این مافیا به دلیل منافع اقتصادی عظیمی که در داروهای شیمیدرمانی دارد، به شدت مقاومت میکند و اجازه نمیدهد این فناوریها در سطح گسترده به کار گرفته شود."
والوزی خاطرنشان کرد: «با وجود همه این فشارها، ما برخی پروژهها را با سماجت و استقامت پیش بردهایم. نمونهاش همین کشف اخیر در درمان اچپیوی است. اما در حوزه سرطان، مقاومتها بسیار شدیدتر است. ما بارها این مشکلات و درد دلها را با مسئولان در میان گذاشتهایم و آنها در جریان کامل هستند، ولی متأسفانه هنوز اجازه ندادهاند این فناوریها بهطور گسترده مورد استفاده قرار گیرد.»
او در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: «باور ما این است که اساس تمام بیماریها در بدن انسان، به موضوع ارتعاش سلولها یا همان رزونانس سلولی بازمیگردد. هر زمان که ارتعاش سلول یا رزونانس آن کاهش پیدا کند، بیماری آغاز میشود. بهترین و کاملترین ارتعاش برای بدن همان سلول مادر یا سلول بنیادی است. به همین دلیل، تحقیقات ما بر پایه استفاده از فرکانس سلولهای بنیادی متمرکز شده تا بتوانیم با بازگرداندن ارتعاش طبیعی سلولها، بدن را به حالت سلامت بازگردانیم. حتی خون بند ناف، که غنی از سلولهای بنیادی است، میتواند منبع مهمی برای این ارتعاشات باشد و به درمان بیماریهای سخت مانند سرطان کمک کند.»
دکتر مهدی والوزی در ادامه گفت: در گذشته روشی مرسوم بود که هنگام تولد نوزاد، خون بند ناف مادر را استخراج کرده و آن را فریز میکردند. این خون سالها ــ ده سال، بیست سال یا حتی بیشتر ــ در شرایط نگهداری میماند. هدف این بود که اگر فرزند در آینده به بیماریهای سختی مانند سرطان یا بیماریهای لاعلاج دچار شود، از همان خون بند ناف برای تزریق به بدن او استفاده کنند. این خون تازه و پرانرژی، به دلیل برخورداری از ارتعاش و "وایبریشن" بالا که همان رزونانس سلول بنیادی است، وقتی وارد بدن فرد بیمار میشد، ارتعاش از دسترفته سلولها را به آنها یادآوری میکرد و در نتیجه بدن توانایی بازسازی و مقابله با بیماری را پیدا میکرد. اما کاری که ما انجام دادهایم گامی فراتر از این روش سنتی است. ما تکنولوژیای طراحی کردهایم که مستقیماً به فرکانس سلول بنیادی متصل میشود؛ همان فرکانسی که در خون بند ناف وجود دارد. این فناوری با ایجاد یک میدان مغناطیسی ـ ارتعاشی و بازتولید همان فرکانس سلول بنیادی، ارتعاش ازدسترفته سلولهای بدن را دوباره به آنها بازمیگرداند. در نتیجه، سلولها دوباره به وضعیت طبیعی خود بازمیگردند و بیماری از بدن خارج میشود. به عبارت دیگر، این دستگاه به بدن کمک میکند تا "وایبریشن استاندارد" خود را بازیابد و سکانس بیماری به تدریج پاک شود."
ایشان ادامه داد: "با گذر زمان، در اثر عوامل گوناگون از جمله قرار گرفتن در معرض امواج الکترومغناطیسی و شرایط زیستمحیطی نامطلوب، فهم و ساعت سلولی رو به افول میرود. وقتی این افت اتفاق میافتد، بدن زمینه بروز بیماریهای مزمن و صعبالعلاج را پیدا میکند. فناوری ما دقیقاً در همین نقطه وارد عمل میشود و میتواند ارتعاش طبیعی سلول را بازگرداند. به همین دلیل است که ما از آن به عنوان روشی بینظیر و فوقالعاده در درمان سرطان و بیماریهای لاعلاج یاد میکنیم."
والوزی در عین حال خاطرنشان کرد: "متأسفانه در بسیاری از کشورهای غربی، به جای اینکه از چنین فناوریهایی برای درمان بیماران استفاده شود، عمداً راهکارهایی به کار گرفته میشود که بیماران را در مسیر طولانی و فرسایشی درمان قرار دهد تا صنعت داروسازی سود بیشتری ببرد. واقعیت این است که پشت پرده مافیای دارو، یک منطق سود و منفعت وجود دارد. این شبکه جهانی به صورت نامحسوس حتی در داخل کشور ما نیز عمل میکند و مانع از ورود فناوریهای نوین به حوزه درمان میشود."
درمان سرطان با دستگاه خاص
خبرنگار پرسید: در حوزه درمان سرطان و همچنین اچپیوی، در این دو کشف علمی که شما انجام دادهاید، تاکنون چه تعداد بیمار تحت درمان قرار گرفتهاند و نتایج بالینی چه بوده است؟
والوزی پاسخ داد:" اگر بخواهیم از منظر قانونی و پژوهشی صحبت کنیم، باید تأکید کنم که این کار یک روال مشخص و زمانبر دارد. ما اکنون در همان مسیر پژوهشی قرار داریم و تاکنون نتایج بسیار مطلوبی گرفتهایم. اما به دلیل اینکه هنوز مراحل رسمی کامل نشده، اعلام آمار دقیق ممکن است برای ما مشکلساز شود. با این حال، میتوانم بگویم که در مجموع، کمتر از صد نفر از بیماران مبتلا به تیپهای مختلف اچپیوی و همچنین برخی بیماران سرطانی تحت این درمان قرار گرفتهاند و نتایج بسیار امیدوارکننده بوده است."
او در ادامه به رزومه علمی خود اشاره کرد و گفت: "من سالهاست که در حوزه تشخیص بیماری نیز فعال هستم و یک آزمایشگاه تشخیص سرطان و بیماریهای مرتبط با ارتعاش سلولی تأسیس کردهام. این آزمایشگاه بر مبنای اصل "وایبریشن" و "رزونانس" سلول کار میکند. به عبارت دیگر، برخلاف روشهای سنتی آزمایشگاهی که مبتنی بر نمونهگیری از خون، ادرار یا مدفوع بودند، ما بر این باوریم که همهچیز به ارتعاش سلول برمیگردد. هر زمان که ارتعاش یا رزونانس سلول پایین بیاید، نشانهای از ورود بیماری به بدن است."
والوزی تأکید کرد: فناوری ما در دو حوزه همزمان کاربرد دارد؛ نخست تشخیص و دوم درمان. دستگاه تشخیصی ما قادر است با بررسی ارتعاش سلولی، وضعیت سلامت بدن را مشخص کند و از بروز بیماریها پیشگیری کند. دستگاه درمانی نیز با بازگرداندن ارتعاش طبیعی به سلولها، روند درمان را پیش میبرد. استقبال از این روشها در میان بیماران و حتی برخی مسئولان بسیار گسترده بوده است، چرا که این فناوریها میتوانند به کلی نظام سنتی آزمایشگاهی و درمانی را متحول کنند.
این روند هماکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته، از جمله روسیه و سایر کشورهای اروپایی و آسیایی، در حال جایگزین شدن با شیوههای قدیمی است. آزمایشگاههای سنتی که بر پایه نمونهگیری خون، ادرار یا سایر ترشحات عمل میکردند، به تدریج در حال کنار رفتن هستند. آینده پزشکی و تشخیص بیماری بر پایه ارتعاش و فرکانس سلولی استوار خواهد بود، چرا که این روش به مراتب دقیقتر، سریعتر و کمهزینهتر است. اما همین تحول بزرگ، به مذاق برخی خوش نیامده است. گروههایی که منافع کلان مالی از تداوم روشهای قدیمی آزمایشگاهی و درمانی دارند، در برابر این نوآوری مقاومت میکنند. آنها میدانند اگر تکنولوژی ارتعاش سلولی فراگیر شود، بسیاری از درآمدهای هنگفت حاصل از چکاپهای سنتی و داروهای شیمیایی از بین خواهد رفت. از همین روست که به جای حمایت، در مسیر کار ما سنگاندازی میکنند."
وی تاکید داشت: "شما پرسیدید که آیا این مباحث با وزارت بهداشت و حتی شخص وزیر مطرح شده است یا نه. بله، ما بارها تلاش کردهایم صحبتها و یافتههایمان را منتقل کنیم.اما واقعیت این است که زمانی میتوان به همکاری امیدوار بود که مسئولان نیز روحیه جهادی داشته باشند و دغدغه رفع معضلات جامعه را بر همه ملاحظات دیگر ترجیح دهند. با این حال، آنچه ما شاهدش هستیم، وجود یک دست پنهان و شبکههای غیررسمی است که به هیچ عنوان اجازه پیشرفت چنین فناوریهایی را نمیدهند. ما این وضعیت را «اژدهای هزار سر» مینامیم؛ شبکهای که در عرصههای مختلف اقتصادی و درمانی نفوذ دارد و منافع مادی را بر سلامت و منافع انسانی ترجیح میدهد. این نفوذ سبب میشود هر بار که میخواهیم کاری را جلو ببریم، با سدهایی نامرئی اما قدرتمند روبهرو شویم. مسئله فقط پول نیست، بلکه نگاه غیرانسانی به بیماران و بیتوجهی به جنبه بشری درمان است. بسیاری از افرادی که در این ساختارها حضور دارند، تنها به سود اقتصادی میاندیشند و برای آنها جان و سلامت انسانها در اولویت نیست. این بزرگترین معضل ماست.ما بارها تلاش کردهایم یافتههای خود را به مسئولان منتقل کنیم. در مواردی هم موفق شدهایم .وقتی از ما میخواهند فرمولاسیون داروها و فناوریهای تشخیصی و درمانی را ارائه دهیم، طبیعی است که با احتیاط برخورد کنیم. زیرا تجربه نشان داده است هر زمان بخواهیم دانش بومی و فناوری داخلی را بیچونوچرا واگذار کنیم، نه تنها حمایتی دریافت نمیکنیم، بلکه امکان سوءاستفاده نیز بالا میرود. به ویژه در حوزه بیماریهایی مانند سرطان و اچپیوی که رنج و هزینههای اجتماعی گستردهای به دنبال دارند، ضرورت نوآوری بیش از پیش احساس میشود. این بیماریها تنها به بعد جسمی محدود نمیشوند؛ بلکه زندگی خانوادگی و روابط زناشویی بیماران را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. برای مثال، فردی ممکن است از طریق استفاده از وسایل مشترک یا روابط زناشویی به ویروس مبتلا شود و به دلیل تابوهای فرهنگی، نتواند مشکل خود را آشکار کند. این مسئله نه تنها موجب فشار روحی میشود، بلکه میتواند بنیان خانوادهها را نیز از هم بپاشد.به همین دلیل، رسالت ما تنها یک پروژه علمی نیست، بلکه یک وظیفه انسانی و اجتماعی است. ما باور داریم هر کس در حوزهای مسئولیتی دارد و وظیفه ما بهعنوان پژوهشگر و پزشک، بهکارگیری دانش در جهت کاهش رنج مردم است. تعهد ما این است که علم و فناوری بومی کشور را در خدمت جامعه قرار دهیم و این مهمترین رسالت ماست.»
دکتر مهدی والوزی در ادامه گفت: «ما در مسیر تحقیق و پژوهشهای خودمان نه از کسی وام گرفتیم و نه از نهادی کمکی خواستیم. تنها خواسته ما این بود که راهی باز شود تا بتوانیم این فناوری و دستاورد علمی را در خدمت کشور خودمان به کار بگیریم. در کشورهای دیگر، وقتی فرد یا گروهی ادعای علمی یا نوآوری دارد، دانشگاهها، مراکز پژوهشی و حتی بیمارستانها پای کار میآیند، امکانات در اختیارشان میگذارند و مسیر را هموار میکنند. اما متأسفانه در ایران، به جای اینکه از کارهای جدی و علمی حمایت شود، فشارها و مخالفتها بیشتر میشود. به جای اینکه دست پژوهشگر را بگیرند، مسیر را دشوار میکنند تا فرد نتواند به هدفش برسد."
من بارها در مصاحبههای خبری تأکید کردهام: باید به جوانان اعتماد کرد. اگر یک پایگاه یا مرکز فناوریهای ویژه و محرمانه ایجاد شود و به جوانان این کشور اعتماد شود، قطعاً میتوانند دستاوردهای بزرگی برای ایران به ارمغان بیاورند. جوانانی که امروز توان علمی دارند، اگر هدایت و حمایت شوند، میتوانند مشکلات بزرگ کشور را حل کنند. اما متأسفانه شرایط کنونی کشور بهگونهای است که چنین حمایتی بهصورت سیستماتیک وجود ندارد. ما فرزندان این سرزمین هستیم و برای کشورمان جان میدهیم. اگر حمایت شویم، یقیناً میتوانیم ثمرات بزرگی به کشور ارائه دهیم. یکی از نمونهها، موضوع ویروس اچپیوی است. آمار ابتلا در ایران به شکل نگرانکنندهای بالاست. این ویروس فقط مختص زنان یا مردان نیست، بلکه حتی در کودکان هم دیده میشود. اما به دلیل تابوهای فرهنگی و ترس از قضاوت اجتماعی، بسیاری از افراد بیماری خود را پنهان میکنند. ما اما با تلاش شبانهروزی، محلولی تولید کردیم که روی بیماران مختلف آزمایش شده و نتایج بسیار مثبتی به همراه داشته است. درمانها قطعی و تأییدشدهاند و این یک افتخار ملی برای ایران محسوب میشود. این دستاورد متعلق به مردم ایران است و باید به نام ایران ثبت شود.این کار نه برای من، بلکه برای مردم ایران است. امیدوارم این پیام به گوش کسانی برسد که میتوانند مسیر آینده را تغییر دهند.»
ارسال نظر